احمدشاه مسعود آغازگر زمان و عصر خودش است نه تکرارکنندهٔ سنت های گذشته

١٧ سنبله (شهریور) ١٣٩٢

کشور ما یعنی پاره ای از «خراسان بزرگ»، به عنوان یکی از دیرینه­سال­ترین کشورهای دنیا،  دارنده تاریخی دور و دراز و سرشار از فراز و نشیب  ها است. آنچه روشن است در مجموع این فراز و فرودهای تاریخی ، دوران معاصر  کشوررا می­توان به مانند نقطه­ ای عطفی یافت که جنس اتفاقات و رخ داده ها  در  طی آن ، خارج از شباهت­هایش با رویدادهای اعصار پیشین ، واجد تفاوت­های افزونی نیز است.

گواهی تاریخ و مطالعه­ ای اسناد تاریخی  بازگوکننده ای آن است که ورود و  نفوذ مفاهیمی نوین چون عدالت، ، مساوات ، ملیت ، مشروطیت، جمهوریت و آزادی،  مربوط به عصر روشنگری اروپا و هم زمان  با  آن، حضور مردمان عادی یا به اصطلاح "رعیت" استبداد زده، در عرصه­ ای فعالیت­های سیاسی - اجتماعی و تحولات پرشتاب جامعه­ ای جهانی و بازتاب آن دگردیسی­ها در امور  کشور که بطور متناوب با دخالت استعمارگران در امور داخلی کشور ما و برخی اوقات با اشغال  کشور  توسط ابرقدرتان جهانی نمود ویژه­ای می­یافت ، اسباب متفاوت بودن جنس رویدادهای تاریخ معاصر  کشور را با وقایع روزگاران پیشین فراهم می­آورد .

در حقیقت ، بازبینی گذشته پر از راز و رمز تاریخ  این  پاره ای از خراسان «افغانستان »که مشحون است به حوادث و رخدادهایی چون چند بار  جنگ­ با  انگلیس ها ، باروس ها، جنبش  های ضد استبدادی تک تباری،  کودتای ثور1357، عصر جهاد ،دوران مقاومت ...  سر انجام   ما را بدان جهت رهنمون می­سازد که بپذیریم  تاریخ معاصر  کشور ما واجد پویایی خاصی بوده است.

آنچه را می شود بی تردید گفت ، پدیدار گشتن جنبش­های مردمی «جهاد- مقاومت» را باید از جمله مهمترین سرفصل­های تاریخ معاصر به حساب آورد  و بی­گمان نظر به اهمیت بسیار و چرایی و چگونگی سربرآوردن جنبش­هایی چنین که در طول تاریخ کشور و منطقه  کم­سابقه  و  با توجه به تاثیر گذاری  منطقه ای و  فرا منطقه ای آن بهتر است گفته شود در نوعیت خود  بیسابقه بوده­اند، توجه و عنایت افزونتری را می­طلبد که در این بحث نمی گنجد. اما (درحد توان) به منظور گرامی داشت از رهبر مقاومت نگاه ای گذرا به این پاره از تاریخ کشور خواهیم نمود.

 

رهبر مقاومت

دوران مقاومت به واقع انعکاس «خاص» از تاریخ سراسر مبارزه مردم سلحشور  کشور در یک مقطع معین است ، سندی است انکار ناپذیر از تفکر و   شکنجه های قرون وسطائی و غیر انسانی طالبان،القاعذه،آی-ایس-آی، گجسته گان عرب برعلیه مردم این سرزمین و  جنگندگی و قهرمانی ها و فداکاری های افسانه ای مردم کشور در سطحی هر چه گسترده تر . اما ،  اصولاً درک و شناخت تحوّلات سیاسی - اجتماعی ، مهم به ویژه  مقاومت های اجتماعی ، بدون درک و شناخت رهبران مقاومت ها و نقش بر جستۀ آنها بعنوان پیشتازان این تحوّلات، میسر نیست . در واقع  نگره پردازی ،آگاهی بخشی، ایجاد حرکت ،بسیج سیاسی  مردم  ،تخریب نظم سیاسی امنیتی   دشمن و ایجاد نظم  داخلی  و روابط سیاسی  بیرونی ،معماری مقاومت و عینیت بخشیدن به  آرمان ها ودریک کلام مدیریت و هدایت  مقاومت د رفراز و فرودهای پیش روی  مقاومتگران در گرو نقش تاریخ ساز و تحوّل آفرین رهبران مقاومت  است . دوران مقاومت مردم کشور ما   نیز بعنوان یکی از مهمترین  تحوّلات سیاسی - اجتماعی، تاریخ سیاسی معاصر  افغانستان  و حوادث مهم آخر  نیمۀ دوم قرن بیستم ، از این قاعده مستثني  نیست.

هر چند شرایط عینی و ذهنی و بستر وقوع  مقاومت ها، ا زکشوری به کشور دیگر فرق می کند؛ لیکن این تفاوتها در مقاومت  مردم کشور ما درمقایسه با سایر  مقاومت ها تفاوت فاحشی داشته است . به اعتراف بسیاری ا زنویسندگان ،جامعه شناسان و سیاستمداران،  مقاومت غرورآفرین،  حماسه ساز و  تاریخی مردم  ما به رهبری  احمدشاه مسعود چه از نظر ماهیّت و مبانی نظری و اعتقادی و تاثیر گذاری بر اوضاع منطقه ای- بین المللی و چه از ازنظر گستردگی  بسیج سیاسی و  سرشت فرا  قومی ، مذهبی و طبقاتی بودن آن و چه از نظر ویژگیهای شاخص رهبری آن (بعنوان نظریه پرداز ،  طراح و رهبر مقاومت) با تحوّلات        سیاسی- اجتماعی تاریخ معاصر  کشور  و حتی سایر  حرکات مشابه مهم و بزرگ دنیا تفاوت،  چشمگیری دارد . در واقع رهبر سیاسی - نظامی مقاومت مردم کشور  (احمدشاه مسعود)  آغاز گر  زمان  وعصر خودش است  نه  تکرارکنندهٔ  سنت های گذشته. وی نیک میداند که، وارث  تاريخ تحولات و فراز و فرودهاى ملتى است كه عليرغم حملات بنيان‌كن اقوام مختلف، با شكل‌ها و شگردهاى مختلف و هنرمندانه‌اى  كوشيد تا هويت و موجوديت تاريخى خود را حفظ كند،  وی گذشته کشور و بیدادگری های حکومت های تک تباری را نیک می دانست و  گواه  بود دورهء حکومت  داود خان را با اختناق سیاسی، شرایط پلیسی، سانسور، سركوب، پرونده سازی ، متهم كردن دگراندیشان،   زندانیان سیاسی و محاکمهء  واعدام جمعی از جوانان دانشگاه کابل را ،  وی رجال سیاسی را در  راس حکومت می دید که پرورش یافته ای   "جَو " ای سیاسی بودند   که در آن نه آزادی و دموکراسی و نه تجدّد و پیشرفت اجتماعی – هیچیک – شناخته شده نبود. ظهور  احمدشاه مسعود– در واقع- حاصل مجموعهء شرایط عینی و ذهنی جامعة سیاسی و اجتماعی آن زمان وگذشته تاریخی ما بود. احمدشاه معسود عصاره تاریخ  ملتی طوفان زدیست كه پس از هر تهاجم ویران ساز تاریخی، در "خود" فرو رفته و در "بازگشت به خویش" برای پایداری در برابر زوال و نابودی، در سیما ابومسلم، یعقوب لیث صفاری و اسماعیل سامانی دمار از روزگار دشمن در آورده.  این است که «آمرصاحب» با اتکاء به خدا، اعتقاد به مردم ، اعتماد به نفس،  بهره گیری ا زفرصتها و شرایط زمانی و مجموعه ا ی از اقدامات و سیاستها، توانست با حرکت توفنده ا ی، پایه های  اعتقادی  و نظامی استبداد داخلی و استعمار خارجی را در   چهره زشت طالبان به چالش کشیده ترد نماید.

احمدشاه مسعود آغاز و شروع عصر خودش است و تکرارکنندهٔ گذشته نیست. انسان‌هایی که تاریخ می‌سازند ماندگار می‌شوند. همهٔ انسان‌ها اهل تفکر و عمل هستند، ولی رهبرانیکه از متن مردم برخواسته اند و آرمان مردمی دارند و آغازکنندهٔ عهد‌ها و پیمان‌های تاریخی هستند در صدر تاریخ قرار دارند.  مراد این است که آن‌ها  روش" نو " و سخنی  "نو "می‌آورند که روش و  سخن همه می‌شود و همه از آن بهره‌ای می‌برند. این نفوذ یعنی جاودانگی و ماندگاری و  این  سالار ماندگار می‌شود، زیرا زمان را دریافته است.

احمدشاه مسعود درختی کهن و پُرباری در باغستان مبارزات مردم  کشور  ما بود که بر زمین افتاد. سایه ی گسترده اش دیگر نیست اما برگ برگ زندگانی پراز افتخارش در دفتر مبارزه دیر سال ملت ما  خواندنی و آموختنی باقی خواهد ماند.

 

آرزوی از رهبرا ن مقاومت که در قید حیات هستند

شوربختانه ، به رغم مساعی ارزنده­ی برخی کاوشگران تاریخ و کوشش­های ارزشمند شماری از تاریخ­پژوهان نام­آور ، هنوز هم چند و چون دوران  مقاومت حتی برای بسیاری از جستجوگران تاریخ نیز ناشناخته و پر از ابهام است و کاربرد نگاه­های ایدئولوژیک ، نگرش­های خاص سیاسی- اجتماعی  و نظریه­پردازی­های همراه با چاشنی تعصب و عصبیت  موجب شده است  تا این بهره از تاریخ زرین و پرافتخار کشور خود را با انبوهی از نظریات گوناگون و مخالف هم مواجه ببیند.

پس ناگفته پیدا است برای درک درست مرام و مشی مقاومت نقش رهبران مقاومت که در قید حیات هستند در توضیح و شرح  این  مهم با رعایت اصل انصاف  در حقیقت گوهی نه تنها بایسته است که یک مسئولیت می باشد







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

دادستان محمد رفیع جلال کوهستانی 14.05.2014 - 06:27

 هرچند من در دوره جهاد درسنی قرارنداشتم تا عملا در جهاد سهیم شوم اما در زمان مقاومت برعلیه نظام سیاه طالبان کسی بودم که بدون داشتن کدام تحلیل جامعه از مقاومت در مقابل طالبان بیدرنگ سلاح برداشه ودر صفوف مقاومت گران ایستادم و بمقصد سرنگونی طالبان نا اسلام در خط مقدم نبرد به مقاومت پرداختم و دریکی از روزها درحالیکه که در خط جنګ قرار داشتم از شهادت قهرمان ملی اطلاع حاصل نمودم و در این مدت کمی که من در صفوف مقاومت ګران بودم مدیریت و کاردانی قهرمان ملی را تصدیق کرده و با نچه که شما در وصف قهرمان ملی شهید احمد شاه مسعود تحریر داشته اید موافق ام .
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



وحید غیاثپور کاظمی