سرانجام تقلب و توطئه ها در انتخابات، منجر به خیانت ملی گردید

۱۴ سرطان (تیر) ۱۳۹٣

سناریوی بازیهای سیاسی درتقلب انتخابات، به ویژه دردور دوم که نقشه کشیهای زیرزمینی آن پیش ازپیش سازماندهی گردیده بود، به معماران مجرب وکشته کار داخلی وخارجی این شبکه، فرصت مساعدی را میسرساخت  تا درمهندسی دستبرد وشبخون به آرای مردم، آنهم به نفع یک کاندید معلوم الحال، بسیارماهرانه دست بکارشوند وهرآنچه ازکدرهای دست نشانده درکمیسیون مستقل انتخابات، کمیسیون بررسی شکایات، تیم دربارکرزی، والیهای قبیله گرا، نهادها وافراد ضعیف النفس به شمول علمای درباری و مزد بگیر، دردسترس استفادۀ شان بوده آنهارا دربدل هزینه های هنگفت به خدمت گماشته وبه کارزارتقلب انتخابات، سوق داده اند.

هرچند مهندسی این سناریوی نفرین شده که آرای پاک مردم را به لجن زارتقلب حتا خیانت ملی کشاند، ظاهراً درپوشش عملکرد مدنی ودموکراسی به نمایش درآمد وطراحان این شبکه چه دردرون تیم تحول وتداوم وچه درخارج ازان، دیگر مطمئن بودند که تیررا به هدف رسانده، به ساده گی و بدون کدام دغدغه، دروازه های ارگ ریاست جمهوری به روی شان بازخواهد گردید.

اما چه روزگار تیره یی که طشت خیانت ورسوائی این تیم ونهادهای سرسپردۀ آنها ازبام کمیسیون انتخابات به زیرافتاد ومشروعییت این دو نهاد به رهبری آقایان نورستانی و ستار سعادت که ازحمایت مستقیم آقای کرزی وسازماندهی رئیس دفترش، بااستفاده ازهزینه های بزرگ مقامات سعودی و آی، اس، آی  نیزبرخورداربودند، نه تنها درسراسرکشورخدشه دارگردید ومردم دربرابرآن به واکنش وپرخاش برخاستند بلکه درعرصۀ بین المللی نیززیرپرسش قرارگرفت.

وقتی امرخیل رئیس دارلانشای کمیسیون، این دزد چراغدارشب، باپشتارۀ تقلب درصندوقهای انتخاباتی گرفتارشد، دیگر این پروسۀ بزرگ ملی ازحریم تقلب گذشت وبه شبخون خیانت ملی عرض وجود نمود. خیانت آشکاری که درهمان محل باید امرخیل زیرنظارت گرفته میشد وبه دادگاه معرفی میگردید، اما برخلاف، این شبکۀ خاطی یک دست ویک زبان، به دفاع ازامرخیل آستین برزدند واورا قهرمان جلوه دادند.

 جناب نورستانی رئیس بی کفایت کمیسیون« مستقل » انتخابات وآلۀ دست کرزی که درین خیانت کلان شریک جرم پنداشته میشود، درمورد چنین اظهارنظرکرد :

« این یک سوء تفاهم است، اینکه چنین یک اتهامی بالای آقای امرخیل وارد میشود من آنراازریشه رد میکنم ». امادر مصاحبۀ تازۀ خود چرخش دیگری داشت که گفت : اگرامرخیل گنهکار نمی بود ازوطن فرار نمیکرد. چه پیرمرد با انصافی ! که اگرطالبان انگشتان بیگناهان را بریدند اما اودرتفاهم با امرخیل ازپشت برآرای پاک مردم خنجرکوبید و شرمساری کلانی رادرتاریخ بنام خود وبنام این کمیسیونهای خیانتکاررقم زد.

آقای کرزی ــ بجای رسیده گی به این خیانت بزرگ ملی وصدور حکم به محاکمۀ متقلبان، استعفای امرخیل راستایش کرد وگفت، امرخیل راه را برای ادامۀ روند عادی انتخابات بازکرد.

عباس نویان وطاهرزهیر ــ  ازجملۀ سخن گویان سینه چاک  احمدزی بیشرمانه گفتند :

تیم ما ازشهامت وشجاعت امرخیل وفداکاری اوکه بخاطرمنافع ملی کشورازوظیفۀ خود کناررفت ستایش میکند .

آقای فاروقی ــ  سخنگوی دیگری ازین تیم، استعفای امرخیل را شجاعانه توصیف کرد.

شکریه بارکزی ــ چنین ابرازنظرکرد، امرخیل درانتقال صندوق ها وظیفۀ کاری خودراانجام میداد. فکرمیکنم برخورد پلیس کابل با او یک دسیسۀ سازمان یافته باشد تااتهام تقلب.

درینجا دیده میشود که این صداها ازحنجرۀ یک مثلث تسلیخ انتخابات، چنان هم آهنگ بلند میشود که ازیک خیانت کار ملی قهرمان سازی میکنند. امرخیل درانجام این خیانت ملی، به نفع جناب احمدزی آنچه درتوانش بوده وآنچه ازشبکه ارگ و آی، اس، آی دستورگرفته است مطابق آن، قسمیکه ویدیوهای صوتی وتصویری اش دررسانه ها به نمایش در آمد، خدمت خودرا دربرابرولینعمتان بدرستی انجام داده، به سرنوشت وآرزوهای پاک مردم بیرحمانه بازی کرده است.

کناررفتن آقای امرخیل به هیچگونه درد تقلب را دوا نمیکند زیرا ازهرچه او، مبنی برزیروروکردن روند انتخابات به نفع آقای غنی بود انجام داد وموفقانه ازعهدۀ این کاربدرآمد.

زمانیکه تیم اصلاحات وهمگرائی خواستاربه دادگاه کشاندن ویا دست کم ممنوع الخروجی امرخیل گردید، طرف مقابل تندیس قهرمانی اورا پیشکش نمود. همان بود که بگونۀ محرمانه ازسفارت انگلیس ویزا بدست آورد وبه انگلستان فرار نمود.

اکنون تقلبات بجا ماندۀ اورا مستوفی الممالکی هم نمیتواند تصفیه وتطهیرنماید، کارتهای پاک وناپاک درصندوق ها روی هم ریخته ودستبردها درسرنوشت مردم که ازپرکاری صندوقها، ازقله های کوها آغاز وتا ولایات جنوب وجنوب شرقی وتا خانه بخانۀ  حلقات شامل درین مثلث تسلیخ انتخابات، ادامه یافت، اوضاع راچنان به آشفته گی وبن بست کشانید که حال دیگر تفتیش وبررسی شفاف آن ازعهدۀ همچو کمیسیونهای جفاکار وتقلب پرور ودولت آغشته درفساد آقای کرزی بکلی خارج گردیده است.

تا آنجاکه معلوم است داکترعبدالله عبدالله واعضای تیم اصلاحات وهمگرائی باهمۀ تعهد وخوشبینی هائیکه درمورد یک  انتخابات شفاف، درذهن وضمیرشان جاری بود، به دور دوم رفته وبه حیث یک کاندید پیشتاز، پشتیبانی اکثریت مردم حماسه آفرین خودرا ازان خود ساختند. اما هنوزچند ساعتی ازروزانتخابات سپری نشده بود که زنگهای تقلب وتوطئه های سازمان یافته ازچهارگوشۀ افغانستان به صدا درآمد. جناب یوسف نورستان پیش ازانکه آماری دردست داشته باشد، غیرمسوؤلانه اعلام نمود که بالاترازهفت ملیون نفردرانتخابات اشتراک کرده اند. ستار سعادت رئیس کمیسیون بررسی شکایات وسخنگوی به حراج رفتۀ اوآقای نادرمحسنی نیزروند دوردوم را شفاف وپاکیزه اعلام کردند.

این بود زمینه سازیهای پیشگیرانۀ تقلب که فکرکرده بودند مردم هم به مانند خودشان فاقد شعور سیاسیست واین رقم کاذب درجامعه، صدائی را برنمی تابد. مگرغافل ازان بودند که مردم ازخونبهای آرای غصب شدۀ  خود تا پای جان بدفاع برمیخیزند و عواقب این بازیهای خطرآفرین کمیسیونها وحلقات تیم حاکم، آغازگربحران بزرگی درکشورخواهد گردید که مسوؤلیت تاریخی آن ازهمه بیشتربردوش نورستانی ها، سعادت ها وکرزی ها، سنگینی خواهد کرد.  

داکترعبدالله که باخوشبینی شفافیت واطمینان به آرای بالای خود، به دوردوم گام گذاشت به درستی تشخیص نکرد که در برابرچه یک شبکۀ متقلب وبحران آفرین که یک سرآن به شبکه های بهره کش غربی وسردیگرش دردسایس بنده نوازی  خادم حرمین شریفین گره خورده، درگیرمنازعۀ انتخاباتی شده است. او ازسناریوی تقلبات قبلاً طراحی شده،  با این همه گسترده گی برداشت عمیقی نداشت،  وبه راستی هم کی میتوانست به اینگونه  نقب زنی های ویرانگرانۀ پشت پردۀ تیم تحول و تداوم باورکند که درتسلیخ انتخاباتی خود، بالاتراز دوملیون رای تقلبی را به نفع آقای احمدزی درصندوق ها بریزند و بعد با هزاران ترفند ودروغ، خودرا متصدیان معصوم وپاکدامن عرصۀ انتخابات جاه بزنند.

سخنگویان اشرف غنی، که دیگرکدام دستاویزوبرهانی دردفاع ازتقلب ودستبرد، برای شان باقی نمانده است فقط درهر مصاحبه ودرهرکلمه،  باروحی شکسته ومعذب، قانون وقانونیت را برخ مردم میکشند ودرپناه آن بطورکاذبانه ازکار زارتقلب طفره روی میکنند، فقط همین واژۀ قانون وقانونیت بوده که با تحریف متن ومعنای آن مردم راغافلگیرکرده و درپشت آن خیانت را توجیه کرده اند.  ازهمینجاست که مردم ازشنیدن قانون و« پنجۀ قانون» دیگربکلی خسته شده اند. زیرا درنظام لجام گسیختۀ موجود،  دستان فراقانونی قبیلۀ مافیا بالاترازقانون حکم میراند وبا نیروی همین دستان آلوده با تقلب وخیانت ملی است که میتوان به روی هرپدیدۀ غیرقانونی، مهرشفاف قانونیت را برچسپ زد، حتا خیانت امرخیل را که امروزازوطن فرارو درخیابانهای لندن چکر میزند، یک عمل قهرمانی توصیف کرد.

با تائید رسانه های معتبر، پادشاه عربستان سعودی صد ملیون دالربخاطرکمپاین انتخاباتی دوردوم به اشرف غنی کمک کرده وبه آقای کرزی حامی احمدزی نیزاطمینان داده است که درصورت احساس خطرمیتواند دراستراحت گاه سیاست مداران ورشکسته درسعودی پذیرفته شود.

پرسش درینجاست که درصورت پیروزی احمدزی، آیا سعودی ها ازوی چه میخواهند ؟ دموکراسی، ترقی و تحولات تمدنی درافغانستان ویا  قطع ریشه های فرهنگ ودانش زبان فارسی، ایجاد مدارس دینی ومغزشوئی طلبه های انتحاری، سهیم ساختن طالبان درقدرت وتنفیذ قانون شریعت وسرانجام استحمارجامعه وعقبگرد تاریخ ؟  که به یقین چنین خواهد بود. جرقۀ این معاملات بزرگ وابستگی ازهمان روزهای نخستین درسخنان آقای احمدزی انعکاس داشت که گفته بود :

 « درصورت پیروزی، نخستین سفرم به مکۀ مکرمه ودیداربا خادم حرمین شریفین خواهد بود».

 چنین بوده مصداق این زدوبندهای سیاسی وقبلاً سازمان یافته که امروزما آنرا درهزینۀ سرسام آورسعودی آنهم صرف بخاطرپیروزی تیم آقای غنی، مطالعه میکنیم. هزینه یی که جناب احمدزی بادست بازتوانست قوماندانان طماع جهادی را یا بسوی خود جذب کند ویا برلبهای اکثریت شان مانند سیاف واسماعیل خان مهرخموشی بزند و یا ازبخشش خدمت پولی چهار ملیون دالربه حساب جاه مانده گان سیاسی چون احمد ضیا وچند تن محدود شرکایش، آنهارا بحیث خرده هویتها در رکاب بنده گی خود بکشاند.

وگرنه احمدزی کجا وزیارت مکۀ مکرمه کجا ؟

 مبحث را باشعری ازحافظ شیراز که آرمان قلب آدمهای درظاهرمسلمان ودرباطن لمیده دروادی گرگان را به تصویر میکشد، پایان میدهیم :

 من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود                         

وعـدۀ فردای زاهد را چرا باورکنـــــم                       

نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.