اعجوبۀ دنباله دار
۷ قوس (آذر) ۱۳۹۳
هنوز از کابینه خبری نیست، با این حال حکومت وحدت ملی باردار است و به سختی نفس می کشد، معلوم شود که این حکومت در زایگشاه خون آلود سیاست های سازشکارانۀ روزگار، چه کابینه یی خواهد زایید! سالم و تندرست یا ناقص العقل و مفلوج!
کابینۀ گذشته، آن کودک سالخوردۀ مفلوج تا یک روز دیگر کاملا از پای می افتد و دیگر نمی تواند با عصای خودکامه گی به پای بر خیزد! کابینه تا یک روز دیگر غیر قانونی است. هرچند دوماه است که او در ریکوری ناگزیری های سیاسی نفس می کشد و خون می خورد، خون های را که طالبان بر زمین می ریزند، او چنان شیر گوارایی سر می کشد و بعد می رود به خرناس همیشه گی خود. هر چه که باشد روز شنبه آینده هشتم قوس ناگزیر دست زمان، پنبه قانون در سوراخ های بینی او خواهد کرد و خرناس او برای همیشه خاموش خواهد شد!
اندک اندک این نا امیدی در دل های مردم ریشه می دواند که حکومت وحدت ملی، در حقیقت حکومت سازش های پشت پردۀ؛ همان دو دستۀ انتخاباتی است! که هنوز بر سر تقسیم قدرت چنان عمک بچگانی دست و گریبان اند.
فرصت طلبان در کمین نشسته اند که اگر پاچه یی به آنها نرسد، گریبان وطن دوستی و قوم دوستی پاره کنند و با بوق و کرنا خود را اپوزیسیون اعلان کنند. از هم اکنون چهرۀ روشنفکر نما ها، آن کاسه های داغ تر از آش که ازاین یا آن تیم حمایت می کردند و در رسانه چنگ و دندان در برابر هم می کشیدند ؛ بسیار زرد شده است ! شاید می هراسند که در روز جشن تولد این اعجوبه زاغی هم بر کف دستان شان نخواهد رید، وقتی پیل سوران در میدان باشند، دیگر خنگ سواران را صبر است!
معلوم نیست که حکومت وحدت ملی چگونه می تواند یک شبه ادامۀ غیر قانونی این کابینه خرو پف را پایان دهد. دو ماه می گذرد، دایگانی از خاور تا باختر منتظر تولد اعجوبۀ وحدت ملی اند و از همه بیشتر دایۀ بزرگ و گرگ باران دیده « جان کری» چشم در کاسۀ انتظار می چرخاند؛ اما ظاهراً چنین به نظر می آید که این اعجوبۀ سدۀ بیست ویکم در چند مرحله به دنیا خواهد آمد، آه چه زایمان سختی، که شاید اوباما جای پر سیمرغ پر کلاغی را دود کند تا اعجوبه دوپای بر زمین گذارد! دایه های کارکشته می دانند که اندام این اعجوبۀ از جن های متضادی چون آب و آتش شکل گرفته است که می تواند خاصیت های متضادی و اشتی نا پذیری در او به بار آورد!
ازهم اکنون این نگرانی وجود دارد که این ستارۀ دنباله دار، این اعجوبۀ شگفتی خلقه با این غریزه های سیاسی متضادی که دارد می تواند هر دو پایش را بر زمین گذارد؟ آیا هر دو پای او می تواند با یک دستور و فرمان حرکت کند! یا این که پایی به پیش خواهد گذاشت و پایی به پس و ما باز برسیم به همان روزگار یک گام به پیش و دوگام به پس!!! چه معلوم شاید هم چشمی در پشانی داشته باشد و چشم دیگری درعقب سر، گاهی پیشا پیش زمان به سوی آینده بتازد و گاهی هم در هوای تسخیر تاریخ پنج هزار ساله به مغاره های افتخار نیاکان بر گردد ! کس چه می داند که حکومت وحدت ملی چگونه اعجوبه یی خواهد زایید و بابا کلان تاریخ چه نامی بر او خواهد گذاشت!
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته