روزه، مدرسۀ تقوا، شُکر و رُشد
۳۰ سرطان (تیر) ۱۳۹٣
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿١٨٣﴾ أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ ۚ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿١٨٤﴾ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّـهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّـهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿١٨٥﴾ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿١٨٦﴾.
روزه یکی از پنج بنای رفیع نظام عبادی اسلام است که مسلمانان التزام بیشتری نسبت به سایر انواع عبادات به آن دارند. در برداشت عامیانه٬ روزه صرفاً به نخوردن٬ نیآشامیدن و مقاربت جنسی نکردن تعبیر میشود. و دلایل عمدۀ آنرا نیز دررعایت سلامتی و آگاه شدن از احوال فقرا٬ مساکین و تنگدستان میپندارند.
سوالی مطرح میشود که آیا برای همچو عبادتی پر مشقت و سنگین٬ فقط همین دلایل کافی است؟ و یا اگر امکان رسیدن به مقاصد مذکور٬ از طروقی دیگر میسر باشد٬ آیا روزه گرفتن منتفی خواهد شد؟
برای روشن شدن مطلب٬ ناگزیریم به کلام الهی مراجعه نمائیم تا در پرتو آن به فلسفۀ حقیقی روزه پی ببریم.
روزه یا صیام در زبان عربی به امساک و خویشتن داری اطلاق میشود. روزه بعنوان عبادت دارای ظاهر و باطنی است. ظاهرش٬ ساده ترین و محسوس ترین ترک کردن های غریزی ایست که روزمره با آن سروکار داریم و همانا خوردن٬ نوشیدن و....است٬ اما باطن آن به کنترول و خویشتن داری چشم٬ گوش٬ زبان٬ دست٬ پا٬ کلیه اعضاء و جوارح بدن انسان از اموریست که در شرع٬ به نکردن آنها ملزم شده ایم. سایر احکام شامل اوامر و بایدهاست٬ اما روزه مجموعۀ از ترک کردن ها و نبایدهاست.
قرآن بعنوان کلام الهی٬ دلایل اصلی روزه را در تقوا٬ شکر و رشد انسان مومن خلاصه مینماید. آیات الهی در مورد روزه٬ به سه بخش عمده تقسیم میشود که در آخر هر بخش با نتیجه گیری های (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)٬ (لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ) و(لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ) پایان میپذیرد. در فرهنگ قرآن٬ روزه به مدرسۀ تمثیل گردیده که تقوی پیشه کردن٬ شکرگذاری و رشد یابی٬ مراحل سه گانۀ آن محسوب میشود.
در این آیات مخاطب خداوند٬ فقط مومنان اند. ایمان که در اصطلاح به اقرار زبانی و تصدیق قلبی اطلاق میشود در لغت از «امنیت» گرفته شده و مومن به کسی گفته میشود که نه تنها خودش از شر و آسیب کلیه عوامل شیطانی در فضای امن الهی وارد شده٬ بلکه دیگران نیز از شر و گزند دست٬ زبان و....او در امان اند. (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا) ای کسانیکه ادعای رفتن در جادۀ ایمان را دارید، اگر میخواهید به ایمان حقیقی نایل آئید و قله های ایمان را تسخیر کنید ودر این راه پر مخاطره از هواهای نفسانی و هوسهای شیطانی محفوظ بمانید و بر گرایشات مغایر ارزشهای ایمانی غلبه حاصل نمائید، لازم است تا بر خویش مسلط باشید. و به این مقام و منزلت نخواهید رسید مگر با ریاضت و تمریناتی که روزه نامیده میشود و شما را در برابر این عوامل تضمین و بیمه مینماید. زیرا رسیدن به هر جایگاه و مقامی و حصول هرهدف وغایتی٬ سعی و تلاش لازم و مقتضی آنرا میطلبد. چنانچه اگر بخواهیم بدنی سالم و قوی داشته باشیم٬ لازم است تا ورزش کنیم. و اگر میخواهیم عالم و آگاه شویم٬ باید در کسب علم و دانش بکوشیم. همینگونه اگر میخواهیم مومن خوب باشیم لازم است تا با تقویت ارادۀ ما بوسیلۀ روزه٬ خویش را در برابر هر عامل غیر خدایی وقایه کنیم.
تقوی یعنی وقایه و تقویت مومن دربرابر شیطان است که نخستین دست آورد صیام یا روزه میباشد.
شایان ذکر است اینکه٬ آیات مربوط روزه در قران٬ با درنظرداشت محدودیت های انسانی و به شیوۀ بسیار آموزنده بیان شده است.
(كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ) كُتِبَ فعل مجهول است و قاعدتاً فاعل ندارد بلکه عطف به مفعول میشود و به این نکته تأکید دارد که مومن بودن شما٬ ایجاب میکند تا بوسیلۀ صیام به جایگاه رفیع تقوا برسید. (كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ) نه تنها برشما بلکه بر امتهای قبلی هم این دستور بوده. (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) تا برخود کنترول و تسلط یابید و پرهیزگار شوید.
سوالی مطرح میشود٬ حالا که روزه مقرر گردیده٬ چه مدت باید روزه گرفت؟
(أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ) چند روز معدود و مشخص. (فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا) اما اگر یکی از شما مریض بود. (أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ) و یا مسافر بود. در اینجا کلمۀ عَلَىٰ٬ اجبار را میرساند٬ یعنی اگر مجبور به سفر کردن بودید٬ نه سفرهای تفریحی. عدۀ مفسرین٬ منظور از سفر را نه سفرهای سهل و آسان امروزی که تفاوتی با اقامت ندارد، بلکه سفرهایی را که مشقت جسمی در آن مد نظر است٬ پنداشته اند. (فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ) یک تعداد از روز های دیگر سال را روزه بگیرند.
(وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ) و بر کسانی که باید طاقت خود را صرف این کار کنند٬ یعنی روزه گرفتن برایشان طاقت فرسا است. در عوض آن٬ فدیه بدهید و غذا بدهید به آنانیکه مسکن گزین و زمینگیر شده اند و توان کار ندارند. (فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ) هرکسی کار خیری را با رغبت کند٬ برایش بهتر است.
علیرغم استثناهات متذکره برای بعضی٬ (وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ) اگر روزه بگیرید٬ به نفع خود تان است. (إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ) اگر علم داشته باشید و به آثار و منافع روزه آگاه باشید. از طرز بیان این آیه٬ بخوبی استنباط میشود که شیوۀ آموزش امور دینی٬ نه با تحمیل، بلکه با ترغیب و داوطلب ساختن طرف موثر است.
برای مخاطب سوال ایجاد میشود که چه وقت روزه بگیرم؟
(شَهْرُ رَمَضَانَ) در ماه رمضان. در زبان عربی «رمضه» به تابش شدید آفتاب میگویند. شاید قرینه آن باشد که این ماه نیز٬ ماه تابش شدید رحمت و مغفرت الهی است.
چرا ماه رمضان؟
(الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ) برای اینکه دراین ماه قرآن نازل شده. و شب قدر در این ماه است٬ شب مبارکی که بهتر از هزار ماه است.
قرآن چیست که ما باید بخاطر آن در این ماه روزه بگیریم؟ (هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ).
سه محور اساسی قرآن در مورد هدایت:
یک - هدایت کلی برای همۀ مردمان.
دو - دلایل روشن و واضحی از هدایت، یعنی هدایتی با جزئیات بیشتر٬ برای مشتاقان هدایت افزونتر.
میگویند قرآن را عباراتی٬ اشارتی٬ لطایفی و حقایقی است. عباراتی به عوام٬ اشاراتی به خواص٬ لطایفی به اولیاء و حقایقی به انبیاء. قرآن گنجینه ایست که هر کسی٬ مطلوب خود را در آن مییابد.
سه ـ فرقان، یعنی معیاری برای تفکیک حق و باطل٬ خوب و بد٬ حلال و حرام ٬ معروف و منکر و...
پس قرآن با این اهمیت و ارزشش در این ماه نازل شده تا تضمینی باشد برای اخلاق و رفتار ما در دو جهت خوب و بد.
(فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ) پس اگر شما شاهد این ماه شدید و این ماه را دریافتید و حضور پیدا کردید٬ پس روزه بگیرید. بازهم خداوند تکرار مینماید (وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ) اگر مریض بودید و یا مسافر٬ در ایام دیگر بگیرید. چرا خداوند دو بار این مطلب را تکرار میکند؟ (يُرِيدُ اللَّـهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ) بخاطریکه٬ خداوند برای ما آسانی میخواهد نه سختی. «الیسر» یعنی آنچه برای ما میسر و مقدور است و «العسر» یعنی عسرت و سختی.
و اما نقطۀ انجام روزه! (وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ) روزه بگیرید تا این عده یعنی ۳۰ روز را تکمیل کنید. تا باشد که ارادۀ تان قوی شود٬ برخویش مسلط شوید و سلامت روح و جسم پیدا کنید. (وَلِتُكَبِّرُوا اللَّـهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ) و تا خدا را بزرگ و با عظمت بشمارید بدلیل این هدایتی که شما را توسط قرآن نموده. (وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ) و شاکر شوید. زیرا این ماه٬ ماه شکر نعمت هدایت خداوند توسط قرآن است که دوهمین ثمره و دست آورد روزه است. شکر بر سه گونه است: قلبی٬ زبانی و عملی.
یک - شکر قلبی یعنی٬ با تمام وجود٬ شناختن و دانستن اینکه نعمت از طرف چه کسی به شما داده شده است.
دو - شکر زبانی یعنی بیان و اظهار شکر نعمت بزبان.
سه – شکر عملی یعنی استفاده و بهره برداری درست از نعمت. و شکر هدایت قران یعنی عمل صالح به قران.
اینجا خطاب به پیامبر (صلی الله و علیه و سلم) است!
(وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي) اگر بنده گان من از تو راجع به من سوال کردند.
معمولاً دعاها و خواسته های ما٬ نه تنها مادی، بلکه بمحور منافع خود ما استوار است. که در دو جهت طلب نعمت و یا رفع مشکل ظاهر میشود. در حقیقت با این نوع دعا٬ ما خود را میخواهیم نه خدا را. اما اگر کسی دعاها و خواسته هایش را بالا برد و متعالی ساخت و مرا خواست٬ برایش بگو (فَإِنِّي قَرِيبٌ) من خیلی نزدیکم. از شاهرگ حیات ات بتو نزدیکترم. (أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ) اجابت میکنم و جواب میدهم٬ هر کی را که مرا بخواهد. اجابت یعنی برداشتن فاصله٬ البته منظور مکان نیست، بلکه هر گاه و هرجا که او را بخواهیم، بما قریب است. (فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي) پس بخواهید از من که اجابت کنم و ایمان بیآورید. تا (لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ) رشد کنید.
پس ایمان داشتن و خواستن از خداوند است که باعث رشد انسان میشود. بنابر گفتۀ یکتن از مفسرین: با توسل به دعا و ارتباط برقرارکردن با خداوند است که ارزش های ایمانی در وجود ما بارور گردیده٬ از کجرویها٬ تعصبات٬ خودخواهی ها و تنگناهایی که ما را در خود ما متوقف نموده و در آنها اسیریم٬ رهایی مییابیم٬ و به رشد و کمال میرسیم. و این سومین دستآورد روزه است.
پس سه هدف عمده و اساسی در روزه نهفته است که تقوا٬ شکر و رشد میباشد.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته