چپاولگران و رهزنان فرهنگی
٤ سرطان (تیر) ١٣٩٢
تقریباً دو هفته قبل میان نمایندگان شورا در بحث روی قانون تحصیلات عالی درمورد کلمه "دانشگاه" و "پوهنتون" تنش های لفظی وحتی فزیکی در گرفت که منجر به تصویب نشدن قانون تحصیلات عالی گردید وهمچنان در روز 24 جون, 2013 باز هم در بخش تعریف وتفسیر "حفظ مصطلحات ملی" در مورد کلمه "دانشگاه" و "پوهنتون" درمجلس شورا بحث برانگیز شد.
دانشمندان و آگاهان زبان معتقد اند که در میان وطنداران ما حساسیتی نسبت به کاربرد زبان های فارسی وپشتو وجود نداشته تازمانی که دولت این حساسیت ها را بوجود نیآورد و نظر به تجارب گذشته روش های غیرمسئولانه حکومات سابق حساسیت های قومی وزبانی را عمداً بوجود آورده ومداخله دولت در بخش زبانها نزد مردم حساسیت برانگیز بوده و تضاد های قومی و زبانی را دامن زده است. این سیاست های خام زمام داران سابق و حتی امروز اتحاد ملی مارا خدشه دارساخت وباعث آن شد که مردم از روش سیاسی حکومات عقده گرفته و به مقاومت پسیف در زبان پشتو شروع کردند که در اثرآن یک احساس منفی بین فارسی زبانان و قوم پشتون ایجاد شد.
بائیست تذکر داد که ما صدها دانشمند پشتو را میتوانیم نام ببریم که بی آلایشانه خامه خود را نه تنها در خدمت زبان پشتو بل به خدمت زبان فارسی قرار داده اند و آثار مهمی از خود بجا گذاشته اند و نگفته اند که این و آن واژه کلمات بیگانه است و دو شاعر ارزنده رحمان بابا و خوشحال خان ختک شاعران بلند پایه در زبان پشتو خدمات برجسته انجام داده اند وحتی رحمان بابا دانشمند بی تعصب زیادتر به فارسی شعر گفته نسبت به پشتو و ما فارسی زبانان آرزو میکنیم که برادران پشتون ما برای ارتقای سویه ادبی و شعری زبان پشتو صد ها رحمن بابا ها وختک ها پرورش دهند و زبان پشتو را منبع و موخذ تحقیقات علمی و ادبی معرفی و به غنای فرهنگی افغانستان بیافزایند. اما متاسفانه براداران پشتون ما هیچ کاری را برای توسعه زبان پشتو انجام نداده اند. بائیست شهروندان بدون مداخله دولت آزاد گذاشته شوند که نظر به سلیقه شخصی هرکلمه ای را که به آن احساس راحت میکنند بکار ببرند مانند دانشگاه و یا پوهنتون و بائیست توسط یک نظرخواهی عمومی به شهروندان یک ولایت حق داده شود که آیا حاضر به تغیر نام شهر و دیار شان استند یا خیر! نه اینکه دولت با زورگویی و بطور یک جانبه نام یک شهر را تغیر میدهد که مثال معروف آن سبزوار است که از جانب دولت شیندند نام گزاری شد. ما انتظار آنرا داریم که چه وقت لشکرگاه کلمه بیگانه اعلان خواهد شد!
حق مسلم برادران پشتون است که در توسعه و تعمیم زبان پشتو جد و جهد کنند لیکن نه به منظور تضعیف زبان فارسی، و تضعیف زبان فارسی در حقیقت تضعیف زبان پشتو است. برای آنکه بیست و پنج فیصد کلمات پشتو واژه های فارسی است و گذشته از آن کلمات ترکی, مغولی, اردو و سانسکریت در زبان پشتو جاگزین شده است.
وطنداران محترم, "وقتی ما از افغانستان هستیم باید به هر گوشه افغانستان , به اقوام افغانستان به همه زبان های افغانستان به فرهنگ , رسوم وعنعنات پسندیده همه مردم افغانستان ازهر ولایت ودرهر بخشی از افغانستان که زندگی میکنند باید احترام داشته باشیم واگر اینطور نباشد مغایر اصول وطنخواهی است" 1 .
امروز هم یک تعداد از زورگویان بداندیش میخواهند که بین فارسی زبانان و پشتو زبانان کشور ما مانند زمان های سابق یک تفرقه ایجاد کنند و به این ترتیب اقوام افغانستان را بجان هم بیاندازند و یکی از این تفرقه اندازان آقای کریم خرم عضو حزب اسلامی گلبدین حکمتیار است که تقریباً چهار سال قبل به حیث وزیر اطلاعات و کلتور کلمات ناب فارسی را مورد تاخت و تاز قرارداد و سعی کرد که کلمه "کلتور" را جانشین کلمه "فرهنگ" که واژه اصیل زبان فارسی دری است بسازد و خود را به حیث "چپاولگر فرهنگی" در جامعه ما معرفی نمود. کلمات "فرهنگ", "دانش" و دانشگاه در شعر ادبی حکیم ناصر خسرو قبادیانی بلخی وحکیم سنائی بارها بکار رفته وحتی در ادبیات کلاسیک پشتو کلمه فرهنگ استفاده شده ست .
درخت تو گر بار "دانش" بگیرد به زیر آوری چرخ نیلوفری را (ناصر خسرو بلخی )
توانا بود هرکه دانا بود ز "دانش" دل پیر برنا بود (فردوسی )
کلمه "گاه" جای , محل و مقر را افاده میکند. ویک تعداد قوم پرستان واژه دانشگاه را کلمه بیگانه در زبان فارسی یاد نموده. بطور قهر آمیز لغات و کلمات فارسی را برچسپ ایرانی زده وبصورت قهرآمیز بنام هجوم خزنده کلمات و لغات در فارسی تذکرداده وآنرا یک نوع امپریالسم فرهنگی میدانند و در حالیکه این منقدین در مورد توسعه زبان فارسی و یا پشتو کاری را از پیش برده نتوانسته اند و حتی ما متاسفانه قادر به این نیستیم که از افتخارات و ارزش های تاریخی خود دفاع کنیم. از سهل انگاری و بی تفاوتی و سطح دانش ملت ما بوده که نتوانستیم از افتخارات تاریخی خود توسط نوشته ها, تحقیقات و کاوش های علمی دفاع کنیم و حتی به ارزش های تاریخی خود اتحاد نظر نداریم.
یک مقوله معروف است: "کسی که حقیقت را نمیداند و بر ضد حقیقت بپا می خیزد نادان است وکسی که حقیقت را میداند و برضد حقیقت بپا می خیزد تبهکار است."
با تاسف حکومت آقای کرزی تا کنون هیچ گامی را برای توسعه و تعمیم زبان فارسی و یا زبان های دیگر برنداشته است و این مسئولیت یک حکومت است که برنامه منظمی را برای تقویه زبان ها بطور عادلانه روی دست بگیرد و قانون اساسی حکومت را موظف ساخته است که در راه تعمیم و توسعه زبان های ملی افغانستان سعی به خرچ داده و از تنش های لفظی و زبانی بکاهد و یک سیاست متوازن را در بخش زبان های ملی افغانستان تعقیب کند و جد و جهد کند تا یک آشتی ملی, مسامحه, برابری و احترام متقابله به فرهنگ و زبان در بین فارسی زبانان و قوم پشتون ایجاد شود و اتحاد ملی تقویه گردد. در غیر آن افغانستان به حیث یک ملت چندنژادی در بخش زبان و فرهنگ بازنده خواهد بود.
زبان فارسی را نمیتوان توسط زورگوئی و بطور قهر آمیز توسط زبان پشتو تعویض نمود برای آنکه زبان فارسی توسط دو صد ملیون در پنج کشور آسیای میانه صحبت میشود و زبان فارسی بخصوص در افغانستان پیشتاز دیگر زبان ها است. گرچه به چالش ها و ناملایمات بیرون مرزی و درون مرزی روبرو است ولی امروز گنجینه واژه یی فارسی با آمدن نیمه دیموکراسی, آزادی رسانه ها و خدمات انترنتی کشورهای همزبان را باهم نزدیک ساخته و تعمیم و توسعه زبان فارسی در منطقۀ آسیای میانه رو به افزایش است و کاربرد گسترده نسبت به دیروز دارد. در افغانستان زبان فارسی به حیث یک زبان ارتباطی بین اقوام افغانستان برگزیده شده و در میان وطنداران ما اتحاد وهمبستگی را تقویت میکند.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته