من بر ایجاد «مرکز اسلامی درکابل» اعتراض می کنم
۲ قوس (آذر) ۱۳۹۳
یادداشت فشرده
در حالی که مدارس هم اندیش با القاعده، داعش و طالبان، با تمویل مادی ازطرف دولت عربستان سعودی در کشور ما، روبه گسترش نهاده وفاجعه آفریده اند، وبرای آینده مردم نیز اسباب زحمت را فراهم می آورند، اینک اعلام شد که مرکز بزرگ دیگری در کابل با نام ملک عبدالله ایجاد می شود، که گنجایش 5000 طلبه ی دینی (البته مسلم است که مطابق به تعلیمات رسمی عربستان سعودی) را دارد.
عجالتاً طی این یادداشت فشرده ابلاغ می شود که:
- چالش های اصلی در افغانستان، نامسلمان شدن مردم افغانستان نبوده ونیستند.
- برخلاف ادعایی که از " تدریس اسلام معتدل "، در آن مرکز، به عمل آمده است، عربستان سعودی پشتیبان خشن ترین افکار واعمال تروریستی بوده وبا رعایت اعتدال پیوندی ندارد. آن مرکز نیز در ترویج وگسترش افکار مغایر نیازهای جامعه ی ما، نقش خطرناکی را ایفا می کند.
- ادعا شده است که ایجاد این مرکز سبب جلوگیری از رفتن علاقمندان تعلیمات اسلامی به پاکستان می شود. سزاوار یادآوری است که پاکستان بهترین نمونه ی آزموده شده وپیشینه از چنین مراکز است، که با پول وتعلیمات عربستان سعودی، در ترویج خشن ترین افکار ورفتار درمنطقه منجر شده است.
- مردم ما به امنیت، به کار، به قانونمداری ، به رعایت حقوق بشری، به پایان دادن به تبعیضات وتبعیض علیه زنان، به پایان دادن شبکه های مافیایی، به مفاسد تعفن آمیز؛ ومقاطعه با رفتارهای خشن نیاز دارند. تشبثات عربستان سعودی در کشورهای مانند افغانستان، نه تنها در رهایی از چنان چالش ها کمکی نمی رساند، بلکه به دامنه ی آنها می افزاید.
- ایجاد این مرکز افراطی آموزی، سؤ استفاده واضح حکومت پادشاهی عربستان است از اوضاع ناهنجار افغانستان وبه ویژه وضع اقتصادی افغانستان. و حکومت فعلی افغانستان درادامه توافقات زمان آقای حامد کرزی، پولی را برای پروژه های دیگری به دست خواهد آورد ، اما دورنمای غمباری را در چشم انداز می گذارد.
- واضح است که نبود سیاست اقتصادی سالم و اتکأ روز افزون به بیگانگان، نبود شخصیت های غمخوار و حضور یابی دولتمردانی که با سهولت تطمیع دولت های پولدار ومخالف شدید حقوق بشری می شوند؛ به چنین مهلکه ی جفا آمیز زمینه بخشیده است.
- این مرکز تشنج زا، افزون بر بُعدداخلی زیانبخش آن برای مردم ما، رقابت های پنهان و آشکارشده ی جمهوری اسلامی ایران وعربستان سعودی را تشدید می نماید.. . .
. . .
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
م.اشرف حنفی | 24.11.2014 - 16:52 | ||
من به دیدگاهآقای مهرین کاملآ موافقم.تا جائیکه مطالعه و تحقیق دارم و در عمر نزدیک به هشتاد سال خویش خیلی از کشور های عربی مخصوصآ خاور میانه را با عرب سعودی مکرر دیده ام وبه دیدگاه وباور ها و پالیسی های دولت عرب سعودی ( یک نام خاندانی نه مردمی و نه تاریخی و جیولوجیکی و منطقوی ) آشنایی دارم مسلمانی مردم ساده افغانستان نسبت به همۀ آنها صاف وبی غش و خالی از آلودگی های سیاسیاسی است واگر ساده و پوس کنده بگویم مردم عجـــم نسبت به عرب در مسلمانی صادق تر اند. ما هیچ ضرورت نداریم که سعودی غاصب تاج و تخت ما را درس اسلامی بدهـــد .ما که به حرمین مبارک احترام و عشق داریم این علاقه به خدا و اعتقاد است نه به رژیم و حکومت و شهزادگان سعودی . دو سال پیش که سرو صدا ازین به اصطلاح مرکز معتدل اسلامی بلند شد تمام مردم با دلایل سیاسی علمی و با بیرون آوردن نیم کاسه هااز زیر کاسه هاپرداختند و مخالفت خود را اظهار کردند اما معلوم است که جایی را نه گرفت و این مرغ های بد آذان یک لنگ دارند لذا راه دیگر به پا خاستن، شعار ها دادن و مارش و مظاهرات است. بیبینید اگر منافقت نیست و ضرب المثل (دزد به سر خود پر دارد) صدق نه می کــند اینقدر معتدل معتدل گفتن ها چه معنی .رژیم سعود فکر می کــند که مردم افغانستان نافهم و بی درک و بی درد اند (درد از فند منتالیزم ، وهابیت ، تکفیری گری، سلفی گری ،روایات و فتواهای ضد اسلامی و حتی انسانی مانند جهاد نکاح و در یک روز یک دختر و زن مغز شسته را به چند نفر همخواب ساختن و . . . ) صرف بودجه های کلان بالای جریانات و گروه های گوناگون از طالب گرفته تا ده های دیگر بی خبر و بی احساس اند. اگر حکومت ماکه عاشق قدرت و پول است این پروژه را کانسل نه کنــد ما با قبول مرگ به جاده ها خواهیم ریخت راهارا سد خواهیم کرد و دست به تظاهرات دوام دار خواهیم زد اگر عواقب دیگر رخ دهد مسؤلیت آن به دوش حکومت های طرفین خواهد بود ما مسؤلیت فردای اولاد و وطن خود را داریم م. اشرف حنفی بدخشان افغانستان |
شاهزاد | 24.11.2014 - 05:06 | ||
آقای محترم نصیر مهرین! خیلی سپاس از یادآوری چنین موضوع حساس در این برهۀ زمانی کشور ما. ما که هنوز از مفاسد و وحشت افزاییهای مجاهدین و طالبان نجاب نیافته ایم که از طریق دنیای غرب در گیر مدارس سازی دینی قرار گرفته ایم. مؤسس این مدارس سازی در افغانستان آقای حنیف اتمر است. وی زمانی که وزیر معارف بود، دست به چنین کاری زد. شما همین دیروز مطلع شدید که در ناحیۀ گرزیوان در شمال، مردم خود به مدرسه ای در گرزیوان حمله نموده و فعالیت آن را متوقف ساخته و افراد این مدرسه متواری شده اند. بدبختی در اینجاست که بیشترین تحصیل یافته های ما بجای آنکه در مقابل بنیادگرایی و یا افراطیگری مبارزه نمایند، خود تحت تأثیر آن قرار گرفته میکوشند آب را در آسیاب تروریزم بریزند، که این خود رشد تروزیزم در کشور ماست. مدرسه مدرسه است، در هرجائی که باشد؛ اگر در پاکستان است یا در افغانستان. مدرسۀ دینی هیجگاهی تحت کنترول قرار گرفته نمیتواند، خصوصاً در شرایط فعلی افغانستان که هنوز ذهنیت مجاهدیگری و طالبیگری سراپای مردم را فراگرفته، و در چنین حالتی اگر ذره ای بطرف احیای مدرسه گام گذاشته شود، این نوعی طالب آفرینی و بنیادگرایی است، که نتیجه اش مردم در تاریخ افغانستان در طی چندین مرحله بخاطر دارند. خلاصه؛ تا زمانی که ریش انبوه طالبانی، پیراهن تنبان کثیف و برقه/چادری زنانه از افغانستان برچیده نشود، ما یکجا با این مدرسه سازیها، روی آبادی و خوبی و ترقی و مدنیت را در افغانستان شاهد نخواهیم بود. در چنین مدرسه سازی، غرب در تبانی با عربستان و پاکستان دست دارد، و عناصر افراطی هم در دولت افغانستان در زیر سایۀ افراطیگرایی زندگی میکنند و از این مدرک صاحب ملیونها دالر میشوند. اکنون در این کشور اصلاً پیشرفت و ترقی مطرح نیست، نهادهای مختلف اجتماعی و اقتصادیی که گویا بوجود آمده است، همه در پی استفاده جویی است. بنااً تأسیس این مدرسه ها نیز گاو شیری است که افرادی مانند حنیف اتمر و دیگران باید آن را بدوشند و بعد بخاطر زندگی عصری و خوب خانواده های شان راهی غرب شوند. بنااً دولت وحدت ملی اگر ادعای آبادی وطن را میخواهد به کرسی بنشاند، باید از این پروژۀ لعنتی دست بردار شود و عربستان را بیش از فرصت ندهد، در غیر آن مصیبت جدیدی بر مشکلات افغانستان اضافه خواهد شد. احترامات فایقه |