تقلب کلاه بازان
١٩ حمل (فروردین) ۱۳۹٣
انتخابات تازه چند روز پیش؛ نمایانگر همگرایی و هبستگی همه هم میهنان ما را در یک کار بزرگ که خیر بزرگی برای میهن مان درپی خواهد داشت؛ با بسیار زیبایی و جدیت و پشتکار و همدستی همه هم میهنان برگذار گردید. که این انتخابات پایان کار نی؛ بل شروع ایست برای حق خواهی و بدست آوردن آن و گسترش مردم سالاری، برادری، برابری و بلاخره قانون گستری و داد گری در فرجام شگوفایی میهن دوستداشتنی ما.
با همه دغلی و کلاه بازی های که جعلکار بنام سردار کلاه بازان و قبیله و زبانگرایی و تفرقه یعنی آغه جامدکر زای و دار و دسته اش کلبدینی ها و فاشیستهای بنام همانند کریم خرم، انورالحق احدی و عمر زاخیل وال و همایون یون و جنرال طاقت و والی های قندهارو خوست و پکتیا و نیز فرستادن اوراق رای دهی شمار شده را قصدا برای کم ساختن رای ؛ و اشخاص دیگر ووو؛ تقلب های آشکار بی پرده و گسترده را با بی حیایی و دیده درآیی انجام دادند.
اگر اعضای کمسیون انتخابات به خود تهمت مسلمانی و صداقت و بی طرفی را میزنند.
پاسخ این پرسش را که چرا و به چه منظور و با چی دلیل اوراق رای دهی کم فرستاده شده، و چرا جواب نمی گویند و خاموشند؟
آقای نورستانی و تیم کاری شان باید این درس و پند حضرت سعدی (رح) را بخاطر بسپارند:
ریاست بدست کسانی خطاست
که از دست شان دستها برخداست.
دستور خداوند است: در ترازو غبن نکنید. یعنی در هر سنجشی دندی نزنید و دزدی نکنید.
نشود که تیر آهی پرسوز کدام دوست خداوند (ج) به آن بالاها برسد و دادگر قهار بلای ناگهانی و رو سیاهی جاودانی بر سر کژ روشان و دغل بازان جعل کار؛ بفرستد و آنگاه هیچ چاره و مداوای برای شان وجود نخواهد داشت.!
در هرکشور که دیموراسی دارند هرکسی که چنین تقلب و تخطی های آشکار و پوست کنده و با بی حیایی و لچکی و بی مسئولیتی را مرتکب شوند؛ چون چنین تخطی و فروگذاشت قصدی و عمدی خیانت به ارای ملت شمرده می شود؛ فورا به پنجه قانون سپرده می شوند و حد اقل از بیست تا سی و پنج سال زندان و محروم شدن مادام العمر از کارهای رسمی دولتی و حکومتی؛ محکوم میگردند.
اما آیا در کشور شهید پرور ما افغانستان دوستداشتنی؛ این دغا بازان متقلب در ضلع سوم حکومت یعنی داد رسی و دادگستری یا شتره محکمه و خارنوالی ؛ اشخاص با ایمان و با وجدانی وجود دارند؟
اگر موجود هستند کی و یا کی هایند؟
برادران آغه جامدکر زای درانی عرق خجالت بر جبین همه پشتون های شریف و میهن دوست و باشرف ما؛ با کشتار خبرنگار آنهم زن اروپایی؛ روان ساختند.
ای شرم و ننگ باد به تو طالب بی شعور بی دانش؛ تو با جهل مرکبی که داری قسم خورده ایی که ناموس فروشی به عرب و پنجابی میکنی، با دستورهای قرءان شریف خداوند ضدیت می ورزی، نوکر و غلام و هر چیز می توانی شوی؛ الا از آدم شدن سخت در هراسی؛ چرا؟
چون میدانی و باور داری که برادرانت که در هرسه قوه دولت افغانستان لانه دارند؛ هر قدری که بکشی و آتش بزنی و برباد و تبه نمایی ترا کسی نه اذیت و آزاری میتوانند برسانند و نه در اسارت و بند.
آیا اینهای که خود را با ایمان و با وجدان می دانند و خطاب میکنند؛ تا حال چند فقره که اعمال ضد قرءان و حدیث وقوانین ملی و بین المللی را داد خواهی نموده اند و حق را بحقدار رسانیده اند؟
چرا خاموش هستید؟
خاموشی شما یعنی: واقعا همه ی تان وجدان ندارید؛ ایمان ندارید؛ نوکر حلقه بگوش دشمن هم میهنان و میهن من هستید.
به اعضای شتر محکمه:
باز میگویم و می نویسم: اگر با ایمان و با وجدان و میهن پرستید؛ با وجود یکه از شرق تاغرب از شمال تا جنوب واز شش جهت این چرخ دوار آواز بلند است که جانیان و قاتلین و قانون شکن ها را از بند رها نسازید؛ حرف و پاسخ شما ها چیست و چرا خاموش هستید؟
اما تا روزیکه خدام درستکار باورمند و سرسپرده راستکاری و رستگاری در راءس قدرت تکیه نزنند
امید واریم که جوانان دختر و پسر، مادر و پدر همه رای تلف شده و انداخته شده خویش را در صندوق های رای؛ با جدیت و اگر لازم دیده شد با توصل به زور؛ پیگیری کرده و بدست آرند.
و نیز آنعده از هم میهنان ما که نسبت نبودن برگه های رای دیهی کافی؛ به همان شمار اشخاص واجد رای دهی؛ که از دادن رای محروم گرانیده شده؛ کمیسیون انتخابات فورا به همان اندازه برگه های رای دهی بفرستند و اجازه دهند که آنهای که برگه ی رای برایشان نرسیده؛ از حق ریختن رای خویش به صندوق های رای دهی بهرور گردند.
برای ختم سخن دست بر دعا داریم
امیدوار قبول از مهیمن غفار
همیشه تا که فلک را بود تقلب دُور
مدام تا که زمین را بود ثبات و قرار. حضرت سعدی (رح)
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته