حزب شیطان از دیدگاه قران کریم
۳۱ سنبله (شهریور) ۱۳۹٣
دیدن و دانستن عدل خدای کار حکیمان و ره انبیاست (ناصرخسرو بلخی قبادیانی)
به پاسخ درفشانی های وحیدالله سباوون، وخاموشی حاجی صاحب ملا دین محمدخان وهمه رهروان وهمراهانشان و مدعیان روحانیت!؟
این آغاسباوون وهمراهانش یک روزنشدکه یک آیت قرءان شریف وکریم وحنیف راکه در مورد حرام بودن قتل نفس، خودکشی، قتل برادرمسلمان وصلح ووو دستورداده، ترجمه وتفسیر وتبلیغ نمایند. اماامروزازکسی پشتیبانی وهمراهی میکنندکه با تقلب ودزدی آشکار باتبانی آغه جامدکر زای ونورستانی و همرکابانشان؛ به مسند قدرت نشانده می شود.
(به قول مستند ازجان کوبیش نماینده ویژه سازمان ملل متحد: بیش ازسه ونیم ملیون رای تقلبی برای اشرپ غنی احمدزی سازمان داده شده؛ پاک کاری آن بسیار زمان گیر وسخت است، جامعه بین المللی هم پول برای انتخابات مجدد داده نمی تواند، تا از بیخ این انتخابات راکاملا باطل اعلان نماییم.) نقل قول کننده که یکی از دوستان نزدیک خودم هست و تازه از کابل به کالیفورنیا برگشته و نخواست نامش را بگیرم. اگر ضرورت بیافتد نامش را خود خواهد نوشت توأم همۀ داستان .
بویژه به جوانان پسر ودختراین اندرز داده میشودکه به این مضامین کریم و شریف و حنیف قرءان پاک توجه نمایند: ازسوره نساء بخوانیم: که خداوند به پیامبرش دستور میدهد:إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْك الْكِتَب بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَينَ النَّاسِ بمَا أَرَاك اللَّهُ وَلا تَكُن لِّلْخَائنِينَ خَصِيماً(105) ما اين كتاب رابه حق به تو نازل كرديم ، تا در بين مردم طبق آنچه تعليمت داديم حكم كنى .پس طرف خيانتكاران را مگير .
وَ لا تجَدِلْ عَنِ الَّذِينَ يخْتَانُونَ أَنفُسهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يحِب مَن كانَ خَوَّاناً أَثِيماً(107) وكسى كه خود مرتكب خطائى ياگناهى مىشود، سپس آنرابه گردن بیگناهى مى اندازد بهتان وگناهى آشكار به گردن گرفته است . وَ مَن يُشاقِقِ الرَّسولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَينَ لَهُ الْهُدَى وَ يَتَّبِعْ غَيرَ سبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلى وَ نُصلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَت مَصِيراً(115) وهركس بعدازآنكه حق برايش روشن شد، مخالفت رسول كندو روشى غيرراه مؤمنين اتخاذنمايد، وى را به همان وضعى كه دوست دارد واگذاريم و به جهنم در آريم كه چه بد سرانجامى است .
هَأَنتُمْ هَؤُلاءِ جَدَلْتُمْ عَنهُمْ فى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَدِلُ اللَّهَ عَنهُمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيهِمْ وَكيلاً(109) گيرم شما اشخاصى از ايشان دفاع كرديد-كه كرديد- وگيرم دفاعتان دردنيا كه نزد خدا ارزشى نداردسودى به حال آنان داشته باشد، درآخرت چه میكنند، آيا در آنجا هم وكيل مدافعى دارند؟!.
وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِی الأرْضِ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلا نَصِیرٍ (٣١) و شما هرگز نمىتوانید در زمین از قدرت خداوند فرار كنید; و غیر از خدا هیچ ولى و یاورى براى شما نیست. س شوری
وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿٣٨﴾ وكسانیكه دعوت پروردگارشان رااجابت كرده ونماز رابرپا مىدارند و كارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست (کنکاش وسگالیدن باهم) و از آنچه به آنها روزى دادهایم به دیگران میدهند « ازخردو اندیشه و دانش و خوراکی ها و پول»، (۳۸) س شوری
یوم لا تملک نفس لنفس شیأ و الامر یومئذن لله.. روزی که هیچ کس را وسیلۀ نباشد که به یاری دیگری رسد، و همه کار ها به دست خداست.(19) س انفطار
روشنی عقل ها از فکرتم انفطار آسمان ازفطرتم مولانای بلخی (رح).
درسوره حمد شریف مامسلمانها هر روز سی ویک مراتبه از خدای توانا و دانا زاری کنان میخواهیم که: خدایا ما را به راه راه یافتگان راه راستی روان گردان و از راه گمراهان که بر آنها خشم گرفته ای نگهدار ما.
راه یافتگان کی یانند؟ کسانیکه یک بار به دین محمدی (صلی الله و علیه وسلم) باورپیداکرده و با خواندن کلمه پاک: لااله الالله محمد رسول الله، در دستۀ باورمندان یگانگی خدای بخشنده و پیروان محمدرسول الله؛ می پیوندند، وهردستور و راهنمایی که برای انسان پیشرو و نوگرا، داده شده یکجا شده و به بهتر شدن و شگوفا شدن زندگی روزانه هرروزبیشتر از دیروزش تلاش کرده گام بر میدارد. وازهمه کار وکردار وگفتاری که دردستورات قرءان کریم انسان را از آنها بازداشته شده اند می پرهیزند. که اینها همه راه یافتگان اند.
گمراهان کی ها اند؟
ما و تو، خراب اعتقادیم بت، کار به کفر و دین ندارد
بیدل (رح)
آیاتی از سوره انفال را باهم میخوانیم:كَدَأْبِ ءَالِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَفَرُوا بِئَايَتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللَّهَ قَوِىُّ شدِيدُ الْعِقَابِ(52) (حال اين گروه مشركان ) همانند حال نزديكان فرعون وكسانى است كه پيش ازآنها بودند، آنها آيات خدا را انكار كردند خداوند هم آنان رابه گناهانشان كيفر داد، خداوند قوى و كيفرش شديد است.
ذَلِك بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَك مُغَيراً نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلى قَوْمٍ حَتى يُغَيرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سمِيعٌ عَلِيمٌ(53) اين به خاطر آن است كه خداوند هيچ نعمتى راكه به گروهى داده تغييرنمیدهد جز آنكه آنها خودشان را تغيير دهند، و خداوند شنوا و داناست. كدَأْبِ ءَالِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِئَايَتِ رَبهِمْ فَأَهْلَكْنَهُم بِذُنُوبِهِمْ وَ أَغْرَقْنَا ءَالَ فِرْعَوْنَ وَ كلُّ كانُوا ظلِمِينَ(54)
اين (درست ) به حال فرعونيان وكسانیكه پيش ازآنهابودند مى ماند كه آيات پروردگارشان راتكذيب كردندو ماهم به خاطرگناهانشان آنها را هلاك نموديم فرعونيان را غرق كرديم و همه اين گروهها ظالم (و ستمگر) بودند. فرعونیان ازدستورات کتاب وپیامبرشان سرپیچی نمودند و به حزب شیطان پیوستند.
ایت 22 س مجادله نیز اشاره شود : استَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشيْطنُ فَأَنساهُمْ ذِكْرَاللَّهِ أُولَئك حِزْب الشيْطنِ أَلاإِنَّ حِزْب الشيْطنِ هُمُ الخْاَسِرُونَ(19)
شيطان برآنها چيره شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده است ، آنها حزب شيطانند بدانيد«هرکسی» حزب شيطان «همکار و همراه و هم باورند» زيانكارانند.
داستانهای قرءان سراسرهمه پندو اندرز است به مسلمان؛ هرمسلمانی که باکردار وگفتار باوریاعقیده اسلامی اش برابرشود همانندآنانیکه درگذشته موردخشم خداوندقرارگرفته اند؛ اینها نیزقرارمیگیرند، و هیچ مسلمانی رانشایدکه باچنین اشخاص مراوده وپیوندخویشرا نگهدارند.
خداوندفرموده: یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا، ان اکرمکم عند الله اتقیکم،ان الله علیم خبیر. ای مردم ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم؛ و شما را گونه گونه به گروه بزرگ و کوچک آفریدیم تا یکدیگر رابشناسید، همانا پرهیزگارترین شمانزد خدا گرامی ترین است ، بدرستی که خدا دانا و آگاه است. آ13 س حجرات.
خدای بخشنده و مهربان از زیان رسانیدن به دیگران سخت ترسانیده وازین روچندین باربه راستکاری درسنجش دستور فرموده؛ حالا این سنجش در مال باشد یاپول، در رفتارباشد یاکردار، درگفتار باشد یا در نوشتار؛ برای سنجش حق برای اجناس ترازو و برای سنجش کردار وگفتارورفتار خرد یاعقل و منطق است. به گونه مثال: ترازو، قپان یا میزان : آیاتی کریم سوره هود را باهم میخوانیم:
وَ إِلى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شعَيْباً قَالَ يَقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكم مِّنْ إِلَهٍ غَيرُهُ وَ لا تَنقُصوا الْمِكيَالَ وَ الْمِيزَانَ إِنى أَرَام بخَيرٍ وَ إِنى أَخَاف عَلَيْكمْ عَذَاب يَوْمٍ محِيطٍ(84)و به سوى مدين برادرشان شعيب رافرستاديم، گفت اى قوم من ! الله را پرستش كنيد كه جز او معبود ديگرى براى شما نيست و پيمانه و وزن را كم نكنيد (و دست به كم فروشى نزنيد) من خيرخواه شماهستم ومن ازعذاب روزفراگير برشما بيمناكم ! وَ إِلى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شعَيْباً قَالَ يَقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكم مِّنْ إِلَهٍ غَيرُهُ وَ لا تَنقُصوا الْمِكيَالَ وَ الْمِيزَانَ إِنى أَرَام بخَيرٍ وَ إِنى أَخَاف عَلَيْكمْ عَذَاب يَوْمٍ محِيطٍ(84)و به سوى مدين برادرشان شعيب رافرستاديم، گفت اى قوم من ! الله را پرستش كنيد كه جز او معبود ديگرى براى شما نيست و پيمانه و وزن را كم نكنيد (و دست به كم فروشى نزنيد) من خيرخواه شماهستم ومن ازعذاب روزفراگير برشما بيمناكم !و بر اشياء (و اجناس ) مردم عيب مگذاريد و از حق آنان نكاهيد و در زمين فساد مكنيد.
بَقِيَّت اللَّهِ خَيرٌ لَّكُمْ إِن كنتُم مُّؤْمِنِينَ وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم
بحَفِيظٍ(86) سرمايه حلالى كه خداوند براى شما باقى گذارده برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد، و من پاسدار شما (و مامور بر اجبارتان به ايمان ) نيستم .
از سوره اعراف میخوانیم : فَلَنَسئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسئَلَنَّ الْمُرْسلِينَ(6) بطور قطع ازكسانیكه پيامبران رابه سوى آنها فرستاديم پرسان خواهيم كردوازپيامبران (نيز) پرسان میكنيم . فَلَنَقُصنَّ عَلَيهِم بِعِلْمٍ وَ مَا كُنَّا غَائبِينَ(7) و مسلما (اعمال همه را موبه مو) ازروى علم (وسيع خود) براى آنان شرح خواهيم داد و ما (اصولا) غائب نبوديم (بلكه همه جا حاضر و ناظر بوديم ). وَ الْوَزْنُ يَوْمَئذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَت مَوَزِينُهُ فَأُولَئك هُمُ الْمُفْلِحُونَ(8) و وزن كردن (اعمال و سنجش ارزش آنها) درآن روزحق است،كسانیكه ميزانهاى(عمل)آنها سنگين است رستگارانند.
وَ مَنْ خَفَّت مَوَزِينُهُ فَأُولَئك الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسهُم بِمَا كانُوا بِئَايَتِنَا يَظلِمُونَ(9) و كسانى كه ميزانهاى (عمل ) آنها سبك است افرادى هستند كه سرمايه وجود خودرابه خاطرظلم و ستمى كه به آيات ما میكردند از دست داده اند.
گرکار فلک به عدل سنجیده بُدی احوال فلک جمله پسندیده بُدی
ور عدل بُدی بکارها در گردون کی خاطر اهل فضل رنجیده بُدی
عمرخیام (رح)
عدل شمعی بود جهان افروز ظلم شد آتشی ممالک سوز
سنائی غزنوی (رح)
هر کجا عدل روی بنموده ست نعمت اندر جهان بیفزوده ست
سنائی عزنوی (رح)
از سوره کهف میخوانیم : قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالاَخْسرِينَ أَعْمَلاً(103) بگوآيا شما را از آنهايى كه از جهت عمل زيانكارترند خبر دهيم:
الَّذِينَ ضلَّ سعْيهُمْ فى الحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ يحْسبُونَ أَنهُمْ يحْسِنُونَ صنْعاً(104) همان كسان كه كوشش ايشان در زندگى اين دنيا تلف شده وپندارند كه رفتار نيكودارند.
أُولَئك الَّذِينَ كفرُوا بِئَايَتِ رَبِّهِمْ وَ لِقَائهِ فحَبِطت أَعْمَلُهُمْ فَلا نُقِيمُ لهُمْ يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَزْناً(105) آنها همان كسانند كه آيتهاى پروردگارشان را بامعاد انكاركرده اند، پس اعمالشان هدر شده وروز قيامت براى آنها میزانى بپانمیكنيم.« چون نیکی ودستگیری ودادگری و پرهیزگاری نکرده اند» ذَلِك جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَ اتخَذُوا ءَايَتى وَ رُسلى هُزُواً(106) چنين است ، و سزاى ايشان جهنم است براى آنكه انكار ورزيده وآيتهاى من وپيغمبرانم را به مسخره گرفته اند.
همه گواه هستیم که بنام اسلام چه گفتار و کرداری نیست که خلاف دستورات و شأن و حیثیت و وقاراسلام گرامی اینها انجام نمی دهند. ای خاک بر سرتان.
فیض حلاوت از دل بی کبر وکین طلب
زنبور را زخانه برآر؛ انگبین طلب
بیدل (رح)
میزان، ابزارسنجش است و هرچیزی را با میزان متناسب با آن چیز می سنجند. بنابراین، برای عقاید، اخلاق و اعمال انسان نیز میزانی مناسب آنها وجوددارد؛ ازقرءان شریف میخوانیم: 1ـ (ونضع الموازینَ القسط لیوم القیامة فلا تُظلم نفسٌ شیئاً وإن کانَ مثقالَ حبّةٍ مِن خردلٍ أتینا بها وکفی بنا حاسبین)؛ وترازوهای عدل را برای روز قیامت خواهیم نهادو ستمی به هیچکس نخواهدشد واگرعملی به اندازه دانه خردلی (اسپندی) باشد درحساب آوریم و تنها علم ما از همه حسابگران کفایت خواهد کرد و ما نیز خود حسابرس کافی و کامل هستیم.
شخصیت های که همراه و همسو با طالب و طالب نوازی هستند خود نمایانگرهمراه بودن وهمسو بودن با پالیسی هاو برنامه های آی آس آی پاکستان است. که همه کردار وگفتار ونوشتارشان برای بدنام ساختن دین پاک و بزرگوار ما اسلام است و نیزبسیاری از جوانان را بی باور و بدگمان به اسلام نموده اند.
مجملش گفتم نکردم من بیان ورنه هم لب ها بسوزد هم زبان
مولانای بلخ
وبا آوردن قصیدۀ از خاقانی به این گفتار پایان می دهم.
کژخاطران که عین خطا شد صواب شان
مخراق اهل مخرقه مالک رقاب شان
خلقند پرخلاف وشیاطین مر انس را
ننگند و هم ز ننگ نسوزد شهاب شان
بر باطلند ازآنکه پدرشان پدید نیست
وزحق نه آدم است ونه عیسی خطاب شان
رهبان رهبرند در این عالم و در آن
نه آبشان به کارو نه کاری به آب شان
همچون خزینه خانۀ زنبور خشک سال
از باد چشمه چشمه دماغ خراب شان
جان‌شان گران چوخاک وسرِباد سنجشان
بی‌سنگ چون ترازوی یوم الحساب شان
چون قوم نوح خشک نهالان بی‌برند
باد از تنور پیرزنی فتح باب شان
ابلیس وار پیر وجوانند از آنچه کرد
ابلیس هم به پیرو مصحف خطاب شان
درمسجدند وساخته چون مهدکودکان
هم آب خانه دروی وهم جای خواب شان
هم لوح و هم طویله و ارواح مرده را
اجسام دیو و چهرۀ آدم نقاب شان
دل شان گسسته نور چو شمع وثاقشان
دین شان شکسته نام چواهل حجاب شان
ایشان ز رشک در تب سرد آن‌گهی مرا
کردند پوستین و نکردم عتاب شان
هستند از قیاس چو فرسوده هاونی
سَر نِی، و بن همیشه زسودن خراب شان
این شیشه گردنان در این خیمۀ کبود
بی نام چون قرابه به گردن طناب شان
زنبور نحل و کرم قزند از نیاز و آز
رنج و وبال حاصل تاب و شتاب شان
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
محمد طاها کوشان