فرمانهای عملی یا فرمانهای شعاری داکتر اشرف غنی احمدزی
۲۴ میزان (مهر) ۱۳۹٣
فرمان های که مطلق باوری وخودنگری رئیس جمهور را تائید میکند!
اول: چندی قبل در رسانه ای معتبر کابل خبری به نشر رسید که میدان هوایی کابل بنام میدان هوایی کرزی مسمی شد که این فرمان انتقاد مردم واکثر نهاد های جامعه مدنی را بر انگیخت .در جهان معمول است که میدان هوائی بین المللی یا یک کشتی بزرگ نظامی َ یک شهراه ویا یک پل بزرگ یک کشور که اهمیت اقتصادی دارد وسمبول پیشرفت وترقی یک کشور است به یک رئیس جمهور ویا یک رهبر سیاسی که در دوران حیات سیاسی وی خدمات بر جسته اجتماعی وسیاسی را در کشور انجام داده و باعث یک تحول بزرگ سیاسی ویا اجتماعی حتی اقتصادی در جامعه شده باشد به حیث یک زعیم ملی کشور شناخته میشود وبه پاس خدمات آن یک آبده ویا یک محل را که ارزش تاریخی واجتماعی داشته باشد بنام زعیم ملی خویش مسمی میسازند مانند میدان هوایی جان اف کندی نیویارک ویا میدان هوایی شارل دگول پاریس ویااز این قبیل ولی آقای کرزی درطول سیزده سال مصدر کدام یک تحول بزرگ (با وجودامکانات وسیع جامعه جهانی ) در مسایل سیاسی ِ اقتصادی واجتماعی گردید که به حیث یک رهبربزرگ سیاسی کشورویا زعیم ملی شناخته شده وبنا برخدمات برجسته وی در مسایل سیاسی کشور میدان هوایی کابل بنام وی مسمی شود که این لقب بخشی اشتباه بزرگ است.
طوری که ما بیاد داریم اداره موقت وبعد حکومت انتقالی که سیزده سال قبل توسط امریکاه وموسسه جهانی ملل متحد نظر به حالت اضطراری تشکیل گردید وآقای کرزی بدون در نظر داشت تجربه سیاسی واداری صرف به سبب اینکه به یک قوم خاص تعلق داشت در راس حکومت انتقالی انتصاب شد ویک تعداد اشخاص معلوم الحال دیگر که در زد خورد های قومی وکشتار مردم بی دفاع دست داشنتد وهریک از قوم خاص ویا مربوط به یک تنظیم ویا کلیک مسلح مربوط بودند در گردهمآیی بن اول به کرسی وزارت برگزیده شدند که صاحب نظران سیاسی کشوراین فیصله عجولانه جامعه بین المللی را یک اشتباه بزرگ سیاسی دانستند برای این جنگجویان اگردربست اداری کشورکدام وزارت خانه وجود نداشت برای آنکه شخص جنگ سالارازیک قوم وقبیله خاص نمایندگی میکرد واز جانب کشورهای بیگانه حمایه میشد با ئیست عنوان وزیر را میداشت پس لازم دیده شد که حتی یک وزارت خانه اضافی برای این سلحشوران ایجاد گردد . اکنون این وزیران ویا بهتر بگویم این کرسی نشینان مسلح وکم سواد سیاسی مقام وزارت ورتبه های بلند نظامی استر جنرال ودگر جنرال را حق مسلم خویش دانسته ودرمقابل ملت بلا کشیده ورنج دیده کوچکترین احساس مسئولیت نمی کنند واگر از طریق وسایل اطلاعات جمعی نا توانی ونا رسائی این وزیران ساختگی وجنرال های کم سواد انتقاد شوند همرزمان ونزدیکان وزیر که شریک وهمدست جنایات گذشته وی بودند هر انتقاد را شخصی گرفته وسر مقاطعه را با دستگاه نشراتی میگیرند وفساد اداری بدرجه نهايي آن گسترده شد .
آقای کرزی که با چپن وکلاه وتنبان آراسته شد وانمود میساخت که از همه اقوام کشور نمایندگی میکند وخودرا شخصی جلو میداد که سیاست اتحاد اقوام را در پیش گرفته است ولی این فرمول قلابی نیز کار گر نیافتاد وبالاخره در طول ریاست جمهوری اش بتدریج برتری قومی وقبیلوی وی را نمایان ساخت واعتماد مردم را در کشور بکلی از دست داد.
در جریان سال ۲۰۱۴ بالاخره دور ریاست جمهوری افتزاح آمیز کرزی که با تقلب های گسترده همراه بود به پایان رسید ولی باز هم به تقلبات دوره حکومت دراز مدت اش بسنده نکرده و توسط صحنه سازی های که از جانب اقای کرزی ودار دسته اش رهبری میشد انتخابات را به بحران کشید وانتخابات افتزاح آمیز بعد ازکشمکش های سیاسی که مدت شش ماه را بطول انجامید و آقای اشرف غنی احمد زی که به نزد ملت از مشروعیت سیا سی بر خوردارهم نیست به اریکه قدرت سیاسی تکیه زد و مدت یک هفته نگذشته بود که آقای اشرف غنی به پاس خدماتی ؟؟؟؟ که کرزی در انتخاب وی به حیث رئیس جمهور انجام داد میدان هوایی کابل را بنام وی نام گزاری کرد .
دوم : شعار اشرف غنی که شایسه سالاری را جا گزین فرد گرایی میسازد ودرکابینه وی اینبار اشخاص با استعداد متخصص وتکنوکرات که متعهد به خدمت دروطن باشند انتخاب خواهد نمود وبا یک تیم قوی که بتوانند در مقابل فساد اداری مبارزه کنند ورئیس جمهوررا در طرح پلان های اقتصادی وانکشافی کشور حمایه کنند کابینه را تشکیل خواهد نمود ولی تا حال از کابینه وی خبری نیست ودر هفته اول دوشخص معلوم الحال دیگررا نظر به راپورهای شبکه های اطلاع رسانی کشور که به اختلاص ِ غارت بیت المال وسابقه جنايي به پست آمر امنیت ملی و دیگرش را به مشاورعالی مالی واقتصادی انتصاب نمود وبخصوص آقای زاخیل وال که به فساد گسترده مالی متهم است این حرکت رئیس جمهور برخلاف شعارشایسته سالاری که وی ازآن صحبت میکرد میباشد .
سوم : فرمان عجولانه دیگر اشرف غنی رسیدگی مجدد به دوسیه اختلاص کابل بانک بود که باید در ظرف یک ماه نتیجه نهایی اختلاص کابل بانک توسط قوه قضايی کشور تکمیل و به ریاست جمهوری سپرده شود واز جمله ۲۱نفر که متهم به اختلاص بودند صرف هفت نفرتحت نظارت گرفته شد ومتباقی در کشورهای خارج به سر میبرند که استرداد این اشخاص توسط انترپول زمان گیراست ودرظرف یک ماه امکان حل وفصل آن بعید به نظرمیرسد ومزید برآن دونفر دیگرمسعود غازی رئیس کابل بانک نو و محب اله صافی رئیس بانک ملی به اختلاص کابل بانک سهیم بودند وتوسط محکه به حبس محکوم گردیدند ولی حکم محکمه بالای این دوشخص نتها تطبیق نگردید بل به وظایف خود تا چند روز قبل نیز به حیث رئیس بانک ادامه میدادند وبه ضمانت شخص وزیرمالیه آقای زاخیل وال ورئیس بانک مرکزی آقای دلاوری بکلی آزاد بودند.همین آقای زاخیل وال که چند روز قبل به حیث مشاورعالی امورمالی آقای اشرف غنی احمد زی انتصاب شد درحالی که این شخص به فساد گسترده در وزارت مالیه متهم است . باز شدن دوباره پرونده کابل بانک متهمان بانک را دست وپاچه نمودوهریک به محل های نا معلوم و کشورهای خارج متواری شدند این رویداد به مشکل حل قضیه کابل بانک خواهد افزود واگر این فرمان در ظرف یک ماه عملی نشود که به یقین کامل نخواهد شد . اگر پرونده کابل بانک در ظرف یک ما طوری که رئیس جمهور فرمان صادر نمود حل وفصل نگردد عملی نشود در تصامیم درمبارزه به فساد اداری وی صدمه خواهند رسانید و مردم به تدریج ازعمل دولت در راه مبارزه بافساد که آقای اشرف غنی براه انداخته بی باور خواهند شد .
آقای رئیس جمهور با ید مواظب فرمان های خویش باشد و باید ثابت بسازد که زبان وکردار وی یکسان است تا بتواند اعتماد ملت را جلب کند واز انتصاب یک تعداد اشخاصی که در دروان حکومت نا فرجام کرزی همکارنزدیک وی بودند واز موقف سیاسی ونظامی خویش سوُ استفاده ها نمودند ملت این اشخاص را بخوبی شناخته وهمه به این نظر اند که روش های گذشته این اشخاص نتنها بر پایه مردمی استوارنیست بل انتخاب این اشخاص معلوم الحال درکابینه جدید اشتباه بزرگ خواهد بود .
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته