فساد آبی
١٥ جوزا (خرداد) ١٣٩١
به پیشگاه امیر انرژی و آب افغانستان،
کودک که بودیم و میخواستیم در باره مسایل فربه تر از فهم مان حرف بزنیم، برایمان میگفتند:" در سویچ ها بالا دست نزن!"
حالا هم یک دل را صد دل کرده، خواستم از وزیر محترمی گلایه کنم که سراپا سویچ است، و آدم مجبور میشود در مقابل چنین یک شخصیت نورانی، بهرحال "ساکت" باشد. من، مانند آنهایی که عقده های شخصی و محلی و – حتی- ولایتی دارند، حرف نمیزنم، خدا نخواسته باشد. گلایه من، گلایه غصبکی و برقی نیست، خوشتأسفانه آبیست.
بنده باشندۀ - مجبور- مکروریان های کابلم. از قضا، و از بدی روزگار در طبقه پنجم سکونت دارم. امسال الحمدلله وضعیت برق مان به راستی خوب است، مشکل محیط زیستی هم- کم کم با رشد فرهنگ ده نشینی در پایتخت دارد حل میشود؛ اما میماند مشکل آب، که تا محلل ارادۀ شما نباشد، سال های سال حل ناشده- خشک و تیممی- باقی خواهد ماند.
مشکل "بی آبی" من دوم از خشکسالی های خدا و اول از برکت ادارۀ مسلکی شماست. شما که ماشاالله در دوران حاکمیت هرات، به بزرگترین رهبر بازسازی و انکشاف مبدل شده بودید و نام تان جاویدانه گردید، حالا چرا نمیخواهید یا نمیتوانید با فشار، زور یا هر چیز دیگر، چند مترمکعب آب را برای ما برسانید. این که کار سختی نیست، و ما هم که در آسمان هفتم قرار نداریم، ممکن است حداکثر ١٤ متر از سطح پایتخت، و از سطح چوکی شما ارتفاع داشته باشیم.
در یک شبانه روز، فقط برای یک یا دو ساعت در نل های مکروریان(منزل پنج و شش) آب جاری میگردد که آنهم دوازده بجه شب است. گذشته از بیدار خوابی، که مجبور هستیم تا سه چهار صبح این مادۀ حیات را ذخیره نماییم، از غفلت و بی تفاوتی پرسونل شما یک مشکل دیگر هم برای این کشور بوجود میآیید. جناب وزیر، هرچند از نظر مذهبی افزایش امت مسلمه ثواب دارد؛ اما فشار آب درهمان نیمه شب های بی نهایت کم است و والدین مجبور میشوند تا پر شدن تشت و کاسه، خودشان را به نوعی مصروف سازند. پس ترس من از این است، حالا که شما برای این تعداد نفوس، و با این امکانات، و علی الخصوص در قلب کشور، نمیتوانید آب آشامیدنی برسانید، بعد از سال 2014 که احتمالاً در اثر این گونه مدیریت، نفوس افغانستان به هشتاد میلیون خواهد رسید، آب غسل آنها را از کجا، و با کدام خون دل فراهم خواهید ساخت.
نمیدانم امیر بزرگوار متوجه گلۀ آبدار بنده شده اند یا خیر، بهرحال، ده سال منتظر ماندیم که شاید نظام یک روزی بهتر میشود، خدمات یک روزی بهتر میشود؛ اما مثل اینکه در میتر تقدیر ما "از بد بدتر" را نوشته اند. هرکس دیگر اگر جای شما میبود، از آنها اصلن گلایه یی نداشتیم، چرا که بقیه حاکمیت امتحان اش را در غرب دنیا، و در رستورانت ها و موترشویی ها داده است؛ اما شما در غرب کشور، در چهارراه های شهری محک خورده اید، که امروز هر آدم "تیمم گر" مثل بنده هم میتواند به داشتن چنین آبرویی در سرزمین اش افتخار نماید.
از دهان شایعه شنیدیم که تیل واترپمپ های بزرگ مربوط به چاه های عمیق مکروریان ها توسط عده یی "انرژی دار"، مثل آب آشامیده میشود. پس وزیر صاحب بزرگوار، اگر امروز با کمک پروپوزل های چند متره، برای من مرکز نشین آب نرسانی، و نتوانم با اخلاص شهروندی طهارت کرده و در حق ات دعا نمایم، گمان نبرم، بعد از رفتن خارجی ها، جغرافیای افغانستان، بخصوص جنوب، بتواند از دست چنین "فساد آبی"یک روز را بی جنابت سپری نماید!
کابل- جوزای ١٣٩١
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته