چه جناور است دزدی که به کف چراغ دارد
٣ حمل (فروردین) ۱۳۹٣
سوره مبارکه ابراهيم آیه ۲۸
أَلَم تَرَ إِلَى الَّذينَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللَّهِ كُفرًا وَأَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوارِ﴿28﴾ آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند، و قوم خود را بهسرای نیستی و نابودی کشاندند؟
با دیده درایی آشکار و بی مهابا آغه جامد کر زای با همان چپن و کلاه راسان به چشم مردم می درآید و می لافد که با رای خانم ها به پیروزی رسیده. لا حول ولاقوة الابالله علی و العظیم.
تأمل، تفکر، تعقل و تدبر
حیات بشر از تولد تا به مرگ با این چهار واژه همراه و همگام در سفر است، و بر هر یک از فرزندان آدم است که باید کراچی که کوله بار زندگیش بر آن بار است با همین چهار عرابه، به پیش بکشاند. و در عدم بکار گیری این چهار؛ زندگی اش همیش با بد بختی و سیه روزی فلاکت و دود و آتش و خاکستر خواهد بود، و همیش بیچاره و ابتر و وامانده و در بدر.
چنانی که هم میهنان ما همیش با دمدمی مزاجی، گوش دادن به یاوه سرایان گرگ درلباس میش و کاسه ی داغ تر از آش و مهربانتر از مادر؛ متفرق و از هم گسیخته با ددمنشانی دست دادند و میدهند که در سه صد سال میهن و همیهنان مرا درتاریکی و خواری و بیخبری و بردگی با بکار گیری از خان و ملک و بیگ و مولوی و حضرت و سید و خواجه و جِنگیر و چُف وپُف وتُف، نگ شان داشت بودندو، می دارند !
امروز هیچ چیزی پت و پنهان نیست و هیچ خبر واقعه ی در هیچ گوشه و کنار میهن؛ خَپ و چُپ نمی ماند.
تیلفون دستی همراه، تارنماهای سیاسی و فرهنگی در اینترنت فاصله ها و مانع های دوری راه را از بین برداشته و ظرف چند ثانیه از چهار گوشه دنیا حتی با تلفون های دستی که برنامه سکایب داشته باشد تصویر زنده را به دیگران میتوان رسانید.
جوانان جوانان جوانان جوانان
از خواب خرگوش برخیزید، تو امروز دانش داری و خرد و اندیشه از خودت هست؛ به نسل پیشتر ازخود دیگر گوش فرا مده؛ آنها (یعنی ما) برای خود چه کرده ایم که امروز برای شما بار بیاوریم؟
آقایانی همانند دلقک سرکس غنی احمدزی و داکتر زلمی رسول و آغه جان نازدانه و دردانه سر دار نعیم جان، در ان روزهای که همه در خون نشسته و در خاک و خون غلطیده بودیم اینها کجا بودند؟
زمانی که طالبهای اجیر آی اس آی پاکستان زیر فرمان کوماندوهای پاکستانی در میهن ما از هلمند تا به بامیان و یکاولنگ و شمالی و بلخ و هرات جلال آباد می کشتند و آتش می زدند وبا مادران و خواهران و برادران و پدران ما به مانند حیوان رفتار می نمودند اینها کجا بودند؟
همان ماد ظاهر خان همین طالب ها را که با پشتیبانی افسران آی اس آی و القاعده و کوماندوهای پاکستان به مزار شریف کشتار کنان داخل شدند اعلامیه به خط و قلم داکتر عبدالستار سیرت خیر مقدم گفت؛ و باز که دو باره به افغانستان آمد خودش و دامادش چقدر زمین باغ و خاک وطن را فروخت و آن همه پولها را به خارج فرستاد.
و امروز تو جوان باز بازی آقای داکتر زلمی رسول را میخوری؟
غنی احمدزی این همه پولهای را که بنام ملت و مردم افغانستان این فرخته شده که در زمان تسلط طالب ها بحیث سخن گوی شان و همین آغه جامد کر زای که همکار خلیل زاد در کمپنی تیل آقای بوش در امریکا خدمت گذار بودند و جامد جان آغه کر زی به حیث سفیر پیشنهادی طالب ها دم دروازه سازمان ملل نشسته بود وتا امروز آن داغ در دلش مانده را باز به توصیه هایش گوش میدهید و جفنگ هایش را قبول می کنید؟
یاد تان باشد همان گونه که آهسته آهسته یک یک از نخبگان مارا شکار کرده اند، این کار ادامه دارد و آقایونی که از سر خود خواهی و خود بزرگ بینی با خادمین ملت افغانستان پشت کرده اند و روی به اغیار کرده و نوکری مینمایند، دیری نخواهد گذشت سر نوشت مرحوم مزاری به سراغ شماها نیز می آید.
ای جوانان وطن
همه دست بدست همدیگر داده به افغانستان ولی بیاندیشید و بپر دازید!
اوزبیک ولی ، پشتون ولی ، تاجیک ولی، هراتی ولی ، مزاری ولی، قنداری ولی، و درانی ولی بجز بدبختی، فقر، مرض، خون و آتش و خاکستر چه به ما داد؟
عبدالله را که بهترین ایام زندگیش را در پای مادر میهن پابپای غازی های مجاهد گوشه گوشه میهنش را با پای پیاده رفته و دیه و برداشته و اندوخته و در خارج از از میهن نیز؛ در همه جرگه های سیاست دانان نشست و برخاست با وزن و با وقاری داشت و دارد؛ و همه سیاسیون واشخاص اول کشور های مهم دنیا اورا منحیث راستگو ترین جوان برخاسته از آتش و دود خاکستر شناخته اند؛ و او را مرهم درمان کننده درد های واقعی افغانستان، میدانند، ، پشتیبانی کنید، وهمگان رابا اظهارحقایق بالا و آنچ خودتان بیشتر ازین عاجز از داکترعبدالله شناخت دارید، وا دارید تا به او رأی بدهند و وی را به زعامت کشور برگزینند .
من خودم فقط یک بار در مراسم بزرگداشت روز شهدا در فریمونت اورا دیده ام کمتر از یک دقیقه، اما از لابلای اخبار رسانها های سراسر دنیا گفتار و پیشنهادات و انتقادات و ارائه دادن راهکارهای او را در باره مشکلات افغانستان از بیست و پنج سال تعقیب کرده و در یافته ام که او در این مقطع و برهه ی حساس و تاریخی میهن ما؛ شخصیتی است که میتوان بالایش اعتماد نمود.
او معجزه گر نیست، لاف و گزافه ندارد و با واقعیت میهن و هم میهنانش راه میرود و در پی پایه گذاری زندگی بهتر با شعار (افغانستان ولی) با همکاریهای شما جوانان به ویژه دختران و پسران امروزی و مادران و پدران فردای این مرزو بوم بنام افغانستان دوست داشتنی ما به پیش خواهد رفت .
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته