تقسیم قدرت در افغانستان یک اشتباه سوسیوپولیتیک است

۲۶ اسد (مرداد) ۱۳۹٣

توافق بین آقای عبدالله و آقای غنی برای وحدت ملی یک اشتباه سوسیوپولیتیک  و  مخالف موازین دموکراسی است با اینکه در افغانستان تعریف خاص برای دموکراسی صورت نگرفته است.  از روی قرائن  دانستیم که  آقای غنی زیاد تر به اتنوکراسی  مایل است و آقای عبدالله به دموکراسی. حالا چطور امکان دارد که ما اتنوکراسی را  با دموکراسی به هم پیوند دهیم؟ مشکل دوم  دخالت ایالات متحدۀ آمریکا است که شدید آرزو دارد تا آقای غنی به قدرت رسد. آمریکا چنین فکر میکند که با آمدن آقای عبدالله  مرام سیاسی شان در افغانستان بر آورده نه می‌شود و کوشش شان همین است تا آقای غنی نقش فعال در سیاست افغانستان داشته باشد. زمانیکه در پایگاه بزرگ نظامی آمریکا در ایالت فلوریدا  که به نام «سِنترل کومند» مشهور است ، برای سخنرانی در مورد اسلام دعوت شده بودم، از یک سرافسر امریکائی پرسیدم که  چرا  امریکائیان از آقای اشرف غنی حمایه و پشتیبانی میکنند. در جوابم گفت که «آسان‌تر است که با اشرف غنی صحبت کرد». و ما از قرائن میدانیم که روش‌های سیاسی و حتی مذهبی سه گانه آمریکا ، عربستان سعودی  و پاکستان در افغانستان با  نقش داشتن آقای غنی عملی خواهد شد.

توافق بالای قدرت ما را به یاد گفتۀ مشهور "گوساله دو مادره" می‌اندازد که در نظام سیاسی غیر ممکن است. مردم برای این برای یک کاندید رأی دادند تا کاندید خود و مرام را که برای کشور دارند توسط شخص مورد نظر شان پیاده کنند. این تنها تقسیم قدرت برای چند وزارتخانه نیست ، منجر می‌شود به روش‌های سیاسی دو شخصی که از هم تفاوت فکری برای رهبری دارند. نظام دموکراسی یک مبارزه است بین دو حزب سیاسی که در افغانستان وجود ندارد. در افغانستان یک مبارزه است برای دو هدف مشخص که این اهداف به هیچ صورت بر آورده نه می‌شود مگر اینکه گروه سر اقتدار مستقل عمل کند.  ایالات متحدۀ آمریکا میانجیگری خود را، برای آنکه آقای غنی را  برای مقاصد سیاسی‌اش داشته باشد، «وحدت ملی» نام نهاد.  آمریکا ترسید که مبادا اشرف غنی انتخابات را ببازد و فوراً دست به کار شد. سؤال مطرح می‌شود که چرا آمریکا منتظر نه نشست تا نتیجۀ انتخابات اعلام شود؟ وحدت ملی به اساس یک اندیشۀ سیاسی یک حزب  و یک ملت به وجود می‌آید نه تقسیم قدرت. در اصل مبارزات سیاسی برای همین است تا گروه که به قدرت میرسد مرام سیاسی خود را به پیش ببرد در غیر آن چرا باید مبارزه سیاسی باشد. تقسیم قدرت  در افغانستان با یک شخصی که نماینده یک ابر قدرت خارجی است، فوق العاده خودخواه است و خودش و همراهانش ثابت کردند که شدید قومگرا هستند چطور میتواند وحدت ملی را به وجود بیاورد؟ آقای عبدالله مبارزه کرد تا آرمان هیئت موکلان خود را برآورده سازد. با این توافق آن‌ها را شدید ناامید کرد. در دموکراسی برنده و بازنده است. و گروه برنده تیم کاری خود را می‌آورد و به کار آغاز میکند.  یگانه توافق بین دو کاندید باید همین میبود که هر کس بعد از شمار آراء بصورت درست و اصولی که بالای آن  زیر نظر ملل متحد، آمریکا و جامعه ملل کار میکنند،  انتخابات را می‌بازد باید به رأی مردم تسلیم شود و بس تا از هرج و مرج سیاسی جلوگیری به عمل آید. اما تقسیم قدرت  که در هیچ کشور به این ترتیب صورت نگرفته و در ایالات متحده هم چند سال قبل  قضای عالی کشور به نفع آقای بوش رأی داد نه تقسیم قدرت بین بوش و الگور، رقیب انتخاباتی بوش. این تقسیم قدرت فقط و فقط برای در صحنه نگهه داشتن آقای غنی در سیاست افغانستان توسط آمریکا بود.

 تقسیم قدرت در افغانستان چرخ سیاسی و اقتصادی را به یک بن‌ بست دیگر می‌کشاند و سر نخ گُم می‌شود و صاف کردن کلولۀ نخ  مشکل  نی بلکه بعید به نظر میرسد.

 

 ایالت کلیفورنیا مورخ سیزدهم آگست 2014







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



داکتر فرید یونس