به بهانه روز جهانی رسانه ها، مروری بر یک خاطره
١٥ ثور (اردیبهشت) ۱۳۹٣
نفس آزادی بیان و رسانه ها یکی از دریچه های رشد و آفرینش های فکری در جوامع آزاد، مترقی، دموکراتیک و مدنیت پرور است که از یک سو باعث شکوفایی و بالندگی اندیشه ها می شود و از سوی دیگر جلو دکتاتوری های مستبدانه سیاسی را گرفته و از راه معقول گفتمانی راه حل های شایسته ای را جستجو می نماید، البته این نوع آزادی در جوامعی رشد نموده و راه مثبتی را می پیماید که باشندگان آن سر زمین به اصل آزادی ایمان و باور داشته باشد که یک بخشی ازین باورمندی در تناسب با فرهنگ جوامع، استفاده درست از آزادی بیان و رسانه ها است که ممثل هم پذیری، احترام متقابل و پیشکش نمودن عقاید معقول و سنجیده برای طرف مقابل است بدون هر نوعی از خشونت و تحمیل ایدیولوژیکی آن. و ای بسا اتفاق می افتد در جوامعی که با فرهنگ آزادی عادت نکرده اند در راه رسیدن به آزادی از اصل آزادی سوء استفاده کنند و یا به شکل درست و مثبت از آن برخوردار نگردند و از مسیر اصلی آن هم منحرف شوند.
ضمن مبارکبادی روز جهانی رسانه ها خدمت دوستان عزیز خاطره ای به یادم آمد که شریک ساختن آن عاری از فایده نخواهد بود تا ازین طریق بتوانیم ارزش آزادی و دیموکراسی را در کشور خویش نسبت به برخی از کشور های همسایه، بیشتر درک کنیم و از برخورداری این نعمت بزرگ در کشور عزیز ما افغانستان خداوند را بیشتر شاکر باشیم. خاطره ازین قرار است:
در سال گذشته روزی در دانشگاه اصفهان راجع به امتحان جامع مقطع دکتری در اتاقم مصروف درس و تحقیق بودم که از کمیشنری سازمان ملل متحد در استان اصفهان کسی برایم زنگ زد و گفت که قرار است دو هفته بعد روزی جهانی پناهنده در اصفهان از طرف این مرکز تجلیل گردد و ما راجع به شخص شما و دست آورد های علمی تان از هندوستان و فعالیت های درسی تان در دانشگاه اصفهان از مهاجرین افغانی چیز های خوبی شنیده ایم اگر موافق باشید ژورنالیستان بخش را می فرستم تا با شما مصاحبه ای در قبال دست آورد های علمی تان و مقایسه نظام تحصیلی سه کشور ایران، هند و افغانستان سوالاتی داشته باشند و بعد آن را در روز پناهنده در جمع مهاجرین افغانی و سایر اشتراک کنندگان در یک کلیپ تصویری به نمایش می گذاریم، بنده از پیشنهاد ایشان استقبال نموده و راجع به مصاحبه اعلان آمادگی کردم تا این که سه یا چهار روز بعد یک مرد و یک خانم در پیشروی خوابگاه ما با کامره های ویدیویی تشریف آوردند و ما را در فضای باز به مصاحبه فرا خواندند پرسش و پاسخ ادامه یافت تا اینکه چهره یکی از محافظان دانشگاه به چشم خورد و جریان مصاحبه را متوقف کرد و ژورنالیستان کمیشنری سازمان ملل متحد را در سالون انتظار بازپرسی همراه من فراخواند و دوربین آنان را به طور کامل چک کرد و برای مدت محدودی ضبط، تا این که بعد از التماس هایی دوربین را برای آنان پس داد و هر قدر اصرار کردیم که دلیل چیست؟ و جریان مصاحبه از قبل هماهنگ شده است و ژورنالیستان هم در قبال مصاحبه ما حتی از اداره اتباع و استان داری اصفهان نامه جواز داشت و به شکل رسمی وارد دانشگاه شده بود ولی مامور بازپرس در برابر اصرار ما گفت که شما باید از قبل این موضوع را با بخش های مسئول در دانشگاه هماهنگ می کردید و از آن ادارات مربوطه جواز می گرفتید و بعد با این دانشجوی افغانی مصاحبه می کردید و حالا کار شما خلاف قانون است تا این که همه ما را به بخش های دیگری از شعبات بازپرس معرفی کردند و جریان تا یک هفته ادامه یافت و بعد فهمیدند که جریان مصاحبه صرف جنبه اکادمیکی و علمی داشته از ما به شدت معذرت خواهی کرد و ماجرای هم تمام شد. این ماجرا ما را به یاد دوران دانشجویی ام در دانشگاه کابل می انداخت که هر روز تعداد زیادی از ژورنالیستان داخلی و خارجی می آمد و بدون جواز با هر که دلش می خواست مصاحبه می کرد، غرض ازین یاد آوری این بود که به فضل خدای بزرگ نحوه آزادی رسانه در افغانستان واقعا بی نظیر است و ازین نعمت بزرگ حراست باید کرد و آزادی بیان و رسانه یی را در افغانستان به شکل درستش به کار برده و هدایت شان کرد.
به امید شکوفایی هرچه بیشتر آزادی بیان در افغانستان
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته