استراتیژی کهنه با تکتیک های جدید
١٢ جدی (دی) ١٣٩١
سرانجام بعد از تلاش های مکرر وفشارهای پیهم خارجی نخستین نشست مشترک بین اکثریت نیروهای مطرح سیاسی افغانستان وطالبان درپاریس تدویریافت ،این بدان معنا است که طالبان سرانجام به نتیجه دلخواه خویش در نبرد نظامی به موفقیت های دست یافته اند که در صحنه سیاسی میخواهند که درقلب اوروپا این موفقیت را به نمایش بگذارند؟
ولی قبل از تدویر این نشست که نمیتوان آن را کنفرانس نامید ؛به اثر وساطت استخبارات آلمان مذاکرات عقب پرده بین امریکایها وطالبان صورت گرفته بود که منتج به تاسیس نماینده گی طالبان در قطر گردید.دولت افغانستان ترکیب است از جناح های مختلف چون حزب افغان ملت ،حزب اسلامی، وعناصر ازلابی های طالبان و بخشی از جبهه متحد سابق ؛این ترکیب ناهمگون فاقد برنامه واستراتیژی روشن بوده نمیداند ونمیتواند جوابگوی نیازمندی های ناشی از بحران درکشورباشد، این دولت با ندانم کاری ها وشعارهای میان تهی درابعاد گوناگون مسیر طاقت فرسای بحران وجنگ داخلی را نمیتواند راه گشاه باشد ؛وبه هرحرکت ناخواسته چون غریق است که خودرابیشتردرتلاطم امواج غوطه ورساخته وسرانجام منتج به نابودی خود میگردد .این همان تکتیک های کهنه طالبان درسالهای نخست ظهورانها با شعار هافریبنده چون مبارزه با شر و فساد،نا امنی ،زور گویی قلدری ذهنیت مردم خسته از جنگ را به نحو با فریب و تزویر بسوی خود معطوف داشته، بعداز تسلط وتصرف مناطق مختلف کشور چهره عبوس و کره آنها که رهبری استخبارات خارجی آنها کاملا بر ملا وآشکار میگشت .طالبان در جنگ های داخلی افغانستان در هیچ جنگ جبهوی به اثر رشادت به پیروزی نرسیدند فقط نفوذ استخبارات پاکستان بود که آنها را شکست ناپذیر در نظر ها جلوه میداد.
تاکتیک آنها در آن زمان استفاده از رقابت تنظمی وجناحی بین جناح های در گیر در کشور بود که آنها را در سکوی موفقیت وپیروزی رسانید ،اتحاد با دولت اسلامی استاد ربانی جهت شکست حزب اسلامی استفاده از رقابت دولت اسلامی وجنبش ملی اسلامی دادن رشوه به قومندانان جنگی در جبهات ،"آی اس ای" در این زمینه با نفوذ که در دوران جهاد داشت قومندانان جبهات را تطمع نموده واز آنها علیه قوای خودی استفاده مینمود ،فعلا جنگ در افغانستان ادامۀ همان استراتیژی کهنه (عمق استراتیژی )است، در عمل در میدان نبرد وسیاست تعقیب میگردد ،اعلامیه طالبان جهت مذاکره با جبهه ملی گواه محکم همان سیاست است با حاشیه کشانیدن دولت با تمام نیرو های نظامی وسیاسی برخورد حقارت آمیز است ودولت موجود را مزدور امریکا پنداشته ،خود را ملی ووطنپرست تداعی مینمایند!
مگر حرکت طالبان جهت مذاکره با هر گروه بدون مشوره ومداخلۀ پاکستان غیر ممکن وغیر عملی است.اگر لحظۀ بپذیریم که سیاست پاکستان در راستای جنگ وصلح تغیر یافته ،ویا دیگر گون گشته حرف مشکلی خواهد بود، حقیقت چنین است که دولت پاکستان رهبری سیاسی ونظامی پاکستان را بدوش دارد، فشار های غرب وامریکا پاکستان را وا داشته است در این راستا نرمش نشان داده وعمل گرا باشد؟ویا اینکه آغاز چنین پروسه های میتواند تاکتیک جدید جهت غافل گیری درسال2014 جهت تصاحب کامل قدرت.
طالبان رژیم موجوده با تمام ابعاد آن نمیپذیرند خاصتا تشکیل اردوی 250 هزار نفری در سرحدات آن خطر بالقوه برای پاکستان بوده زیرا در سرحدات جنوبی آن موجودیت یک ابرقدرت آسیایی چون هندوستان با ظرفیت وپوتنسیل یک میلیون سرباز با ذراد خانۀ اتومی، خطری مدهش برای آن کشور است. ویا پاکستان جهت کاستن فشار از جانب هند حاضر است تمامیت ارضی استقلال افغانستان را پذیرفته وبا افغانستان از در مصالحه در آید؟در عدم موجودیت صداقت سیاسی هر اداره که در افغانستان در قدرت باشد، بدون مقابله واستادگی در مقابل تماییلات آزمندانه پاکستان راه دیگری ندارد ،اگر سیاست های غرب وامریکا در مقابل دولت پاکستان تغیر یابد نقاط ضعف پاکستان ضعف اقتصادی مصارف لگام گسیخته قوای مسلح که امریکا همیش پشتوانۀ آن بوده ،کشمکش های ملی ،قومی در داخل پاکستان میتواند این کشور را به تدریج به پرتگاه سقوط ونابودی مواجه سازد، دراین صورت چین وروسیه با اساس رقابت منطقوی وجهانی در جهت کمک با پاکستان داخل اقدام خواهند شد ؟پاکستان که لانۀ ترویزم بین المللی است اقدام تروریستی اش در سینکیانگ چین جمهوریت های خود مختار مسلمانان چیچین داغستان روسیه کاملا آشکار است .چین ها وروس ها با هندوستان افغانستان از در مقابله پیش خواهند آمد؟
این همه احتمالات بستگی به مقاومت وتحمل دشواری ها از جانب یک دولت متعهد در کابل میگردد، مگر دستگاه اداری کشور که صدر نشین فساد در جهان شناخته شده اند این دولت مردان فاسد نه تنها خم به ابرو نمیاورند ،بلکه با دیده درایی تمام برف بام خود را به بام دیگران افگنده به اصطلاح رفع مسوولیت مینمایند، دیگر اصلاح وریفورم دراین کشور سراب بیش نیست فقط یک انتخابات سالم وشفاف تحت نظارت سازمان ملل راه حل تمام پیچدگی های ملی در سیاست کشور است در غیر آن بحران دامنگیر همگان خواهد شد.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته