هندوباوران؛ مظلوم ترین اقلیت در افغانستان
١٣ جدی (دی) ١٣٩٢
سالها پیش، هنگامی که در دوره ی ابتدایی مکتب درس می خواندم، تعدادی از هموطنان هندو، نیز در مکتب ما متعلم بودند. یکی از آنان بنام \" منجیت سنگھ\" در صنف ما بود. او انسان شریف و بی آزاری بود و غالباً در یک گوشه ای از صنف می نشست. کم تر روزی بود که من شاهد اذیت و آزار او نبوده باشم. وقتی زنگ تفریح مکتب نواخته می شد، یکی از سر گرمی های کودکانه ی برخی از همصنفانم اذیت کردن منجیت بود. چند تن از شاگردان دور او را حلقه می کردند و می گفتند:
ـ منجیت! کلمه بخوان و مسلمان شو و گرنه آن دستارت (عمامه مذهبی هندو ها) را از سرت دُور می اندازیم.
بار ها شاهد بودم در حالی که او را هُل می دادند، دستارش را از سرش بر می داشتند. اما منجیت، خیره خیره بسوی آنها می دید و به سرنوشت محکوم و غمبار خود فرو می رفت.
اکنون، سالهاست از آن خاطرات می گذرد، اما یاد آن صحنه ها مرا می رنجاند. هرچند خود، هیچگاهی در آن مزاحمت ها دخالتی نداشته ام؛ اما آرزو می کنم که کاش او را یکبار دیگر در زندگی ام ببینم و از جانب کسانی که در اذیت و آزار او شریک بودند، از دل و جان معذرت بخواهم.
این حکایت، گوشه ای از سرنوشت هندوان و سیکها در کشور خود شان است که با آن مواجه بوده و نسل اندر نسل رنج آن را کشیده اند. چندین دهه جنگ و بحران در کشور نشان می دهد که هندوان کشور، با داشتن احساس و منافع مشرک با سایر هموطنان شان، سرنوشت جدا از دیگر هموطنان شان نداشته و قربانی رویداد های جاری در کشور بوده اند. کوچیدن، از دست دادن اموال و ویران شدن خانه و کاشانه آنها در دوره های مختلف جنگ و بحران در کشور، مصائبی بوده که در کنار تبعیض و اذیت روحی، بر شانه های آنها سنگینی می کرده است.
هندوان؛ باشندگان اصلی کشور
در این که افغانستان سرزمین \" اقلیت \" هاست، جای شک و تردید نیست. بنابر سیطره استبدادی حکومت های مستبد، روند ملت ـ دولت سازی که تعریف دقیقی از وجوهات مشرک ساکنان این کشور را ارائه دهد، صورت نگرفته است. هندوان و سیکها مانند سایر هم دیاران شان در این رابطه با چالش های فراوانی روبرو بوده و جدال و کشمکش های هویتی از دغدغه های اصلی آنها در کشور بوده است.
خطاب \" برادران همسایه \" به جامعه ی هندوی کشور، جفایی است در حق اقلیتی که قرنها در این سرزمین سکونت داشته و با خدمات صادقانۀ شان در پیشرفت و ترقی کشور نقش برازنده ی داشته اند.
«ما باشندگان دیرینه این سرزمین» عنوانی کتابی است که توسط آقای \" ایشور داس \" یکی از هندو های اهل قلم و فعال مسایل فرهنگی کشور، نوشته شده است. آقای داس در بخش نخست این کتاب معتقد است که، سلسله برهمن شاهان یا هندو شاهان که پابند عقاید هندو بودند و نیز معابد و سایر آثار فرهنگی و کهن سالها بر جای مانده از آیین هندویسم در کابل و اطراف آن را دلیلی بر دیرینگی آیین هندویسم و بوم ـ زیستی هندو ها و سیک ها در افغانستان تاریخی می شمارد.
همچنین آقای داس در مقاله یی تحت عنوان « باغ هندو» می نگارد: « درجنوب شهر کابل قصبه یی است به نام « شیوه کی » که در همجواری قصبات « اندکی »، « بینی احصار » ( نام پارینه: بین حصار ) قلاچه موقعیت دارد. چون در آن شهرک از هزاران سال پیش از امروز نیایشگاه شیواه وجود داشت مردم پاکطین و شیر پاک آن قصبه، شهرک شان را به وی منسوب کرده و آن را « شیوه کی » میخوانند.»[1]
البته مقارن قرن هفتم که به نفوذ و استیلای اعراب و پخش و گسترش دین مقدس اسلام در افغانستان انجامید، ادیان و مذاهب مروج آن زمان به تدریج کاهش یافتند و جای آنها را دین اسلام گرفت.
« از نظر فرهنگ، افغانستان آنروز از ریاضی، نجوم، طب و الهیات سر رشته داشت و با علوم یونانی و ساسانی و فلسفه هندی آشنا بود. و رسم الخط های خروشتی و یونانی و برهمی بکار میبرد، و معابد ادیان مختلف زردشتی ، بودایی شیوائی و میتراپرستی، در سرتاسر کشور با روحانیون آن مرکز دانش های عصر خود محسوب میشدند، ادبیات مذهبی موجود، و تعدد مذاهب و عقیده محترم بود.» [2]
بنابر این، از متون و شواهد تاریخی بر می آید که هندوان در افغانستان در عصر بودایی و برهمی در این سرزمین اقامت داشته و حیات بسر می بردند. فشار های اجتماعی ـ سیاسی و مذهبی دوره های مختلف و جنگ و بحران های اخیر در کشور باعث شده که اقلیت هندو و سیک در افغانستان مجبور به ترک دیار اصلی خویش شوند و بدین ترتیب جمعیت شان کاهش یابد. گفته می شود که در افغانستان در حدود یکصد هزار نفر هندو و سیک، سکونت داشتند که اکنون اکثریت آنها در کشور های هندوستان، انگلستان، المان و... پناهنده می باشند.
راه نیافتن به مجلس نمایندگان
یکی از مولفه های مهم تأمین عدالت در جامعه، حضور فعال و سهم گیری و مشارکت مردم در قدرت سیاسی است. مشارکت فعال مردم در نهاد های سیاسی ـ اقتصادی و اجتماعی توازن را در یک نظام دموکراتیک شکل می دهد. مجلس نمایندگان، طرح قانون انتخابات که در آن یک کرسی برای هندوان کشور پیش بینی شده بود و فرمان رئیس جمهور برای اختصاص یک کرسی در مجلس را با اکثریت قاطع رد کرد. نمایندگان مجلس، راه یافتن به این نهاد را براساس میزان رای مردم می داند.
این نمایندگان اما غافل از آنند که چندین دهه جنگ و بحران که موجب فرار و مهاجرت هزاران هندو/ سیک به کشور های بیرونی گردیده و در کاهش جمعیت این اقلیت به شدت تاثیر داشته است، به گونه ای که باعث شده است که هندوان کشور نتواند نماینده ی خود شان را در مجلس نمایندگان کشور داشته باشند. این در حالیست که مجلس نمایندگان امتیاز ده کرسی را برای اقوام کوچی کشور در مجلس اختصاص داده است.«اما واقعیت دیگر اینست که طی سی سال پسین جمعیت های کوچی کشور مسکن گزین شده، رقم مذکور مطلقاً جنبه سیاسی دارد؛ یعنی در حالیکه سرشماری دقیقی در دست نیست، به نظر میرسد که سه تا پنج کرسی برای جمعیت های کوچی کشور- که به تبار های مختلف تعلق می گیرند- کافی باشد. ولی در شرایط حاضر، با اختصاص چهار چوکی از ده چوکی که در اختیار کوچی هاست، به چهار اقلیت تباری هندو، گجر، جت و جوگی، هم از اجحاف و اضافه ستانی که مرعی داشته شده جلوگیری می شود، و هم اینان به حق خود می رسند.» [3]
اکنون، مجلس سنای کشور فرمان اختصاص یک کرسی در مجلس نمایندگان به اقلیت هندوان و سیکها موافقت کرده است. چنانچه مجلس نمایندگان پیشهاد یک کرسی اختصاصی را برای هندوان و سیکهای کشور بپذیرد، این مسئله از یکسو، حضور و شرکت فعال آنها را در قانون گذاری وتصمیم گیری های کشور تضمین می کند و از دیگر سو، زمینه ی برگشت مهاجرین این اقلیت را که سالها نقش فعال و مؤثر در نهاد های امنیتی, اقتصادی و اجتماعی کشور داشته اند، را مساعد می سازد.
چالش های اجتماعی
با برچیدن نظام طالبانی در سال 2001 میلادی که روزنۀ امیدی به سمت مردم افغانستان گشوده شد، هنوز هم چالش های فراوانی فراروی هندوان و سیکهای کشور وجود دارد.
فصل دوم، ماده بیست و دوم قانون اساسی افغانستان، هرنوع تبعیض و امتیاز را بین اتباع کشور ممنوع قرار داده است. عدم به رسمیت شناختن حقوق اساسی هندوان کشور و تأمین نیاز های اولیه آنها در مغایرت صریح قانون اساسی کشور بشمار می رود. نبود امنیت فزیکی و روحی برای کودکان هندو و سیک، در مکاتب رسمی کشور، مشکل جدی برای آنها محسوب می شود. نداشتن محل مناسب برای به آتش سپاری ( شمشان ) مرده های آنها و مزاحمت برای برگزاری مراسم مذهبی، از جمله مواردی است که آنها به آن روبرو هستند. داشتن برنامه های ویژه برای گسترش فرهنگ و زبان شان از جملۀ حقوق شهروندی آنهاست که دولت تا به حال به آن توجه جدی نداشته است.
آموزش و پرورش و نهادینه کردن فرهنگ عدم خشنونت در موسسات تعلیمی که بتواند جلو گسترش خشونت را در جامعه بگیرد، در جهان امروز از اهمیتی فراوانی برخوردار است. فرهنگ سازی و تربیت سالم در جامعه فرآیندی است دراز مدت و بطئی که یک شبه متحول نمی شود و نیاز به زمان و توجه جدی نسبت به دگرگونی و اصلاح سیستم و ساختارهای آموزشی وپرورشی را می طلبد.
بنابراین، به رسمیت شناختن حقوق سیاسی ـ اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی و مذهبی جامعه ی هندوان کشور احترام به قانون اساسی و رعایت حقوق اساسی شهروندی آنها محسوب شده و در مطابقت به آموزه های دینی و ارزشهای دموکراسی که بر احترام و رعایت حقوق انسانی و حقوقی دیگران تأکید دارند، قرار دارد.
اشاره ها:
1 ـ ایشور داس، باغ هندو، سایت کابل ناتھ
2 ـ شادروان میر غلام محمد غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، جلد اول، صفحه 66
3 ـ داکتر مهدی، عضو مجلس نمایندگان، صفحه فیسبوک 17.12.13
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته