پس لرزه های انتخابات و بی تفاوتی حامدکرزی

۸ سرطان (تیر) ۱۳۹٣

در حالی که امروز (یکشنبه ۸ سرطان ۱۳۹۳) تیم اصلاحات و همگرایی، کمسیون های انتخابات را نامشروع و فیصله های شانرا غیر قابل قبول خواندند و از قطع هرگونه رابطه با این کمسیون ها سخن گفتند، رئیس جمهور کرزی از انتقال قدرت بروز پنجم عید رمضان خبر داد.

کرزی علی رغم انتشار اسناد تقلب انتخابات از سوی تیم اصلاحات و همگرایی که حکایت از تشدید بحران سیاسی دارد، همچنان با خون سردی و بی تفاوتی خواستار اعلان نتایج بر نامه ریزِی شدۀ انتخابات از سوی کمسیون های انتخاباتی است. او به ایجاد بحران پسا انتخابات باور ندارد و چنان بی تفاوت و آرام  به نظر می رسد که گویی آب از آب تکان نخورده است.

چرا رئیس جمهور کرزی، معضلات انتخابات را جدی نمی گیرد و معتقد به شکل گیری بحران سیاسی ناشی از انتخابات نیست؟

به نظر می رسد که کرزی پاسخ این پرسش را در مهارت های سیزده سال زمام داری خویش مشاهده می کند که پیوسته آنرا در بازی های سیاسی متبارز ساخته است. او دیگر، نه به تشدید بحران می اندیشد و نه از مهار بحران نگرانی دارد. زیرا کارنامۀ اصلی او را در سیزده سال زعامت سیاسی در مسند قدرت، بازی های زیرکانه و مؤفقانۀ سیاسی او در مهار بحران و به خصوص مهار بحران های احتمالی ناشی از بحران آفرینی افراد و گروه های سیاسی-نظامی تشکیل میدهد.

وقتی حامدکرزی ریاست حکومت مؤقت را در شش ماه نخست پس از سقوط طالبان بدست گرفت، بمثابۀ یک زمام دار درمانده و فاقد قدرت در انحصار رهبران و فرماندهان جبهۀ مخالف طالبان قرار داشت. در حالی که گزینش او در ریاست حکومت مؤقت و یا رهبری دولت برای امریکایی ها و انگلیس ها و پاکستان به هویت پشتونی وی برمیگشت تا هم جامعۀ پشتون و هم طالبان از انتقال و تفویض رهبری دولت به پشتونها راضی و قانع شوند؛ اما موقعییت حامد کرزی در دوره مؤقت او را بیشتر دست نشاندۀ فرماندهان جبهۀ مخالف طالبان و نیروهای امریکایی و غربی وانمود میکرد.

 اما حامدکرزی متدرجاً موقعییت خود را تغیرداد. او نه تنها فرماندهان جبهه مخالف طالبان را از میدان قدرت به زیر کشید، بلکه بسیاری از رهبران تنظیم های اسلامی-جهادی را در حیطۀ نفوذ خود در آورد و عملکرد آنها را مهار کرد.  او در دورۀ انتقالی، اقتدار نظامی و سیاسی جبهه متحد به خصوص جانشینان احمدشاه مسعود را تضعیف کرد و در لویه جرگه قانون اساسی عنان و کنترول امور و تحولات سیاسی را بدست گرفت. با تطبیق برنامه های دی دی آر و دایاک، قدرت نظامی آنها را تضعیف و مضمحل کرد. در اولین دور ریاست جمهوری خود، محمدقسیم فهیم را از معاونیت و وزارت دفاع کنار زد. اندکی بعد به عزل داکتر عبدالله از وزارت خارجه پرداخت. درحالی که استاد ربانی رهبرجمعیت اسلامی در دور اول ریاست جمهوری حمایت خود را از نامزدی کرزی اعلان کرد و در حالی که رئیس جمهور کرزی احمدضیاءمسعود را بجای مارشال محمدقسیم فهیم معاون اول خود برگزید، اما در این دور هیچ فرد مورد نظر آنها را وارد کابینه نساخت.

مؤفقیت و مهارت دیگر رئیس جمهور کرزی در تضعیف جبهه مخالف طالبان به خصوص تضعیف جمعیت اسلامی و شورای نظار جداسازی و تجزیه در درون آنها بود. در سایۀ این سیاست شمالی در برابر پنجشیر قرار گرفت، اسماعیل خان از حکومت هرات برکنار شد و افراد زیادی در درون جمعیت با ادعای رهبری و گروه های متعدد بوجود آمد. جالب این بود که بسیاری از این افراد و گروه های متشتت جمعیت اسلامی و جبهه پیشین مخالف طالبان در تحت نفوذ رئیس جمهور کرزی قرار گرفتند و در دسترسی به کرسی های دولتی دست نگر او شدند. باری او به نزدیکانش در درون ارگ گفت که روزها و ماه های نخست، من منتظر می ماندم که اینها بنشینند تا من هم بتوانم به جایم بنشینم. اما حالا، این ها در پشت دروزاه، روزها منتظر میمانند تا من اجازۀ ورود و ملاقات بدهم.

وقتی من (نگارنده) کتاب امریکا در افغانستان را در سال ۱۳۸۴(۲۰۰۵) می نوشتم و با شماری از رهبران و چهره های مهم جبهۀ مقاومت ضد طالبان گفتگوهای اختصاصی داشتم تا در این کتاب از آن استفاده کنم، محمد یونس قانونی در صحبت هایش اظهار کرد:

«من تحولات بعد از سقوط طالبان را برای مجاهدین (جبهۀ مقاومت ضد طالبان) به سه مرحله تقسیم میکنم:

مرحلۀ اول، مرحلۀ سازش بود.

مرحلۀ دوم، مرحلۀ تضعیف بود که بعد از لویه جرگۀ اضطراری آغاز یافت.

و مرحلۀ سوم، مرحلۀ حذف مجاهدین است که بعد از انتخابات ریاست جمهوری عملی گردید. در تمام این این مراحل در داخل خودمان تفرقه و تشتت وجود داشت.

هر یک از دوستان ما آجندای خود را داشتند.............. در دوران تسوید قانون اساسی بسیار تلاش کردم که آنها به خصوص جناب مارشال صاحب را قانع بسازم که نظام پارلمانی را بپذیرند، اما آنها فقط نظام  ریاستی می گفتند............»

آیا رئیس جمهور کرزی که این چنین ساکت و خون سرد، بحران انتخابات را به نظاره نشسته است و با بی اعتنایی در برابر تیم اصلاحات و همگرایی برهبری دکتور عبدالله که از تقلب سازمان یافته در انتخابات فریاد می زنند، در صدد آن است تا انجام ناکرده ها را در مرحلۀ چهارم به جانشین خود به میراث بگذارد؟

ممکن است یکی از دلایل و شاید اصلی ترین دلیل بی اعتنایی کرزی در مورد بحران سیاسی ناشی از انتخابات، به مهارت بازی های سیاسی او در مهار بحران پسا انتخابات و باور او به ناتوانی معترضینی برگردد که در تیم اصلاحات و همگرایی وارد میدان شده اند. اما نکتۀ اصلی قابل پرسش به درستی و دقت محاسبه و ارزیابی رئیس جمهور کرزی مبنی بر مهار بحران و غلبه بر آن در شرایط جدید بحران بر میگردد. آیا کرزی این بار و در آخرین روزهای زمام داری اش در این بازی بسیار بزرگ سیاسی به پیروزی دست خواهد یافت و پس لرزه های بحران انتخابات را مهار خواهد کرد؟







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



محمد اکرام اندیشمند