خروج قوای امریکا و هفت میوۀ رئیس جمهورکرزی در بهار2014
١ حوت (اسفند) ١٣٩١
رئیس جمهور کرزی بار دیگر و با لحن شدید تر از گذشته عملکرد نیروهای خارجی را مورد نکوهش قر ار داد و منع تمام عملیات هوایی این نیروها را صادر کرد. وی زمانی از توقف بمباران هوایی ناتو و عدم تقاضای نیروهای نظامی افغانستان از قوای هوایی خارجی سخن گفت که ده غیرنظامی روز 25دلو 1391(13فبروری 2013)در عملیات شبانه مشترک نظامیان داخلی و خارجی در منطقه شیگل کنر کشته شدند. در میان قربانیان این عملیات که از هواپیمای ناتو نیز استفاده شد، چهار زن و پنج کودک شامل بودند. اما دراین عملیات سه نفر از قوماندانان طالبان نیز به قتل رسید که به قول سیدفضل الله واحدی والی کنر، شاهپور یکی از آنها فردی نزدیک به القاعده و از نزدیکان ابوحفص النجدی فرمانده القاعده بود که در سال 2010 در ولسوالی دانگام کنر کشته شد.
سکوت رئیس جمهور از قتل فرماندهان طالبان:
نکته قابل پرسش در واکنش شدید رئیس جمهور که در جمع افسران ارتش افغانستان صحبت میکرد به سکوت از قتل فرماندهان طالبان در عملیات مذکور برمیگردد. رئیس جمهور کرزی به این پرسش پاسخ نگفت که فرماندهان طالبان که با او و دولتش می جنگند در خانه مسکونی محل عملیات مشترک نیروهای ناتو و افغانستان چه میکردند؟ رئیس جمهور نه تنها عملیات نظامیان دولت خود را علیه دشمنان این دولت ستایش نکرد، بلکه آنها را در واقع مورد خشم و غضب خود قرار داد. عملکردی که از سوی رئیس جمهور به عنوان فرمانده قوای مسلح ، روحیه رزمی نیروهای مسلح افغانستان را نابود میکند و حقانیت آنها را در این جنگی که تا کنون هزاران نفر را برای استحکام و بقای ریاست جمهوری آقای کرزی و دولتِ تحت زعامت او قربانی داده اند حتا نزد خود شان مورد تردید قرار میدهد.
برای توجیه واکنش و عملکرد رئیس جمهور به عنوان فرمانده عمومی قوای مسلح افغانستان که هم مورال قوای مسلح را تضعیف میکند و هم حقانیت آنها را در این جنگ با دشمنان دولت و افغانستان باطل جلوه میدهد چه استدلال و منطقی میتواند وجود داشته باشد؟
ریشه های خشم رئیس جمهور در آخرین سفر به واشنگتن:
هر چند خارجی ستیزی رئیس جمهور کرزی در سالهای اخیر که در برزخ وابستگی و گسستگی از خارجی دست و پا میزند خبر نو و شگفت آور نیست، اما خشم اخیر او که فرمان توقف هرگونه عملیات هوایی خارجی ها را صادر کرد ریشه در سفر ایشان به واشنگتن دارد.
رئیس جمهور در آخرین سفر خویش به ایالات متحده امریکا(19جدی1391) با خاطرات ناخوشی برگشت. بارک اوباما از مذاکرات دوجانبه با رئیس جمهور کرزی خود داری کرد و حتا حاضر به گفتگوی مورد نیاز بر سر آجندای مذاکراتی نشد که از سوی رئیس جمهور کرزی تدوین یافته بود. بارک اوباما به بسیاری از مطالبات وی مبنی بر خروج قوای امریکایی از مناطق روستایی و ولایات افغانستان و قطع عملیات نظامی، با سردی و اختصار پاسخ مثبت گفت و از خروج کامل نیروهای امریکایی نیز صحبت کرد. اوباما به رئیس جمهور کرزی از ضرورت تدویر انتخابات شفاف ریاست جمهوری در سال 2014سخن گفت و به این نکته پافشاری کرد که امریکا از فردی در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان حمایت خواهد کرد که از گروه های مختلف قومی ، اجتماعی و سیاسی نمایندگی کند و مردم افغانستان به تمثیل اراده ی خویش در وجود وی اعتماد کنند. در حالی که رئیس جمهور کرزی در این سفر خواستار حل مشکل مصئونیت قضایی نظامیان امریکایی باقی مانده در افغانسان بود و افزون بر آن، فکر حمایت قصر سفید را از فرد و تیم مورد نظرش در حاکمیت پس از 2014در سر می پروراند.
آیا بهار 2014 بهار هفت میوه برای رئیس جمهور کرزی خواهد بود؟
رئیس جمهور کرزی بهار 2014 را که با خروج نیروهای خارجی آغاز میشود، بهار هفت میوه افغانستان خواند و از بی مثالی غیرت افغانها در جهان سخن گفت.
وقتی داکتر نجیب الله آخرین رهبر حزب حاکم دموکراتیک خلق در سال 1365 خورشیدی طرح و سیاستی را بنام مصالحه ملی ارائه کرد، همان سال(28جدی 1365)در پاسخ به این پرسش خبرنگار تلویزیون امریکایی CNN که اگر جنگ ادامه یابد آیا قوای شوروی به کشورشان بازمیگردند، گفت: «تا کنون ده بار به این سوال پاسخ داده ام. فکر میکنم که دوستان امریکایی ما بطی الانتقال هستند. به هرحال یکبار دیگر تکرار می کنم که اگر مداخله و تجاوز از بیرون قطع گردد، اگر موافقات ژنو به امضاء برسد و اگر مصالحه ملی به توافق و مؤفقیت بیانجامد، یک سرباز اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در کشور ما باقی نخواهند ماند و به کشور صلحدوست شان عودت خواهند کرد.» اما نجیب الله سالهای بعد در اظهاراتش متدرجاً لحن ضد شوروی گرفت و در ماه های پایان عمر حاکمیتش شوروی را متجاوز خواند و روز 26 دلو1368را در فرمانی روز نجات ملی نامید و از جشن و پایکوبی در این روز سخن گفت. ولیکن فرمان روز نجات ملی و جشن ملی مورد نظر داکتر نجیب الله هیچ ارزش و تأثیری را بر سرنوشت او که توسط طالبان در چهار راهی آریانا حلق آویز شد، بجا نگذاشت.
آیا سیاست های خارجی ستیزی رئیس جمهور کشور ما در این مقطع زمانی و التماس های ایشان از "برادران طالب" سفره هفت میوه را در بهار 2014برای ایشان پهن خواهد کرد؟
صرف نظر از همه ضعف ها و کمبود های دولتِ برهبری رئیس جمهور کرزی در بیشتر از یکدهه که در ارزیابی سازمانهای بین المللی در قطار فاسد ترین دولت های جهان رده بندی میشود و صرف نظر از آنکه دولت و زعامت ایشان بصورت مطلق در چتر حمایت نیروهای امریکایی و غربی تشکیل و بقا یافت، رئیس جمهور در رهبری این دولت افتخارات بسیاری برای ثبت تاریخ معاصر افغانستان دارد. افغانستان در دولتِ به رهبری وی در عرصه آزادی بیان و مطبوعات متحول شد. در تعلیم و تربیه بویژه پس از دوره تاریک و مکتب ستیزی طالبان تغیرات عظیم کمی بوقوع پیوست. دموکراسی با تمام کاستی هایش تکوین یافت. انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری به عنوان یک اصل در شکل گیری نظام سیاسی مبتنی بر اراده مردم علی رغم تقلب و تخلف برگزار شد. اختصاص بیست و پنج در صد کرسی پارلمان به زنان درج قانون اساسی گردید. افغانستان از انزوای بین المللی خارج شد، در محراق توجه دنیا قرار گرفت و مؤفق به ایجاد روابط بسیار گسترده ی دیپلوماتیک با جهان خارج گردید. این ها ارزش های مدرن در افغانستان درگیر بحران و جنگ شمرده میشوند که دولتِ برهبری رئیس جمهور کرزی برغم هرگونه وابستگی به خارج مجری آن است. طالبان و گروه های مخالفِ این ارزش ها هیچگونه نگاه مساعد بسوی رئیس جمهور به عنوان عامل و مجری آن ندارند. رئیس جمهور کرزی تنها با دفاع و حمایت از ارزش های متذکره و مخالفت با مخالفان این ارزشها میتواند بهار هفت میوه داشته باشد. تقویت روحیه و اراده ی نیروهای نظامی افغانستان که با دشمنان این ارزش ها و در واقع با دشمنان حاکمیت کرزی می جنگند متضمن و مستلزم چنین بهاری برای رئیس جمهور و افغانستان است. در غیر آن، برادران طالب و افکار طالبانی با رئیس جمهور کرزی و ارزش های شکل گرفته در حکومت وی آنچی را خواهند کرد که در چهار راهی آریانا با دکتر نجیب الله کردند.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته