روزهای ۷ و ۸ ثور را به یاد دارم – بخش پنجم
۲۰ سرطان (تیر) ۱۳۹٣
۷ و ۸ ثور، غمنامهٔ ۵ ماه میزان* را به دنبال آورد
بنام آنکه قلم آفرید و به آن قسم یاد کرد
خوانندۀ محترم !
گفته آمدیم، پلان و پروگرام ترور قومندان احمدشاه "مسعود" در بیرون از مرزهای افغانستان، طراحی گردید و بتاریخ 18 سنبله 1380 ش، درمنطقه "خواجه بهاالدین" مربوط ولایت تخار توسط دوتن از تروریست های عرب، با همکاری برخی از حلقاتی در داخل کشور،عملی گردید. با گذشت دو روز از این واقعه، نزده تن طیاره ربا (پانزده نفر آن اهل کشورعربستان سعودی، دو تن مربوط به کشورامارات متحده عربی، یک نفر شهروند کشورمصر و یک تن دیگر آن از کشور لبنان، تماماً مربوط به کشورهای عربی) همه وابسته به شبکه القاعده، چهار فروند طیاره مسافربری مربوط به کشورایالات متحده آمریکا را، در صبحگاه 11/9/2001 م ربودند. از جمله پانزده تن طیاره ربا، در سه طیاره و در هر طیاره، پنج تن (در پروازهای شماره 11 "امریکن ایرلانیز"، 175 "یوناتید ایرلانیز"، در پرواز 177 "امریکن ایرلانیز") و چهار تن دیگر از آنها در پرواز شماره 93 "یوناتید ایرلانیز"، عملیاتی پیچیده ای را در خاک ایالات متحده آمریکا انجام دادند. از جمله دو فروند طیاره، در فاصله زمانی متفاوت عمداً به برجهای دوقلو در شهر "نیورک" کوبیده شد و هردو ساختمان بعد از دو ساعت بکلی فروریخت و خسارات زیادی به ساختمانهای اطراف آن دو رسید، طیاره سوم به ساختمان "پنتاگون" (وزارت دفاع آمریکا) در "ارلینگتون" واقع در "ویرجینیا" زده شد و طیاره چهارم در زمین نزدیکی "شنکسویل" در ایالت "پنسیلوانیا" آمریکا سرنگون گردید. تلفاتی ناشی از این حملات بشمول طیاره ربایان تا 2993 نفر رسید به استثنایی ربایندگان طیارات، متباقی همه شهروندان عادی و مربوط به 90 ملیت و کشورهای گوناگون تعلق داشت. در باره این حوادث دیدگاه های مختلف و متفاوتی ارایه گردیده است. صرف نظر از اصل جریان، شکلگیری و ماهیت موضوع، حادثه مذکور یک فاجعه بشری بوده و شدیداً قابل نکوهش می باشد. این حوادث بخشی بزرگی از مردم جهان را در شوک، غم و اندوه فروبرد.
حادثه 11 سپتامبر 2001 در آمریکا
همزمان با فروریختن برجهای آسمان خراش در ایالات متحده آمریکا، رئیس جمهور وقت "جورج دبلیو بوش" (با تشخیص اینکه "اسامه بن لادن" رهبر "القاعده" و سازمان او، چنین پلان و پروگرامی را سازماندهی و اجرا نموده و از مقر خویش در افغانستان این عملیات را رهبری کرده است) در تفاهم با کنگره آمریکا پیام فرستاد، تا طالبان (ملا محمد عمر و دیگر رهبران اش) در قدم نخست "اسامه بن لادن" (زمانی همیار ایالات متحده) را تحویل دولت آمریکا دهند...
حاکمیت طالبان بنا به دلایلی از جمله خویشاوندی "ملامحمد عمر" با "اسامه بن لادن"، نیرومندی سازمان "القاعده" در افغانستان، پیوند ایدیولوژیکی حاکمیت طالبان با سازمان مذکور و ارتباطات هردو با شبکه های واحد منطقوی و بین المللی، خواستهای رهبری دولت آمریکا را رد نمود و یکتا و خلاص، اضافه کرد که هیچ مدرکی، دال به اشتراک و سهم "اسامه بن لادن" و شبکه او در حوادث 11 سپتامبر 2001 م وجود ندارد.
بدنبال نپذیرفتن پیشنهادات دولت ایالات متحده، از جانب رژیم طالبان، رهبری "طالبان"، دست به یک سلسله مانور زد: — رژیم در ابتدا کوشید محاکمه اسلامی، "اسامه بن لادن" را در خاک افغانستان سربراه سازد که این پیشنهاد از طرف ایالات متحده آمریکا پذیرفته نشد. – همچنان محاکمه موصوف را در کشور ثالث (غیر از کشورهای افغانستان و ایالات متحده) مطرح ساخت بازهم از طرف رئیس جمهور آمریکا رد گردید. – در آخر، طالبان خواست، تا "اسامه بن لادن" را طور مخفی به کشورپاکستان انتقال داده و در یک محاکمه گویا "شریعت الهی" بین المللی، برای حوادث 11 سپتامبر، او ("اسامه بن لادن") را محاکمه نماید و در اجرای این امر توفیق نیافت.
بعد از بگو مگوها و مانورهای دوطرف، که به بخشی از آن اشاره شد، سرانجام ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا تصمیم گرفت، تا جنگ با تروریزم را از حمله به افغانستان با ساقط کردن حکومت طالبان، که نزدیک به 90 فیصد خاک افغنستان را در اختیار دارد، آغاز و با دنبال کردن شبکه القاعده و تضعیف آن ادامه دهد و یکی از گامگزاریهای، نخستین آمریکا در این راستا، تصویب طرح "قانون میهن پرستی آمریکا" بود. همزمان ایالات متحده آمریکا برای دستگیری "اسامه بن لادن" مبلغ 10 ملیون دالر جایزه تعین نمود و بدنبال تصمیم آمریکا مبنی بر مبارزه علیه تروریزم بین المللی، کشورهای چند - قوانین ضد تروریزم را یکی بعدی دیگر در کشورخود به تصویب رساندند.
بالآخره موعد سر رسید و صبح روز یکشنبه تاریخ 7/10/2001 م فعالیتهای استخباراتی ایالات متحده آمریکا (با پیاده شدن چند گروپ از کارمندان آبدیده اش، بنام "کلاه سبزها" در افغانستان) وهمچنان راه اندازی عملیات رسمی بنام "عملیات بلند مدت آزادی" با پرواز بمب افگن های ایالات متحده آمریکا در همکاری با نیروه های هوایی کشور بریتانیا، جهت درهم کوبیدن، نیروهای رژیم طالبان و کمپهای نظامی شبکه های "القاعده" عملیات همآهنگ آغاز گردید.
همکاری جبهه متحد یا اتحاد شمال، منحیث نیروهای زمینی و تقرب آنها به شهرهای مختلف، از جمله در 9/11/2001 م شهرمزارشریف را به تصرف خود درآوردند. بدنبال آن و با عملی ساختن پیشنهاد ریاست جمهوری دولت اسلامی استاد برهان الدین "ربانی" مبنی بر بمب باردمان هوایی قوتهای دولتهای آمریکا و انگلیس با ضربات شدید و از ارتفاع پایین برمواضع طالبان و القاعده، آنها (طالبان و متحدین او) شهرکابل را بتاریخ (12/1/2001 م) تخلیه نمودند. دو روز بعد از آن شهر مذکور در اختیار جبهه متحد شمال قرار گرفت. همزمان با این واقعه، اولین دسته از سربازان کشور شاهی انگلستان (در گام نخست جهت مشوره دهی و همکاری با نیروهای جنگنده های داخلی در برابر طالبان، که بعدها ساحه فعالیت خود را گسترش داده و مستقلانه با ابهامات عمل کردند) بتاریخ 14/11/2001 م در میدان هوایی بگرام پیاده گردید و آمریکایها بخشی از قوتهای خویش را به تاریخ 25/11/2001 م در ولایت کندهار جابجا کرد و به اعمار ساختمان - نیازهای، نیروهای هوایی خویش در آن منطقه دست بکار شدند.
نیروهای جبهه متحد یا قوتهای نظامی مشهور به اتحاد شمال، شهر کندز را تاریخ 25/11/2001 م تصاحب کرد. همزمان با این حادثه، بخشی از رهبری و قومندانهای طالبان، هزاران تن از نیروهای کمکی کشورپاکستان به طالبان، جنگنده های طالب و ستیزه جویان بین المللی از شهر کندز، ذریعه طیارات جمهوری اسلامی کشورپاکستان به آن کشورانتقال داده شد. اما تعداد بی شمارِی از نیروهای رزمی طالبان و همکاران منطقه ای و بین المللی آنها بشمول، تعدادی ازعناصر استخباراتی و فوج پاکستان در مرکز ولایت کندز اسیرشده و به شهرمزارشریف، مقر فرماندهی جنرال عبدالرشید "دوستم" انتقال گردیدند. اسیران مذکور که در داخل "قلعه جنگی" شهرمزارشریف، جابجا شده بودند، اندکی بعد شوریدند و در نتیجه این حادثه ازهردو طرف، صدها نگهبان و اسیر کشته شد و واقعه "دشت لیلی" و کانتینرها بتاریخ 1/12/2001 م، یکی ازحادثات غمباردیگریست - از سرزمین ما افغانستان در آنزمان. بدوام پیوستن و همکاری به نیروهای نظامی آمریکای و انگلیسی، در 2/12/2001 م تعدادی از سربازان کشورجمهوری فرانسه در شهرمزارشریف پیاده گردید و به سلسله سهمگیری در جنگ علیه تروریزم قبول شده جهانی بیش از 40 دولت و کشور دنیا یکی بدنبال دیگری در این جنگ سهم گرفته و اشتراک ورزیدند.
دیده شد بترتیب شهرها یکی پی دیگر از جمله شهرکندهار را مخالفان طالبان در 6/12/ 2001 م در سایه حمایه جنگنده های کشورهای ایالات متحده امریکا و انگلستان به تصرف خویش در آوردند. متباقی طالبان به شمول "ملا محمد عمر" و برخی از رهبری آنها و همکاران بین المللی و منطقه ای شان، مواضع خود را ترک نموده و با عقب نشینی تا کوه های "تورا بورا" بعداً در سرزمین امن، کشورپاکستان (به جای پدری و مادری خویش) منحیث عقبگاه، جای خوش کردند. تا با استفاده از فرصتهای مساعد بعدی، دست به بسیج و آرایش نیروهای خویش زنند.
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
دیده شد که در سایه حمایه بمب باردمانهای هوایی دولتهای آمریکا و انگلیس و دخول نیروهای "جبهه متحد" (نیروهای جنگی مخالف طالبان) به شهرکابل به تاریخ 12 /11/2001 م حاکمیت سرگردان استاد برهان الدین "ربانی" به قصر ریاست جمهوری در کابل بازگشت و حاکمیت رژیم طالبان را پایان یافته اعلان کرد. با برهم زدن سلطه رژیم طالبان در افغنستان، ایالات متحده آمریکا، متحدین بین المللی او و جامعه جهانی دست به ابتکاراتی چندی زدند و زمینهٔ، کنفرانسهای بین المللی را برای افغانستان تدارک دیدند که در راه اندازی و کمک به کنفرانسها در باره افغانستان هر یک بلاکها، اتحادیه ها، کشورهای جهان و منطقه و سازمانهای جهانی از جمله سازمان ملل متحد (در پهلوی منافع گره خورده شان در این مسالهٔ با کشور افغانستان) منافع و اهداف خود را دنبال می کردند. که این امر یک مسالهٔ طبعی وعادی در مسایل زندگی اجتماعی و بخصوص، سیاست هر جامعه بشمار می رود. اینجا به ماهیت دیدگاهی، درایت، اهلیت و توانمندی سیاسیون و نظامیان به قدرت رسیده کشور ما تعلق دارد که از فضای بوجود آمده، چگونه به منفعت کشور و مردم عذاب دیده سرزمین خویش کار گرفتند و یا اینکه به نفع گروه ها و گرایشات سودجویانه خود استفاده بردند - مسالهٔ دیگریست که یکجا با سوی مدیریت ایشان در آینده، اشاراتی خواهم داشت و نخستین گرد همایی و یکی از آنها، کنفرانس بین المللی "بن" می باشد.
کنفرانس "بن"
کنفرانس "بن" در نیمه دوم ماه نوامبر 2000 م، ظاهراً به میزبانی سازمان ملل متحد در باره افغانستان دایر گردید و اعضای اشتراک کننده کنفرانس ذواد آتی بودند: خانم ها آمینه "افضلی" و سیما "ولی" و آقایان سید حسین "انوری"، هدایت الله امین "ارسلا"، سید حامد "گیلانی"، رحمت الله "موسی غازی"، انجینرعبدالحکیم، همایون خان "جریر"، عباس "کریمی"، سید مصطفی "کاظمی"، داکترعزیزالله "لودین"، احمدولی "مسعود"، حفیظ الله آصف "محسینی"، پروفیسور محمداسحاق "نادری"، محمد "ناطقی"، محمدیونس "قانونی"، داکترمحمدجلیل "شمس"، پروفیسورعبدالستار "سیرت"، همایون "تندر"، جنرال عبدالرحیم "وردک"، عزیزالله "واصفی"، پاچاخان "زدران"، انورالحق "احدی" ...آنها به نماینده گی از گروپ "رم" به رهبری محمد ظاهر شاه سابق، جبهه متحد داخل افغانستان، گروپ "قبرس" و نمایندگان پشاور اشتراک ورزیده بودند. همچنان 44 تن مشاورین و مشاهدین تحت سرپرستی آقای اخضر؟ "ابراهیمی" نماینده خاص سرمنشی ملل متحد و آقای زلمی "خلیلزاد" عنصر فعال و صاحب صلاحیت دولت آمریکا نیز حضور بهم رساندند.
کنفرانس مذکور بتاریخ 5 دیسمبر سال 2001 م با امضا متن موافقتنامه توسط اشتراک کنندگان آن به پایان رسید. بخشهای از متن موافقتنامه کنفرانس "بن" از این قرار است:
ملاقات ولادیمیر پوتین با برهان الدین ربانی
— تائسیس اداره موقت برای 6 ماه، که بتاریخ 22 دسامبر 2001" م قدرت را از استاد برهان الدین "ربانی" (رئیس جمهور برحال افغانستان) در شهرکابل بدست می گیرد (این توافق هیئت نماینده گی حکومت کابل، به رهبری محمد یونس"قانونی" در"اجلاس بن" با واکنش جدی، اما موقت استاد "ربانی" (رئیس جمهور) مواجه گردید و سرانجام در اثر فشار جامعه جهانی و ملاقات ولادیمیر "پوتین" با وی (استاد برهان الدین "ربانی") ناگزیر موصوف به فیصله های (توافق) "بن" تن درداد و آماده انتقال قدرت گردید).
همچنان: — چگونگی ساختار اداره مذکور (رئیس اداره موقت در رائس حاکمیت و تعین آن، ریاست اداره موقت دارای پنج معاون و حکومت آن دارای بیست و چهار عضو باشد) و اداراه مذکور تا دایر شدن لویه جرگه "اضطراری" منحیث دولت اجرأی وظیفه می نماید، جرگه "اضطراری" توسط کمیسیون بیست و یک نفری در ظرف یک ماه بعد از برقراری اداره (دولت) موقت، جهت تصویب چکونگی ساختار اداره انتقالی و ایجاد آن، انتخاب رئیس، معاونین رئیس واعضای حکومت برای دو سال، مطابق میکانزم پیشبنی شده تصمیم اتخاذ می نماید. این اداره (دولت موقت) الی تائسیس مجدد نهادهای دایمی (پایان انتخابات دور اول ریاست جمهوری)، مسوولیت کشور (افغانستان) را به عهده دارد – در جهت ایجاد کمسیونهای خاص و مستقل برای دایر نمودن لویه جرگه "قانون اساسی" ایجاد وفعال ساختن ستره محکمه افغانستان و همچنین محاکم دیگر، مطابق پروگرام تنظیم شده، اداره ی موقت بترتیب، گام عملی بر می دارد – ترکیب، وظایف کار و طرزالعمل حکومت برای اداره موقت و کمسیونهای خاص و مستقل در توافقنامه درج گردید – مسوولیت آشتی ملی و ثبات پایدار، احترام به حقوق بشر، تحکیم مجدد استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی (باوجود دشواریهای مرزی بین دولتهای افغانستان و پاکستان)، شناسایی حقوق مردم افغانستان در جهت انتخاب آینده سیاسی شان مطابق اساسات اسلام و دموکراسی— حضور احزاب و گروه های سیاسی و اجتماعی مختلف و عدالت اجتماعی در متن توافقنامه مذکور تاکید شده است — تنظیم نیروهای مسلح مجاهدین، تحت کنترول اداره موقت و ایجاد نیروهای امنیتی وقوای دفاعی مسلح افغانستان...
— کمک کشورهای متعهد درجهت اکمال تهجیزات بشمول آموزش و پرورش آنها — جابجای نیروهای یاری امنیتی سازمان ملل متحد (آیساف) از طریق شورای امنیت ملل، در شهر کابل و نواحی آن و در صورت ضرورت انتقال آنها به دیگر شهرها تحت امر سازمان .م. م. — دعوت لویه جرکه "قانون اساسی"، چگونگی دعوت آن و ایجاد کمسیون نه نفری برای تدوین قانون اساسی، همچنان ایجاد کمسیون تدقیق برای قانون مذکور و بسا مسایل دیگر. البته در تطبق مجموع توافقنات صورت گرفته در اجلاس "بن"، حضور سازمان ملل متحد از طریق نماینده با صلاحیت اش آقای اخضر "ابراهیمی"، جهت نظارت، مسوولیت مشوره دهی و همچنان چگونگی همکاری سازمان ملل، در متن توافقنامه "بن" مشخص گردید و حتمی دانسته شد.
توافقنامه کنفرانس بین المللی "بن" دارای سه قسمت و چند ضمیمه می باشد، قسمت اول آن شامل موضوعات: حاکمیت اداره موقت : دارای شش ماده ودو بند، ترکیب اداره موقت – طرزالعمل و وظایف آن دارای: پانزده ماده، کمیسیون خاص برای تدویر لویه جرگه "اضطراری" دارای: پنج ماده و مواد نهایی دارای هفت ماده بوده... و ضمیمه یک در مورد چگونگی بکارگیری قوای امنیتی بین المللی در افغانستان دارای: چهار ماده...، ضمیمه دو در مورد نقش ملل متحد در دوره اداره موقت دارای: شش ماده...، ضمیمه سه تقاضای اشتراک کنندگان از سازمان ملل متحد دارای: شش ماده... و ضمیمه چهار ترکیب اداره موقت یک رئیس در رأس اداره دارای: پنج معاونین و دارای بیست و چهارعضو در رأس هر یک اداره (وزارت) پیشبینی شده است...
قسمت دوم در باره قانون اساسی افغانستان دارای میکانیزم چون: کمیسیونهای تسوید و تدقیق قانون اساسی، کمیسیون دعوت وتدویر لویه جرگه "قانون اساسی" برای تصویب قانون مذکور...
قسمت سوم موارد معلوماتی: در مورد پروگرام های عامه...و محتویات قانون اساسی از قبیل ساختاردولت، حدود و صلاحیت و اقتدار دولت، حقوق و مکلفیتهای اتباع (شهروندان افغانستان)، شورای ملی (پارلمان)، لویه جرگه، حکومت، قضا، اداره، حالت اضطرار، تعدیل قانون اساسی، و احکام انتقالی...
حامد کرزی در میان سربازان امریکایی به قدرت رسید
صرف نظر از چگونگی ترکیب اعضای کنفرانس "بن"، نحوه دعوت اعضا و گرداننده گی اجلاس مذکور، همچنان نبود نماینده اکثریت خموش مرد و زن جامعه افغانستان در این کنفرانس و نشنیدن صدای آنها، با تأسف اعضای اشتراکننده در کنفرانس "بن" پیش و بیش از همه به کسب امتیاز بیشتر در اداره آینده افغانستان اندیشدند، تا حل کلیدی مسایل کشور و طبعیست، آنچه از کوزه طراود که در آن است، آن بود که در بخش انتخابات (دقیقتراش تعیین و یا جابجای بگویم) رئیس اداره موقت، رای گیری (بهتر است بگویم چانه زنی) رای اکثریت (بالا) مربوط به آقای عبدالستار "سیرت" با رای اقلیت (پایین یا کم) آقای حامد "کرزی" بنا به دلایل پیدا و نا پیدا از جمله تفاهمات عقب پرده و لزوم دید گرداننده گان اصلی کنفرانس از جمله هنر نمایی های آقای زلمی "خلیلزاد"، راِی کمتر بر رای بیشتر غلبه کرد و آقای حامد "کرزی" با وجود داشتن رای کمتر، بحیث رئیس اداره موقت پذیرفته شد. (با تعیین وتقرر آقای حامد کرزی در 5 /12/2002 م، بحیث رئیس اداره موقت در کنفرانس "بن"، موسفیدان شهر کندهار بتاریخ 11/12/2001 حامد "کرزی" را که در این موقع در شهر کندهار زیست داشت به زیارت "شیرسرخ" برده، با در نظرداشت سنتهای قبلی نیاکان، بر سرش دستار گذاشتند و حاکمیت افغانستان را برایش تبریک گفتند) اینجاست که اولین خشت بنای اداره موقت (تفوق رای کم بر بیش) و مجموع کارکردهای بعدی برای افغانستان، با تفنن و کلاه برداریها، باتأسف کج گذاشته شد، فکر می شود تا سالهای دیگر، تاثیر این کج فهمی ها و کج گام گزاریها و دهن کجی ها باقی خواهد ماند...
خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود اعمار کج
در ترکیب اداره موقت، آقای حامد "کرزی" با داشتن آرای کم، بحیث رئیس اداره موقت تعیین گردید (چند روز بعد از ختم اجلاس "بن" بتاریخ 14/12/2001 م آقای حامد "کرزی" جهت ادای احترام به دره پنجشیر رفته و بر سر مقبره احمد شاه "مسعود" اتحاف دعا کرد) همچنان پنج تن هر یک: خانم سیماثمر (مستقل) و آقایان جنرال محمد قسیم "فهیم" (به نماینده گی از شورای نظار و جمعیت اسلامی)، محمد "محقق" وزیرپلان (به نماینده گی از حزب وحدت اسلامی)، هدایت امین "ارسلا" وزیر مالیه (به نماینده گی از گروپ رم)، شاکر "کارگر" وزیر آب و برق (به نماینده گی از جنبش ملی – اسلامی) بحیث معاونین ریاست اداره موقت تعیین شدند. نا گفته نباید گذاشت که ازگروپ "قبرس" آقای همایون "جریر" نخواست در ترکیب اداره موقت سهم بگیرد و از اشتراک در اداره مذکور صرف نظر کرد، فکر می شود او از برخی مسایل پشت پرده از جمله از تداوم فردای جنگ چیزهای می دانیست...
همچنان عبدالله "عبدالله" وزیر امور داخله، جنرال سهیلا وزیر صحت عامه، محمد امین "فرهنگ" وزیرامور بازسازی، داکترسلطان حمید "سلطان" وزیر حمل و نقل، عباس "کریمی" وزیرعدلیه، سید حسین "انوری" وزیر زراعت، انجینرعبدالرحیم وزیر مخابرات، مصطفی "کاظمی" وزیر تجارت، محمد یونس "قانونی" وزیرداخله، محمد عالم "رزم" وزیر معادن وصنایع، عنایت الله "نظری" وزیرمهاجرت وعودت کننده گان، عبدالله "وردک" وزیر امور شهدا و معلولین، محمدشریف "فایض" وزیر تحصلات عالی، مولوی حنیف "حنیف" وزیر حج اوقاف، جنرال محمد "محمد" وزیر فواید عامه، عبدالرحمان "وردک" وزیر امورهوانوردی، امان الله "ځدران" وزیر امورسرحدات، میرویس "صادق" وزیر امور کار و اجتماعی، محمد عارف "نوری" وزیر صنایع خفیفه، حاجی منگل حسین وزیر امور آبیاری...
تسلیم دهی مسالمت آمیز قدرت توسط استاد ربانی به کرزی
بدنبال کنفرانس "بن"، شورای امنیت س. م .م در 20/11/2001 م اجازه تشکیل " آیساف را صادر کرد تا به سنجش
تدابیر ممکن ویاری کردن به دولت موقت در افغانستان بپردازد. به اساس توافقنامه اجلاس "بن"، آقای حامد "کرزی" قدرت را از استاد برهان الدین "ربانی" بتاریخ اول جدی سال 1380 ش طی مراسم تحویل گرفت. یک روز بعد آقای حامد "کرزی" و اعضای کابینه اش طی مراسمی در کابل حلف وفاداری را بجا آوردند. ایالات متحده آمریکا در همین روز اداره موقت افغانستان را برسمیت شناخت. اولین جلسه کابینه اداره موقت در دوم جدی 1380 ش در شهر کابل تشکیل جلسه داد و بتاریخ 1/1/2002 م توافق مبنی بر جابجای نیروهای رزمی چند ملیتی، بین اداره موقت افغانستان به رهبری آقای حامد "کرزی" و قومندان بریتانیای مسوول قوتهای خارجی درشهر کابل به امضا رسید و دستورات و صلایتهای آیساف در 11/8/2003 م به ناتو واگذار گردید.
به اساس یکی از مفردات توافقنامه "بن"، لویه جرگه "اضطراری" به اشتراک 1600 تن در خیمه لویه جرگه واقع دانشگاه پلتخنیک شهرکابل به تاریخ 21/3/1381 ش به ریاست محمد اسمعیل "قاسمیار" برگذار شد و با بیانیه محمد ظاهر پادشاه سابق افغانستان افتتاح گردید. در جرگه مذکور با 1295 رای موافق (درهمکاری با جامعه جهانی و کشورهای منطقه و با تفاهم استاد برهان الدین "ربانی" و محمد ظاهر شاه، بخصوص در همیاری حلقاتی مربوط به "اتحاد شمال" یا نیروهای جنگی علیه رژیم طالبان) آقای حامد "کرزی" را بعنوان رئیس "دولت انتقالی" تا برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری الی سال 2004 م برای مدت دو سال توظیف نمود. لویه جرگه "اضطراری" به دولت انتقالی وظیفه سپرد تا در مدت 18 ماه آینده طرح قانون اساسی را تدوین، تسوید، تدقیق و به رفرندم از طریق (لویه جرگه قانون اساسی) برای تصویب بگذارد...
طبق توافقنامه کنفرانس بین المللی "بن"، میبایست اعضای کابینه دولت یا اداره انتقالی، از طرف اعضای لویه جرگه "اضطراری" پشنهاد و لویه جرگه به تائید اعضای مذکور می پرداخت. برخلاف توافق "بن"، جناب حامد "کرزی" در تفاهم با نیروهای متحد داخلی و خارجی اش، بعد از انتخاب اش بحیث رئیس اداره انتقالی، در جرگه اضطراری به معرفی اعضای حکومت و معاونین اش پرداخت. این عمل بدوام، تخطی آشکار و روشن، کنفرانس "بن" که رای اقلیت آقای حامد "کرزی" به رای اکثریت آقای عبدالستار "سیرت" پیروز گردید، بار دوم تخطی از توافقنامه "بن" مبنی بر سلب صلاحیت جرگه "اضطراری" ( که خود ساخته و پرداخته بودند وقعی نگذاشتند) درارتباط با پشنهاد و تصویب اعضای حکومت انتقالی از طرف جرگه اضطراری، توسط آقای حامد "کرزی" تعین شده رئیس اداره انتقالی، صورت گرفت و زمینه های فریب کاری و جعل آفرینی و دوامدار فردا و پس فردا، را مساعد و فراهم گردانید. در همچو موردها، آنانیکه حال به تندی انتقاد دارند و پرخاش می ورزند و از شفافیت حرف می زنند و در موارد، به حرفهای رئیس دولت و رهبر تشکیلاتشان (استاد "ربانی") اصلاً توجه نداشتند، شریک زمینه سازیهای نا سالم امروز در گذشته بودند و جداً جوابگو همچو مسایل اند و نمی دانم پاسخ ایشان در این باره و مسایل همچنینی دیگر، چه خواهد بود؟.
در ترکیب هیئت دولت (حکومت) انتقالی باز هم آنهای بودند که در اداره یا دولت موقت، قبلاً اجرای وظیفه می کردند. صرف پست وزارت کشور ازآقای محمد یونس "قانونی" به آقای جنرال عبالرحیم "وردک" تعلق گرفت وآقای محمد یونس "قانونی" به پست وزارت معارف رسید، معاونین پست ریاست دولت از پنج به چهار تقلیل یافت و پست مشاورت امنیت ریاست دولت، به هیئت اداره دولت اضافه گردید. همچنان آقای مارشال محمد قسیم "فهیم" همزمان با حفظ مقام وزارت دفاع، معاونیت ریاست اداره انتقالی را مانند گذشته حفظ کرد...
نظام را فدای علایق شخصی و شبکه های ایجاد شده، جدا از سیستم دولت نمود. آن بود که با استفاده از این فضا و شرایط ، ما فیایی رنگارنگ عرصه های مختلف، هسته ها و شبکه های جهنمی خویش را ایجاد و پرورش دادند...
به دوام دایر کردن اجتماعات جهانی در مورد افغانستان، کنفرانس بین المللی "توکیو"، برای دو روز 21 و 22 جنوری سال 2002 م به میزبانی کشورجاپان، سازمان . م. م . و حضور بیش از 50 کشور جهان و نمایندگان سازمانها و موسیسات بین المللی کمک کننده تدویر یافت. این کنفرانس زمانی دایر شد که اداره موقت افغانستان رسماً کار خویش را آغاز کرد. مردم بنا به آماده گی های جامعه جهانی، امید واری فراوانی از این کنفرانس بخاطر آینده کشور و فرزندان خود، در دل می پرورانیدند. جامعه جهانی در این کنفرانس مبلغ 4،5 ملیارد دالر را تعهد نمود تا در مدت پنج سال آینده در پروژه های بازسازی افغانستان بمصرف برسد...
همچنان لویه جرگه "قانون اساسی" مطابق توافقنامه کنفرانس "بن"، بتاریخ 23 قوس 1382 ش، در خیمه لویه جرگه ها، به ریاست حضرت صبغت الله "مجددی" با بیانیه محمد ظاهر پادشاه سابق و سپس با بیانیه آقای حامد "کرزی" رئیس دولت انتقالی، با حضور 503 نفر (405 تن انتخابی،53 تن انتصابی از جمله 100تن آنها خانم) اعضای لویه جرگه و به اشتراک اعضای حکومت انتقالی، قوه قضایه، اعضای کمیسیون قانون اساسی وسایر مهمانان داخلی و خارجی، بخاطر تصویب قانون اساسی در شهرکابل دایر گردید. در ابتدا اعضای جرگه به 10 کمیته کاری هر یک کمیته دارای 50 عضو و یک کمیته تفاهم از مجموع روسای کمیته ها تقسیم گردید. می بایست مطابق جدول زمان بندی، اجلاس کار خود را در 10 روز به اتمام می رساند و بنا به عوامل مختلف از جمله دیدگاه های متفاوت اعضای اشتراک کننده در بسا مسایل، 22 روز ادامه یافت.
در آغازکار 124 ماده مسوده (تدقیق شده که قبلاً مسوده قانون اساسی در اختیار اعضای اشتراک کننده ها قرار گرفته بود) بدون بحث به اتفاق آرا مورد تائید قرار گرفت، 22 ماده مسوده قابل بحث دانسته شد و 14 ماده آن مورد اختلاف تشخیص دانسته شد. برخی از ماده های اختلافی در کمیته تفام، راه حل خود را یافت... و برای حل ماده های اختلافی باقیمانده و قابل بحث یک کمیته 64 نفری از هر ولایت 2 نفر، ایجاد گردید تا یکجا با کمیته تفاهم به حل مسایل باقیمانده بپردازند. بعد چند روز، کارکرد مشترک کمیته های 64 نفری و تفاهم، به اجلاس جرگه ارائیه گردید، 8 مورد اختلاف در اجلاس بروز کرد و اجلاس لویه جرگه به تشنج گراید. رئیس اجلاس لویه جرگه قانون اساسی بر اساس عادت همیشگی، اجلاس لویه جرگه را ترک گفت و در خانه خویش مسکن گزید و در اثر تلاش و وساطت آقای محمد کریم "خلیلی" و خانم فاطمه "گیلانی" رئیس اجلاس (آقای "مجددی") قهر را کنار گذاشت و به جلسه روز بعد جرگه باز گشت. موضوع اختلافی در روز 11 جدی در نشست 226 نفری اجلاس که عمده تاً پشتون تبار و تعدادی کمی هزاره تبارحضور داشتند مطرح گردید و متباقی اعضای جرگه در سالون لویه جرگه دست به "تحصن" زده بودند. موارد اختلافی در این مرحله: مسایل زبانی، قومی از جمله رسمیت یافتن زبان ازبکی و ترکمنی، حذف ملی بودن زبان پشتو، حذف نام قهرمان ملی، انتخابات همزمان ریاست جمهوری وپارلمان، تشکیل کمیسیون نظارت بر تطبق قانون اساسی، حذف نام بابای ملت، حساسیت نسبت به دولت انتقالی وعلیه اعضای حکومت، صف بندی های جهادی و غیرجهادی، مسالهٔ تابعیت دوگانه وزرا، موضوع نظام ریاستی و پارلمانی و بخصوص صلاحیتهای رئیس جمهور و پارلمان...
گرداننده گان پشت صحنه لویه جرگه قانون اساسی از جمله آقای زلمی "خلیلزاد" سفیر ایالات متحده آمریکا در افغانستان، با هنرمندیهای که داشتند، اعضای ناراضی جرگه را خاموش ساختند و قانون اساسی پر از ابهامات را به تصویب رساندند... دیده شد که کم توجه ای و حتا بی توجه ای، به همچو مسایل و جستجو نکردن، راه حل های معقول برای مسایل مطروحه و کلیدی، بجای آن کلوخ گذاشتن و از آب عبور نمودن را پیشه کردند، در نتیجه بعد از گذشت چند سال، دیده شد که چه بدبختی ها و مشکلاتی را این بی اعتنای ها به بار آورد و دامن کشور و مردم سرزمین ما را گرفت، حال کجا و با تاسف معضلات با گسترده گی خویش دارد ادامه می یابد. در پایانی کار اجلاس روز یکشنبه 14 جدی 1382 ش، لویه جرگه قانون اساسی، آقای نعمت الله "شهرانی" معاون رئیس اداره انتقالی و رئیس کمیسیون قانون اساسی، نشان عالی امیر غازی امان الله خان را به آقای اخضر"ابراهمی" سپرد. همچنان نشان عالی لویه جرگه را به آقای "مجددی"، اعضای هیئت رئیسه لویه جرگه، اعضای "کمیسیون قانون اساسی" و مدال وزیر محمد اکبرخان را بدونفر (یک زن ویک مرد) از هر ولایت که بلاترین رای را در انتخابات لویه "جرگه قانون اساسی" به خود اختصاص داده بودند، توسط رئیس دولت انتقالی، حامد "کرزی" و حضرت "مجددی" رئیس لویه جرگه توزیع گردید و با ختم این کار، لویه جرگه قانون اساسی پایان فعالیت کارش را اعلام نمود.
هنرنمای های عناصر پشت پرده و فرمایشات، گرداننده گان جرگه مذکور، بجای رسید که بعد از گذشت 10 روز از ختم اجلاس جرگه قانون اساسی، بتاریخ 24/10/1382 ش متوجه می شوند که گویا، متن آخرین فیصله های لویه جرگه، دارای اغلاط املایی و انشایی بی شما می باشد و در ضمن برخی از فیصله های آخرین روز لویه جرگه قانون اساسی درج آخرین سند امضا شده توسط رئیس لویه جرگه (آقای "مجددی") نگردیده است. برای تصحیح کمبودات و اغلاط آن، کمیته ای مرکب از اعضای قانون اساسی، اعضای دارالانشائ لویه جرگه (که وظیفه ایشان عملاً پایان یافته است)، معاون نماینده گی سر منشی سازمان ملل متحد ( معاون اخضر "ابراهمی") و اعضای کمیسیون قانون اساسی ( که دوره کاری اش، پایان پذیرفته است)، مسوولیت یافتند تا در تکمیل و تصحیح نارسایهای ذکر شده گام بردارند و چنین هم شد.
مجموع این تصحیح کاریها و تکمیل کردنها به 70 مورد رسید. در پایان اجراآت فرمایش شده و درپیشانی هر صحفه دفتر قانون اساسی با امضای آقای "مجددی" بحث رئیس لویه جرگه مزئین گردید وهمچنان در پاین هر صحفه دفتر مذکور امضای آقایان "شهرانی"، "عظیمی"، "اشعری" و "دانش" اقبال ثبت یافت. کاش دفتر اول قانون اساسی مزئین با امضای حضرت صبغت الله "مجددی" همزمان با دفتر دوم تصحیح گردیده در اختیار شهروندان افغانستان قرار می گرفت تا حد اقل سوالات ایشان پاسخ می یافت که چگونه ودر کجاها تصحیحات املایی - انشایی و تکمیلات و احیاناً تعدیلات صورت گرفته است. با تأسف چنین نشد و ابهامات در این زمینه تا هنوز باقیست. این حرکت و گامگزاریها، خلاف طرزالعمل جرگه مذکور صورت گرفت. بعدها گفته شد که در قانون اساسی تصویب شده در لویه جرگه، بنا به فرمایش جناب آقای رئیس دولت انتقالی در مشورت با جناب "خلیلزاد" و شرکا، تصرف صورت گرفته و از طریق رسانه های تصویری، نوشتاری وصوتی از جانب برخی از اعضای اشتراک کننده در اجلاس لویه جرگه قانون اساسی، حرفهای زیادی مبنی بر تصرف و تقلب مطالعه نمودیم و شنیدیم. با تأسف بدوام تخطی ها و جعلکاریهای قبلی اینک در متن قانون اساسی (قانون مادر) تصرفات صورت گرفت. در باره چنین شهکاریها جناب "حیدری وجودی" می گوید:
چشمی که آب شرم وحیا نیست محرمش از دستگاه دانش وبینش کشیده به
به دوام دایر کردن اجتماعات جهانی در مورد افغانستان، کنفرانس بین المللی "توکیو"، برای دو روز 21 و 22 جنوری سال 2002 م به میزبانی کشورجاپان، سازمان . م. م . و حضور بیش از 50 کشور جهان و نمایندگان سازمانها و موسیسات بین المللی کمک کننده تدویر یافت. این کنفرانس زمانی دایر شد که اداره موقت افغانستان رسماً کار خویش را آغاز کرد. مردم بنا به آماده گی ها و وعده های جامعه جهانی، امید واری فراوانی از این کنفرانس و دولت افغانستان بخاطر آینده کشور و فرزندان خود، در دل می پروراندند. جامعه جهانی در این کنفرانس مبلغ 4، 5 ملیارد دالر را تعهد نمود تا در مدت پنج سال آینده در پروژه های بازسازی افغانستان بمصرف برسد...
دیدیم عملکرد ایالات متحده آمریکا و متحدانش با همکاری نیروهای جبهه متحد شمال، رژیم طالبان را ساقط کرد و القاعده را از افغانستان فراری ساخت. این رویداد، رهبری قصر سفید و حاکمیت انگلستان را مغرور گردانید، خواستند بنابدلایلی، با استفاده از فضا و شرایط بوجود آمده، به سرکوب و نابودی رژم آقای صدام "حسین" (با استفاده از نارضایتی بخشی از مردم آن سرزمین) در کشورعراق دست زنند و بگفته "بوش کوچک" تا تواند یکی از سه شیطان بزرگ و یا یکی ازمهره های، اطراف کشور اسرائیل و مخالف سرسخت رژیم عربستان سعودی (یکی از متحدان دولتهای آمریکا وانگلیس) را از صحنه روبیده باشند. آن بود که بتاریخ 20/3/2003 م با حمله یک ائتلاف بین المللی، حدوداً 29 کشور (برخی از کشورها با حضور نظامی صرف همکاری لجستیکی را به عهده داشتند) به رهبری دولتهای آمریکا و بریتانیا آغاز گردید. این حرکت آنها صرف نظر از منطق سود وزیان برای آندو کشور و متحدان آنها، از یکطرف در کشورعراق و اطرافش، فاجعه به بار آورد و از سوی، بی توجه ای به قضیه افغانستان را در آن مرحله زمانی بالا برد و زمینه های حرکت و بسیج طالبان را بیش از پیش از طریق تشویق وزمینه سازی همکاران شبکه های بیرونی شان از جمله حکومت پاکستان مساعد گردانید.
در مسالهٔ لشکرکشی به کشورعراق آنچه که دولتهای آمریکا وانگلیس، به جهانیان "نشانیها" ارایه کرده بودند به حقیقت نپیوست، چون نتوانستند به اثبات برسانند. می توان گفت، درد و رنج فعلی مردم کشورعراق و مردمان کشورهای پیرامونی آن، نشان از عمل کرد ایالات متحده و شرکایش در سرزمین عراق در سال 2003 م دارد و پیآمد ادامه تاثیرات آن در آینده قابل پیش بینی نبوده و بنظر می رسد که اوضاع از کنترول ایشان خاریج خواهد شد.
به سلسله جمع آمدهای جهانی در مورد افغانستان، کنفرانس بین المللی "برلین" بتاریخ 31 مارچ 2004 م به اشتراک مقامات اداره انتقالی افغانستان، سازمان . م . م ، سازمانهای غیر حکومتی، موسیسات بین المللی و نمایندگان کشورهای کمک کننده در پایتخت کشورآلمان دایر گردید. در ختم کنفرانس، کشورهای کمک کننده جمعاً 8 ملیارد دالر برای تمویل پروژه های بازسازی افغانستان متعهد گردیدند که زمان اجرائی آن مدت سه سال را در بر می گرفت. اما جانب افغانستان با ارایه طرح مشخص، خواهان دریافت 12 ملیارد دالر طی این مدت گردید... در این کنفرانس، تعهدات کنفرانس "توکیو" (کنفرانس قبلی در مورد تعهدات اداره دولت افغانستان) مورد برسی قرار گرفت و مشخص گردید که فقدان یک طرح جامع و مدیریت موثر و اصولی در پروگرام بازسازی افغانستان باعث گردیده که اکثر پروژه ها تکمیل نگردد و پول اختصاص داده شده بمصرف نرسد. در عین حال دولت افغانستان خواهان آن بود که کمکها باید بر طبق اولویتها و آنهم از طریق حکومت این کشور بمصرف برسد. بنا به تشخیص ظرفیت پایین در دولت افغانستان، پیشنهاد جانب افغانستان در این مورد پذیرفته نشد... در کنفرانس، دولت انتقالی افغانستان تعهد کرد که انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات پارلمانی افغانستان (مجلس نمایندگان و مجلس سنا) را برگزار و برای ایجاد نهادهای سالم دولتی، تقویت سکتور خصوصی، مشارکت گروهها و احزاب سیاسی در قدرت، بازسازی کشور، مبارزه با فساد اداری، مبارزه با مواد مخدر و اجرای مواد موافقتنامه "بن" (بن اول)، تلاش می کند. موضوعات مورد علاقه کشورهای کمک کننده عرصه های راه سازی، تامین انرژی و بهبود وضع صحت عامه و همچو مسایل بود.
بترتیب مطابق جدول زمانی توافقنامه "بن" و به اساس فرمان تقنینی ریاست دولت انتقالی، اولین انتخابات ریاست جمهوری بعد از سقوط رژیم تندرو طالبان و بعد از دو دوره (ادارات موقت و انتقالی حاکمیت حامد "کرزی") به تاریخ 18/7/1383 ش برگزار گردید. انتخابات مذکور بدون دغدغه و تشویش از شورشگری طالبان راه افتید، چون طالبان هنوز فرصت همه جانبهٔ، تجدید نیروهای خویش را نیافته بودند. کاندیدان عمده تاً از صف مجاهدین و تقریباً، هر قوم و تبار، کاندیدان زور وزر خود را داشت، کاندیدان مستقل کمتر به چشم می خورد. مسوولیت مدیریت دراین انتخابات از سوی "دفتر مشترک تنظیم انتخابات افغانستان" (ترکیب از داخلی ها و خارجی ها) مطابق فرمان تقنینی رئیس دوره انتقالی، به پیش برده شد و بیش از 8 میلیون و یکصد هزار نفر واجد شرایط، در انتخابات مذکور اشتراک ورزید و از این تعداد، 100 هزار رای، بدلیل مغشوش بودن باطل اعلام گردید...
بر اساس فهرست دفتر کمیسیون تنظیم انتخابات، نامزدها بترتیب رای بیشتر در فهرست جدول نتایج قرار گرفتند: 1- آقای حامد "کرزی" 2- آقای محمد یونس "قانونی" 3- آقای محمد "محقق" 4- آقای عبدالرشید "دوستم" 5- آقای عبدالطیف "پدرام" 6- خانم مسعوده "جلال"6- آقای سید اسحاق " گیلانی" و... در این انتخابات، اشتراک سهم خانمها 40 در صد و سهم آقایان 60 در صد گزارش گردید.
در این رویداد انتخاباتی اکثریت مناطق کشور از طرف نیروهای خارجی تامین امنیت شد و حضور مشاورین و خارجی در تمام ولایات افغانستان چشمگیر بوده و می توان گفت، این پروسه توسط خارجیها مدیریت می شد. کمک مالی هم از منابع بین المللی تامین گردید. نبود رسانه های همگانی، ناظران بیطرف، وجود مشکلات در بخش ارتباطات و مواصلات، عدم تجربه دولتداری در مورد انتخابات، عدم اگهی لازم وتجربه بخشی وسیع رای دهندگان از جمله کمبودات و چالشهای این دوره ارزیابی شده است. برجستگی رای قومی و تباری در این انتخابات یکی از کمبودات دیگر این رویداد بشمار می رود. از میان کاندیدان ریاست، آقای حامد "کرزی" برای مدت یک دوره انتخابی با قدرت بالا و با تجربه بیشتر رهبری جامعه و حاکمیت را بدست گرفت.
دولتهای موقت، انتقالی و انتخابی اول که مسوولیت رهبری، هر سه دوره متذکره را آقای حامد "کرزی" به عهده داشت، برای نفوذ حاکمیت خویش در جهت مبارزه علیه فرماندهان محلی حاکم در مناطق مختلف، به تدریج به کمک نیروهای بین المللی یاری امنیتی (آیساف) و ائتلاف تحت فرماندهی ایالات متحده آمریکا توانست کنترول نسبی را بر ولایات بدست آورد در این راستا، از سیاست "بجان هم انداز و بهره بگیر"، نیز کارگرفت. بدین لحاظ ، تقویه سیستم و نظام را فدای علایق شخصی و شبکه های ایجاد شده، جدا از سیستم دولت نمود. آن بود که با استفاده از این فضا و شرایط، ما فیایی رنگارنگ عرصه های مختلف، هسته ها و شبکه های جهنمی خویش را ایجاد و پرورش دادند...
مطابق پیشبینی فرمان تقنینی ریاست جمهوری و جدول زمانی از قبل تعین شده، باید اولین انتخابات ریاست جهموری و انتخاباتهای پارلمانی و شوراهای ولایتی افغانستان هر سه همزمان به تاریخ 18/7/1383 ش دایر می گردید. اما بدلایل پیدا و پنهان، انتخاباتهای پارلمانی و شوراهای ولایتی به یکسال بعد در ماه سنبله 1384 ش به تعویق افتید و انتخابات هر دو نهاد انتخابی (شوراهای ولایتی و پارلمانی افغانستان) مطابق فرمان تقنینی ریاست دولت برگزار شد. بعد یک ماه نتایج ابتدایی آن اعلان گردید و اعلان نتایج نهایی بیشتر از یک ماه را در بر گرفت. نتایج مذکور از طرف نهادهای مختلف از جمله احزاب سیاسی مورد انتقاد شدید قرار گرفت و در این زمینه "دفتر مشترک تنظیم انتخابات" را، متهم به تقلب در این انتخابات نمودند که باعث برکناری تعداد از 51 کارمند دفتر مذکور گردید
اینک جدول سهم تعداد نماینده گان از هر ولایت و سهم مختص کوچیها، در مجلس نمایندگان افغانستان یکی از بخشهای پارلمان (شورای ملی) کشور با تفکیک جنسیت: ولایت کابل دارای سی و سه نماینده، بیست و چهار مرد و نه خانم – ولایت هرات دارای هفتده نماینده، دوازده مرد و پنج خانم – ولایت ننگرهار دارای چهارده نماینده، ده مرد و چهار خانم – ولایتهای بلخ، غزنی و کندهار هر یک دارای، یازده نماینده هشت مرد و سه خانم – کوچیها دارای، ده نماینده هفت مرد و سه خانم – ولایتهای فاریاب، کندز و تخار هر یک دارای، نه نماینده شش مرد و سه خانم – ولایت هلمند دارای، هشت نماینده شش مرد و دو خانم – ولایتهای غور و پروان هر یک دارای شش، نماینده چهار مرد و دو خانم – ولایتهای فراه، جوزجان، خوست، پکتیکا، سرپل و وردک هر یک دارای پنج نماینده، سه مرد و دو خانم – ولایتهای باد غیس،بغلان، بامیان، دایکندی، کاپیسا، کنر، لغمان، لوگر، پکتیکا و سمنگان هر یک دارای چهار نماینده سه، مرد و دو خانم – ولایتهای ارزگان و زابل هر یک دارای، سه نماینده دو مرد و یک خانم و ولایتهای نیمروز، نورستان و پنجشیر هر یک دارای دو نماینده یک مرد و یک خانم... مجلس نمایندگان افغانستان (ولسی جرگه) دارای 249 نماینده می باشد و بایست 25 درصد آن از کتگوری خانم ها باشد. ریاست این دوره مجلس نماینده گان (دوره اول بعد از سقوط رژیم طالبان) را محمد یونس "قانونی" از طریق رای گیری در اجلاس مجلس نماینده گان، به خود اختصاص داد.
ترکیب مجلس سنا افغانستان به این ترتیب که ثلث آن مربوط می شود به نماینده گانی از شوراهای ولسوالیها با در نظرداشت تعداد نفوس بخشها، ثلث دیگر آن از هر ولایت یک نماینده و ثلث دیگرآن طور انتصابی از جانب رئیس جمهور کشور پیش بینی شده است که تعیین میگردد. از اینکه تاهنوز حدود جغرافیایی هر واحد اداری ولسوالیها مشخص نگردیده و از احصائیه نفوس آنها چیزی در دست نیست، بدین لحاظ دولت افغانستان، شوراهای ولسوالیها را، عملاً تا هنوز در ترکیب نهادهای قانونی خویش ندارد. این هم یکی از شهکاریهای گردانندگان دولت داران سرزمین ما شمرده می شود که در مدتی نزدیک به 13 سال نخواستند و یا نتوانستد حدود جغرافیایی ولسوالی ها را مشخص سازند. بگذارید که نفوس یک ولسوالی و مجموع ولسوالی ها را. دیدیم که درهمچو موارد برخوردها سیاسی بوده نه قانونی، چون پایه کار ما از "بن" (از بیخ و بن نا جور و نا پسند بود) حسب قانون در این زمینه: الف - از هر ولایت یک نفر، برای مدت 4 سال منحیث یک ثلث مجلس سنا. ب - از مجموع ولسوالیها هم 34 نماینده این هم یک ثلث مجلس مذکور،برای مدت 3 سال. ج - یک ثلث دیگر را رئیس جمهور کشور می فرستد برای مدت 5 سال. مجموع آنها می شود 102 تن انتخابی و انتصابی، البته شامل مردها، خانم ها و طیف های دیگر جامعه که از سهم انتصاب وارد مجلس سنا می شوند. ریاست دوره اول مجلس سنا را بعد از ساقط شدن رژیم طالبان، حضرت "مجددی" با کسب آرای بیشتر از طریق اجلاس سنا از آن خود کرد.
با درنظرداشت توافقات اولین کنفرانس جهانی ("بن اول") در باره افغانستان، اینک - کنفرانس بین المللی "لندن"، طی روزهای 26 و 27/11/2006 م در مرکز کشور شاهی انگلستان برگزار گردید و مبلغ 10 ملیارد دالر برای بازسازی پروژه های انکشافی افغانستان از جانب 70 کشور و سازمانهای بین المللی در این کنفرانس کمک به افغانستان تعهد سپرده شد. بالمقابل جانب دولت انتخابی افغانستان به دوام تعهدات قبلی خویش، بار دیگر قول داد و تعهد سپرد، تا در جهت ایجاد ادارات پاسخگو و شفاف، رعایت حقوق بشر، مبارزه علیه فساد اداری، مواد مخدر، تروریزم و خیلی مسایل دیگر، گامهای موثر می بردارد و جامعه جهانی هم در این راستا، اعلان همه جانبه همکاری به دولت افغانستان سپرد. اما با دریغ و درد دولتهای موقت، انتقالی و انتخابی افغانستان تحت زعامت آقای حامد "کرزی" و تیم های زورگو، زراندوز و شارلتانش، در اجرایی تعهداتش بیش ازپیش به دشواریها روبرو شد و ناملایمات بیشماری کشور و مردم عزیزما سیر صعودی پیداکرد و در آخرین تحلیل ادارات مذکور در بسا مورد ناموفق و ناتوان از آب بدرآمد...
خاک غارت پرور بنیاد این ویرانه ایم هرکی آمد اندکی ما را پریشان کرد و رفت
* تسلط طالبان به شهر کابل.
ادامه دارد.....
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته