اعلامیۀ ففتا در رابطه با تلاشها برای ایجاد حزب جدید
٢٠ دلو (بهمن) ١٣٩١
اعلامیۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در رابطه با تلاشهای ایجاد حزب
جدیدی بنام (حزب جنبش ملی مردم افغانستان)
درین اوضاع و احوال پیچیده و تاریکی که زندگی مجموع باشندگان کشور در هاله ی ابهام و تاریکی های یأس آور فرو رفته و پهنای فاجعه در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و انسانی آن با گذشت هر روز، در کشور رو به گسترش و روزنه های امید مردم در جهت رهیابی به منزلگه ی نجات و رستگاری، هم با دست اندرکاری بی مروت ترین شیادان عظمت طلب و اجنبی پرست تاریخ، که هیچگونه مسئولیتی را در قبال سرنوشت مردم عذاب کشیده و بدبخت افغانستان در عملکردهای روزمره ی خود احساس ننموده و صرفاً به فکر تأمین منافع افزونی طلبانه ی قبیلوی و گروهی، با ارضای خاطر اجانب حامی خود می باشند، بصورت وحشتناکی رو به مسدود شدن و نابود شدن قرار دارد، شنیدن خبرهای تازه ی تشکیل یک حزب جدید سیاسی، تحت ریاست یکی از معاونین جوان و اخیراً رشدیافته ی حزب جنبش ملی و اسلامی افغانستان و والی معرفی شده ی این حزب به تصدی مقام ولایت جوزجان، جناب محمد عالم ساعی، با همکاری های تایید ناشده و غیر موثق عده ی کثیری از سیاسیون و تحصیل یافتگان جامعه ی تورک افغانستان، تحت نام حزب جنبش ملی مردم افغانستان، هیئت رهبری و فعالین فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان (ففتا) را سخت شگفت زده ساخت.
بالخاصه با تعمق روی نیازمندی های حیاتی و سازنده ی این مرحله ی تاریخی افغانستان، که یکبار دیگر کارگاه های برده سازی و سرکوب قبیله سالاران با شدت و حدت هرچه تمامتر فعال و اهداف بلندمدت و کوتاه مدت امحای هویت های مستقل مردمی، در وجود اقوام و ملیتهای باهم برادر ساکن دراین کشور، با گذشت هر روز، در سیاست گزاری های ایشان واضح و روشنتر می گردد، رجوع به اینگونه ساختارسازی های سیاسی، آنهم در نبود اهداف از پیش تعریف شده ی مبارزاتی، که التیام بخش دردها و رنج های خون چکان بجا مانده از گذشته تا امروز، در پیکر بیمار و استبداد زده ی خلق تورک و فراهم کننده ی همزیستی عادلانه و انسانی ایشان در کنار دیگر خلق های ساکن درین سرزمین، که با کمال تأسف هیچ علامتی ازآن درین تشکل سازی نامأنوس و نامتجانس به چشم نمی خورد، ذهنیت مارا متوجه آن تجارب تلخی میسازد که در گذشته های تاریخ، شاهان و امیران مستبد و فاشیست محمدزایی و بارکزایی، همچون امیر عبدالرحمان، نادرشاه، سردار داؤد، سردار هاشم وغیره، در حیاتی ترین لحظات مبارزاتی خلق تورک و دیگر گروه های اتنیکی محکوم در افغانستان، که توده ها با درک مشخص از اوضاع مشخص آماده ی قیام برعلیه بیدادگران و مستبدین قبایلی می گردیدند، با رجوع بدان، یعنی ایجاد تفرقه از مجرای امتیازدهی های مقطعی، به گروهی از تشنگان و گرسنگان جاه و مقام، از بدنۀ خود مردم تورک و دیگر خلق های به پاخاسته در برابر استبداد، جنبش ها را از مسیر اصلی منحرف و استبداد را نهادینه می نمودند، که با کمال تأسف درین حرکتهای آخرین سیاسی هم بیشتر ازآن که نیاز اتحاد و همبستگی واقعی مردم و پایان بخشی برنامه ریزی شده ی محرومیت ها و نابرابری ها درین کشور مطرح باشد، عده ای با نوعی تبانی با قبیله سالاران حاکم و تکیه بر مواقف نه چندان بلند دولتی که ظاهراً از نام خلق تورک افغانستان به ایشان اهداء گردیده است، وارد میدان گردیده اند، تا ضرورت راه اندازی یک مبارزه ی منظم، منسجم، علمی و منطبق با واقعییت های جامعه ی افغانستان، که ضرورت آن در کلیه مراحل تاریخ محسوس و در شرایط امروزی محسوس تر از هر زمان دیگر است.
فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان (ففتا)، درحالیکه مخالف هیچ نوعی کار آگاهانه ی سیاسی و اقدامات متعهدانه ی روشنگری در جهت آگاهی بخشی مردم نسبت به حق و حقوق انسانی و طبیعی ایشان و هدفمند ساختن مبارزات مردمی در راستای پایان بخشی نابرابری های موجود در مناسبات باهمی اقوام و ملیت های ساکن این سرزمین نیست و نمی باشد، ساختار شکنی های این چنینی را، که افراد و اشخاص ارتقا طلب، بعد از نایل شدن به منصب و مقامی، آنهم با استفاده از موقف های حزبی در عضویت هیئت رهبری یک تشکل ثابت وپابرجای سیاسی بنام جنبش ملی و اسلامی افغانستان، مصمم به تغییر جهت و نابودسازی آن ساختار سیاسی، که شکل گیری آن محصول خون هزاران جوان ناکام و نامراد خلق ماست، گردیده و ازاین طریق خواهان ایجاد پلکان ارتقاهای بعدی برای خود می باشند، به هیچ وجه با دیده ی تایید نگریسته نمی تواند.
فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان، درحالیکه ازدیدن نام رئیس ففتا، دوکتور محمد اکبر همت فاریابی، در زمرۀ مؤسسین این حزب، در نبود هیچ نوع تفاهم ویا رابطه ی واقعی و از قبل تأمین شده، سخت تکان خورده و آنرا نوعی تجاوز به حریم شخصیت رئیس ففتا و فدراسیون فرهنگی، بعنوان یک نهاد فرهنگی غیرسیاسی و غیروابسته به حساب می آورد، ردیف نمودن نام یک عده شخصیت های با اعتبار ملی و سیاسی دیگری را هم، که شاید عده ای زیادی از آنها با حالتی همچون داکتر صاحب همت فاریابی، مواجه باشند، بعنوان موسسین ویا حامیان چنین حزبی، کاری می یابد بکلی نادرست که نوعی بی حرمتی به حریم فکری و اعتقادی آن اشخاص بحساب می آید.
فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان، درحالیکه بزرگترین مشکل مردم افغانستان، منجمله تورکان کشور را در کمبود احزاب نه! بلکه در پائین بودن سطح فرهنگ سیاسی و دریافت شیوه های هم پذیری سیاسی و فکری، که منجر به اتحادهای خارایی ضد بیدادگری ها شود، می پندارد و از جمیع روشنگران و آگاهان امور اجتماعی و سیاسی جامعه توقع دارد، که بجای پرداختن به چنین بازی گری های بی محتوا و مقام طلبانه ی خودمحورانه، با پذیرفتن نقش درمانگران واقعی در برابر دردهای لاعلاج و مزمن این مردم رنج دیده و پامال شده، به جستجوگر واقعی، علل این همه دردها و رنج ها مبدل شوند، نه اینکه از نام مردم در جهت رسیدن به خواسته ها و امیال فردی ویا گروهی استفاده ی سوء بعمل آورده و تجارب تلخ گذشته ها را، یکبار دیگر تکرار نمایند.
اتحاد و همبستگی واقعی مردم ما، نیازمند فهم و درک خودآگاهانه و حقیقت شناسانه ی مردم از کنه قضایای جاری در افغانستان است و کسانی که این پروسه را مخدوش می سازند و مردم را تحت هر نام وعنوانی که باشد، از مسیر خودشناسی اجتماعی و روآوردن به مبارزه ی آگاهانه و نجاتبخش، منحرف می سازند، هیچگاهی در صف مبارزین نجات بخش مردم ما قرار گرفته نمی توانند و جایگاه های همیشگی ایشان در تاریخ همان مرجع اسفبار معامله و معامله گری است، که تاریخ را درسهای فراموش ناشدنی فراوانی ازین بابت در آستین است، که نباید بی اعتنا بود!!!!
هیئت رهبری فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان (ففتا)
هشتم فبروری ۲۰۱۳ میلادی/ اروپا.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته