چرا درافغانستان نیروهای ائتلاف توسط سبزها بقتل میرسند؟
١٥ حمل (فروردین) ١٣٩٢
دلایلی که به نیروهای خودی انگیزه میدهد:
- سوء استفادهء سازمان اطلاعات پاکستان ودیگران از احساسات مذهبی مردم افغانستان .
- نبود مرجع واحد دینی مورد اعتماد وباور تمام افغانها دراین کشور.
- عدم پایه گذاری ارتش و پولیس افغانستان بربنیاد متناسب با درنظرداشت مسایل دینی .
- برخورد نامعقول بعضی از نیروهای ائتلاف با سربازان خودی و مردم بیدفاع .
- سطوح نا متوازن فرهنگی اجتماعی سربازان خودی وخود باوریهای دینی .
هرچند گاهی از ماه خبرکشته شدن سربازان نیروهای ائتلاف را توسط نیروهای خودی درافغانستان از طریق رسانه ها میشنویم و که واقعا خیلی عجیب و بحث بر انگیز است و اگر این حوادث متناوبا ادامه یاد ، آیا اسباب عداوت و کینه توزی طرفین و حتی ملت ها واحیانا ادیان را درآتیه ها فراهم نخواهد کرد ؟ وچرا متحدین و نظام کنونی افغانستان که مدعی تئوریسن ها برجسته نظامی میباشند ، درراستای مرفوع ساختن این حوادث تکاندهنده عاجزند ؟
سازمان اطلاعاتی کشور پاکستان با همیاری وتبانی های سری بعضی دیگر از سازمانهای جاسوسی و نظامی همسایه های دور ونزدیک همواره درصدد ند تا روند تکاملی استقرار امنیت و صلح سراسری در این کشور را مختل ساخته و از این طریق به نتایج دلخواه شان برسند .
دو دیگر ، حلقات سیاسی مذهبی پاکستان و منطقه درسایه راهکارهای سیاستمداران شان متحدانه ولی نامرعی عمل میکنند ، چنانکه از طریق رسانه های شان بوضوح میخوانید و میشنوید که ورود و استقرار نیروهای خارجی درافغانستان را ( اشغالگری ) دانسته و گهگاهی نیزا اسباب تشویق عکس العمل ملت مسلمان افغانستان را دربرابرباصطلاح شان اشغالگران بین المللی ذهنأ فراهم میسازند ! ودرراه پیشبرد ورهبری این جریان خطرناک دو نهاد قدرتمندند پاکستانی یعنی مدارس وعلما و مفتی های حامی جنگ و سازمان اطلاعات و ارتش این کشور بصورت متحدانه و تنگاتنگ ولی با اهداف متفاوت که درسردارند ، نقش عمده وعملی داشته و مزبوحانه تلاش میکنند ، چنانچه رهبری رسمی علمای پاکستان ، حملات انتحاری را درافغانستان مجاز شرعی میداند! درحالیکه متأسفانه دولت کنونی افغانستان با داشتن پشتوانه های قویی همچون ائتلاف بین المللی وموجودیت کتلهء عظیمی از نیروهای مردمی ، متفکرین و روشنفکران و علمای جید این کشور نتوانست که بطور شایسته از آنها استفاده نماید و حتی باوجود تلاشهای پیگیر کشورهای دوست نتوانست که روند خطرناک و رو بتزاید فساد مالی واداری را توقف داده و یا عملا درصدد کاهش آن براید ! وبه یقین باید باور داشت که اگر جریانات بهمین روند ادامه یابد افغانستان بعداز خروج ائتلاف درباتلاق جدیدی از انارشیزم و هرج مرج فرومیرود !
از جانب دیگر نخبگان بظاهر متفکر درمحور آقای کرزی نظرات غیرمسئولانه ومتغیرالایامی را بخورد ایشان داده که هرروز بلواهای جدید سیاسی را ایجاد نموده وآهنگهای جدید اختلافات قومی را بنام واژه های بیگانه و غیره کمپوز مینمایند.
افغانستان همین الان عملا میدان تاخت اهداف و مطامع بعضی از کشورهای خرد و بزرگ قرارگرفته و تحت نام پروژهای مسلکی ، بازسازی ، دینی ، نظامی و روابط فردی با تعدادی از حلقات قوی اندرونی دولت بصورت بی وقفه تلاشهای منفی شان جریان دارد چنانچه که باردیگر روسیه خواب سیادت مجدد کشورهای شرقی را میبیند ؛ امید واراست تا بتواند توسط متحدین کوچک خویش طریق نیل به اهدافش را فراهم سازد .
زیرا خوب میداند که شکست نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری غربی ها درافغانستان ، پایه های قدرت ونفوذ غربی ها در کشورهای عربی نیز متزلزل خواهد گشت واز همین پندار میتوان فروپاشی ویا عدم سقوط نظام بشاراسد درسوریه را نیز بعداز خروج ( شکست )کامل ائتلاف از افغانستان متصور دانست .
مشکل اساسی دیگریکه باید به آن ترکیز شود همانا عدم احترام کامل وعملی دولت کنونی به علماو مدارس دینی رسمی وغیررسمی این کشور میباشد ؛ امروز درتمام کشورهای اسلامی وغیراسلامی به علما ، رهبران دینی ، اساتید ، طلاب و مؤسسات دینی مذهبی شان ازنظر موقعیت های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و جایگاهای معتبر اجتماعی شان عملا رسیدگی میشود و لی درافغانستان دراین زمینه توجه ده درصدی بیشتر صورت نگرفته و از لحاظ اقتصادی آنعده از علمای که وابسته به حقوق و معاش دولتی اند حتی تمام حقوق ماهوارشان تکافوی پنج روز مصارف عادی وروزمرهء شانرا نمینماید ! فقط تعداد محدودی از آنها که روابط خصوصی با اراکین دولتی و تعلقات حزبی دارند صاحب لقمه نان وسفرهء رنگین میباشند .
کارآئی دولت کنونی درراه ایجاد نهاد مؤثر وواقعیی از علمای متبحرو جید کشور کاملا ضعیف و ناچیز است وآنهایکه درراس امور وزارت حج واوقاف و سایر ارگانها و نهادهای صلح و غیره گمارده شده اغلبأ مربوط احزاب سیاسی و مرابطین خصوصی اراکین دولتی اند . لذا هیچگاهی نتوانستد که درعرصه های مختلف برقراری صلح و ثبات ونفوذ دربین آحاد جامعه و اطراف درگیر ونیز در نظم و سازماندهی به مراسم دینی همچون مراسم حج و غیره موفق باشند .
درحالیکه اگر آماردقیق کمکهای مخفی مالی و غیرقانی مؤسسات ظاهرا دینی پاکستان ، ایران و بعضی ازکشورهای عربی بدست آید بوضوح شاهد دخالت دست های پنهانشان خواهیم گشت .
دولت افغانستان بایست بادرایت کامل وتوجه خاص میکوشید که تا نهاد مؤثرو معتبری را درمیان تمام علمای کشور ایجاد مینمود و توسط انتخابا واقعی ، هیات رهبری شانرا برسمیت کامل میشناخت وازاین طریق میتوانست تا افراد متعهد را بخاطر امورتبلیغات دینی در میان صفوف ارتش و پولیس کشور انتخاب نماید زیرا سطح آگهی دینی دربین افسران و سربازان خیلی ضعیف بوده و درامورات روزمرهء شان کمرنگ است و اگرچنین میشد ، آنعده از سربازبی سواد افغان میدانستند که نیرهای ائتلاف باساس خواست دولت رسمی واسلامی کشورشان بخاطر برقراری امنیت آمده اند و آمدن شان باساس یک قرارداد کاملا رسمی و قانونی دولت اسلامی صورت گرفته و سرپیچی و احیانا تخطی از قوانین اسلامی کشورشان برایش جرم نابخشودنی وگناه محسوب میشود ؛ آنگاه بود که درراستای مبارزه بااین چالش خطرناک دولت افغانستان موفق میشد.
شاید خیلی کم اتفاق افتاده باشد که افسران نظامی افغان مرتکب قتل نیرهای ائتلاف شوند و علتش همانا ارتقای سطح دانش و فرهنگ شان به نسبت سربازانی است که دست به چنین اعمالی میزنند . واحیانأ اگر تعدادی انگشت شماری از افسران نیزتحت تأثیرافکار ویا مطامع مادی دشمنان کشورقرار گرفته باشند بازهم سربازان نا آگاه بهترین وسیلهء ممکن وبی صدا در راه برآورده شدن اهداف شان است .
از طرفی نیز برخورد غرورآمیز وعدم آگاهی بعضی از سربازان ویا افسران ائتلاف از سنتها عنعنوی و دیگر تعاملات اجتماعی افغانها درمحلات بومی شان اسباب چنین دردسرهای را فراهم میسازد . وزمانیکه این مسئله توأم باسیادت ائتلاف برهبری امریکا دیده میشود ، جریان بغرنج تر شده میرود زیرا دیموکراتها و جمهوریخواها هردو نتوانستند تا از بافت های اجتماعی و اخلاقی دینی افغانها بخوبی مطالعه داشته باشند ومتاسفانه که مدیریت نظامی ناتو همهء ابعاد نظامی وغیرنظامی را دراین کشور رهبری نموده و در گونه های برخورد بامردم و مشورت بادولت کنونی بصورت ناقص وعجولانه عمل میکنند ودرنتیجه اکثرمردم کشورما معتقدند که اغلب برنامه های مضر اخلاقی ومنافی بادین مقدس اسلام که از طریق رسانه ها و شبکه های تصویری بخورد مردم ما داده میشود به اساس هدایت مشاورین امریکائی و انگلیسی بوده درحالیکه شاید بعضی از صاحبان شبکه های تصویری درراه اشاعه فساد اخلاقی ، از دیگران بمراتب قویترعمل کنند !
بهرحال ایجاد هرنوع نهاد فرهنگی عامه المنفعه درافغانستان درهرراستای که باشد خالی از تأثیرات مثبت و منفی نمیباشد اما تا کنون حلقات خارجی ضد آرامش و امنیت درافغانستان توانستند که از نهادهای گونگون موجوده درکشور بنفع مقاصد شوم شان بهربرداری نموده و تبلیغات سوء نمایند و متأسفانه زیرکی و کیاست دولت کنونی ما درحدی نبوده تا بتواند ممثل دولت کارآمد درافغانستان باشد.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته