بازهم سخنی با آقای کر زی، جوانان قرن ۲۱ و آقای زلمی رسول
٨ حوت (اسفند) ۱۳۹۲
بلهوس از سبکسری حفظ سخن نمی کند
در قفس حباب ها، باد وطن نمی کند. حضرت بیدل (رح)
(ما تن به فنا دادیم تا زنده شما باشید. علامه سید اسمعیل بلخی
با درخواست رحمت و بخشش به روان پاک گلگون کفنان آن دسته از پاسبانان ناموس میهن یعنی سربازان دلیر و با شهامت ما که از دوران مقاومت علیه یرغل آی اس آی و القاعده و طالبان تا امروزسر درکف و جان برلب می جنگیدند؛ در کنر بادسیسه های خود حامد کرزی و یارغارش کریم خرم جانهای شریف خویش را در راه خدا و پاسداری از میهن ما قربان نموده اند.)
دغلباز نا استوار و حامی و پشتیبان دشمنان میهن و همیهنان من؛ یعنی جامد کر زای سفربیهوده ی خود را بخاطر خون سربازان گلگون کفن شهید در کنرفسخ کرد. این بآن خاطر نیست؛ بل میترسد که در نبود او؛ کابینه یا شوری ملی افغانستان( با آنکه چنین مردانگی و شجاعت و حس مسئولیت وجدانی و ایمانی نه در شوری و نه در کابینه دیده میشود) اورا نظر به خیانت همسویی با القاعده و طالبان و آی اس آی پاکستان؛ همچنان گسترش و اشاعه نابسامانی های نظامی، امنیتی و سیاسی درافغانستان از قدرت خلع نمایند.
با اینکه هم درکابینه و هم در خانه ی ملت و هم در قوه ی دادگستری سری که به تنش بیارزد نگذاشته؛ چند تای هم که هستند در اقلیت مطلق و در حاشیه رانده شده اند.
این آغه جامد جان کر زای که دراین اواخر کاملا تار خام خردو اندیشه اش از هم سگلیده؛ کارهای مینماید که با قول و قرار دو روز پیشترش هیچ همخوانی و همسویی ندارد. همانند برادر دیگرش گلبیدین حکمتیار.
یک جانی که دشمن دین و هم میهن من؛ و برادر خودش می باشد بنا م ملا عبدالرقیب جسد ش را با چنان تمطراق و دبدبه انتقال میدهد توسط طیارات بال پروانه قوای عسکری.
باز گروهی که از قندهار، هلمند، و زابل با اقوام ، مومند، صافی، پوپلزی، احمدزی، حسین خیل، الکوزی و اسحاق زی را به ریاست محمد امین مجددی و معاونیت قاضی محمد امین وقاد در ارگ ریاست جمبوری خویش می طلبد و دستور میدهد که آقای داکتر(طب) زلمی رسول نماینده قوم درانی است، را برگزینید. سایت طلوع نیوز.
1- آیا این آغه جامد جان اینقدر بی خرد میگردد و می پندارد که جوان تحصیل یافته امروز افغانستان، که از دست همین سران و ریش سفیدان و خان ها و بیگ ها (که اکثر درانی بوده )به بلاهای گوناگون سردچار شده اند، باز به حرف و گپ و راه آنها گوش داده و خواهند رفت؟
2- باز تکرار در تکرار عرض میکنم که جوان قرن 21 دیگر خوب آگاه شده و پند گرفته اند درک نموده اند که همه آنها با هم خواهر و برادر اند و دیگر این مرض و هیولای تعصب زبان و قوم و قبیله به هیچ رو دردی را داو کرده نمیتواند.
3- به ویژه جوان پشتون تبار درک نموده اند که این قوم گرایی و تعصب کور خود بزرگ بینی و برتری جویی بجز درد و رنج و خون و آتش و خاکستر، بی دانشی و خواری و پسمانی برای شان چیز دیگری به ارمغان نیاورد و هر جوان پشتون پیرو اسمعیل یون و جنرال طاقت نیست.
4- جوان پشتون خوب آگاه شده اند بالای نام پشتون و زبان پشو چه تجارتهای از زمان ماد نییم خان و ماد داوود خان مادگل مهمند( که اورا پیروان اسماعیل یون بنام بابا تجلیل می کنند و معادل پیغمبر می دانند نعوذ بالله)؛ صورت گرفته و خوب واقف گشته اند که آنها نتنها که برای پیشرفت اکادمیک و خود جوش زبان پشتو با واژه سازی 50 افغانی یک کلمه؛ بجز پرکردن جیب های مداریها؛ هیچ کاری انجام ندادند. بلکه از روند آهسته و پا بپای روزگار ازسیر تکامل طبیعی آن نیز جلو گیری نمودند.
5- جوان پشتون دیگر برایش زبان و قوم و قبیله اولویتی ندارد؛ بلکه مهم ترین هدف آنها آموزش و اندوختن دانش است. حالا این دانش و آموزش به هرزبانی فارسی انگلیسی روسی جاپانی چینی روسی آلمانی فرانسوی ووووو باشد تفاوت ندارد؛ اهمیتی که جوان قرن 21 پشتون و دیگران به آن اولویت میدهند برون رفت از پسمانی ها، بدبختی ها و وو در تمام عرصه های که یک انسان به آن ضرورت دارند، می باشد.
6- از همه بزرگ نمایان بنام مشر و ریش سفید و به ویژه پیر و حضرت و ملا و آخند میخواهیم که به لحاظ خدا و قرءان شریف دست از سر این ملت بردارید، بگذارید که این جوانان راه خود را، خود بر گزینند و به دلخواه خود زندگی نمایند. در کجای قرءان شریف و کریم حتی در روز آخرت گفته و اجازه داده شده کسی بجای کسی دیگر جواب بگوید؟ بگذارید که جوان خوستی با جوان بادغیسی و جوان بدخشی با جوان قندهاری و جوان فراهی با جوان بامیانی دست بدست هم بدهند و آینده که خود آنها در آن زندگی دارند؛ نه من و نه تو ریش سفید؛ بسازند و از تفرقه و دشمنی و پرکندن همدیگر به ستوه آمده اند.
7- همه جوان های قرن 21 الحمدالله قرءان میخوانند و معنی و تفسیر: (أَنت وَلىِّ فى الدُّنْيَا وَ الاَخِرَة. سوره یوسف آیت 101. و نیز: وکفی بالله نصیرا و کفی باالله وکیلا) را نیز میدانند که خداوند بنده های نیک خود را دوست میدارد ویاری رسان و کفایت کننده ماست در هر عرصه ی از احتیاج بنده.
و حالا عرایضی دارم خدمت آقای داکتر زلمی رسول
ایشان ادعا دارند:( ثبات بعد از انتخابات توسط یک انتخابات می آید. یک انتخاباتی که اکثریت مردم افغانستان به او اعتماد بکند. وهم کاندیدای که کاندید هستند ده نتیجه او احترام بگذارند. این شرط اول است که بعد از انتخابات ما افغانستان را با ثبات بسازیم و بطرف یک دیموکراسی دوامدار پیش ببریم. البته دشمنهای افغانستان هرکس که هستند اونا نمی خواهند که انتخابات سالم صورت بگیرد. و اونها کوشش آخر خوده خواهند کردند که مانع شوند یا بعضی سدها در مقابل انتخابات بگذارند. )
آقای رسول شما خود دانش وافردارید و تحصیل کرده اید؛ با این تحلیلی که به ملت ارائه نمودید چگونه در برابر این حرکت ملوک الطوایفی خاموش هستید وباز میخواهید که حق گزینش به ویژه قشر جوان میهن را بدست یک گروه بی دانش قبیله گرای واپس نگر و کهنه پرست؛ تفویض نمایید. به مصداق درسفته های حضرت ابوالمعانی بیدل(رح):
اين ستم کيشان که وهم زندگي را هاله اند
در تلاش خودکشيها شعله جواله اند
عمرها شد حرف دردي آشناي گوش نيست
کوهکن تابي نفس شد کوه ها بي ناله اند
خلقي از خود رفت و اکنون ذکر ايشان ميرود
کاروان خواب را افسانها دنباله اند
دعوي مردان اين عصر انفعالي بيش نيست
شير ميغرند و چون واميرسي بزغاله اند
سرد شد دل از دم اين پهلوانان غرور
رستم اند اما بغل پرورد هاي خاله اند
دل سياهي يکقلم آئينه دار صحبت است
گر همه اهل خراسانند از بنگاله اند
جمله با روي ملايم قطره اند اما چه سود
چون بميناي دل افتادند يکسر ژاله اند
همچو دندان بهر ايذا وصل و هجرشان يکيست
گر همه يک ساله مي آيند و گر صد ساله اند
با عروج جاه اين افسردگان بي مدار
بر لب هر بام چون خشت کهن تبخاله اند
چشم اگر دارد تميز حسن و قبح اعتبار
زنگيان جامه گلگون نوبهار لاله اند
(بيدل) از خورود بزرگ آن به که برداري نظر
دورگاوان رفت و اکنون حاضران گوساله اند.
آیا این گروه ابن الوقت بیخبر از قانون انتخابات را شما دوست می پندارید ویا نظر به گفته های بالای تان که از راه تلویزیون آریانا ازکابل پخش گردید؛ دشمن؟
و آنگاهی که خدا ناخواسته بر کرسی ریاست پادشاهی درانی تکیه زدید؛ هم میهنان و جوانان چه توقعی از شما داشته باشد؟
اگر شما چیزی و کسی هستید وقوت رفتار دارید به هیچ عصا و چوکی ارابه داری ضرورت ندارید تا شمارا به کرسی ریاست پادشاهی قوم درانی برسانند.
شمارا به خدا قسم یک بار هم که شده منحیث یک دانشمند آگاه و دلسوز به میهن، چرا اضرار این واپس گرایی و ملوک الطوایفی را برای نوباوگان و جوانان هم میهنم بازگو و شرح نمی کنید؟
آقای داکتر بیا و یکبار در زندگی خود یک نام ویژه را در تاریخ سیاسی افغانستان بنام خود رقم بزن به گفته حضرت خلیل الله خلیلی (رح)
مرد نمیرد به مرگ، مرگ از او نام جست
نام چو جاوید شد، مردنش آسان کجاست.
مردانه و مرد صفت علیه این خیمه شب بازیهای مردود و مطرود این گروهگگ بیخبر از زمان و مکان و قاعده و قانون؛ باییست و نفی شان کن و نام نکو اختیار کن.
اگر با هم میهنانت راستی و در یک خط و به قول حضرت حافظ(رح)
خوش بود کر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد.
اگر اینکار را نکنید آشکار میگردد که شما خود نیز به همان راهی روانید که به ترکستان است. و این داکتری و دانشمند منشی تان به دو توت، و حتی همان دستور العمل که پالیسی میکر پیر از راه بی بی سی بنام پوتین مددوف برای افغانستان تجویز نموده؛ به همکاری آی اس آی پاکستان و نوازشریف و جامدکر زای و خودشما به یقین مبدل واجرایی می گردد.
که: سرجاهلان بر سرادر به.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته