چرا کرزی احساس خطر میکند
٩ جوزا (خرداد) ١٣٩١
توضیح بیبیسی: دولت افغانستان در روز ۲۵ آوریل از ورود دانا روهراباکر، عضو کنگره آمریکا به افغانستان جلوگیری کرد. آقای روهراباکر قرار بود با شماری از چهره های سیاسی اپوزیسیون دولت در کابل دیدار کند. پس از آن وقتی حامد کرزی برای شرکت در اجلاس اخیر ناتو به شیکاگو رفت، در مصاحبه با تلویزیون سیانان گفت که آقای روهراباکر، خواهان تجزیه افغانستان است و می خواهد در امور داخلی افغانستان مداخله کند و قانون اساسی این کشور را تغییر دهد. او گفت که تا زمانی که این عضو کنگره آمریکا چنین نظراتی داشته باشد، اجازه ورود به افغانستان را نخواهد یافت. اما دانا روهراباکر، در مطلبی که برای بیبیسی فارسی نوشته است، روایت دیگری از ماجرا دارد.
از زمانی که رئیس جمهور حامد کرزی، درماه آوریل مانع ورود من به افغانستان شد، پرسش های زیادی در این مورد ایجاد شده است. او در ۲۱ ماه مه در مصاحبهای که با شبکه سیانان داشت، من را متهم کرد که طرفدار تجزیه افغانستان هستم، در مسائل داخلی این کشور مداخله میکنم و تهدیدی برای نحوه زندگی مردم آن هستم.
احترام و عزت عمیقی که من به کشور و مردم افغانستان دارم بر همه رهبران قومی افغانستان روشن است.
یک انگیزه احتمالی که شاید کرزی را به ایراد این اتهامات سنگین واداشته این است که من به عنوان رئیس کمیته فرعی "نظارت و بررسی" که بخشی از کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان است، در حال بررسی اتهامات فساد که احتمالا حامد کرزی و خانواده اش در آن دخیل اند هستم. نفس مطرح بودن موضوع فساد، مشروعیت اداره کرزی و توانایی او را در برابر حملات طالبان زیر سئوال می برد.
من مطمئنم که آنچه کرزی از آن احساس خطر میکند، حمایت من از اصلاحات در قانون اساسی افغانستان برای غیر متمرکز کردن قدرت است.
آمریکا و افغانستان روز ۲۲ ماه آوریل "توافقنامه استراتژیک" را امضا کردند که بر اساس آن نیروهای آمریکایی ده سال بعد از سال ۲۰۱۴ همچنان در این کشور باقی خواهند ماند.
بعد از صرف ۵۲۰ میلیارد دلار در جنگ افغانستان، حالا ما باید میلیاردها دلار دیگر برای حمایت از نیروهای امنیتی و توسعه اقتصادی این کشور هزینه کنیم. بعد از خروج رسمی، ما احتمالا ۳۰ هزار سرباز آمریکایی را تا مدت نامعلومی در این کشور باقی خواهیم گذاشت.
با گذشت ده سال جنگ، صلح هنوز هم حتی در افق دور پدیدار نیست. ما باید بحث تغییر در استراتژی را آغاز کنیم. نفس اینکه مسئولیت های ناتو را به نیروهای افغان واگذار کنیم و بگذاریم آنها با همان استراتژی پیش بروند که خود ناتو در آن ناکام بود، چیزی را عوض نمی کند. این راه موفقیت نیست.
مردم افغانستان نیاز به انگیره ای دارند تا برای آن مبارزه کنند. ساختار مرکزی قدرت برای جامعه ای که هشتاد در صد مردم آن در روستاهای دور افتاده زندگی می کنند، مناسب نیست. اصلاح نظام سیاسی که به ایجاد یک ساختار فدرالی بیانجامد از سوی ازبک ها، تاجیک ها، ترکمن ها و هزاره های افغانستان مطرح شده است. این ایده من نبود. ولی من با نظر آنها موافقم.
متاسفانه، قانون اساسی افغانستان که در بن آلمان، در سال ۲۰۰۲ تدوین شد، محصول کار زلمی خلیلزاد، اولین سفیر آمریکا در افغانستان بعد از طالبان است که خود همانند آقای کرزی از قوم پشتون است.
جبهه شمال که عمدتا از غیر پشتون ها تشکیل شده و نماینده ۶۰ درصد جمعیت افغانستان است، با این برنامه مخالف بودند. خلیلزاد بر این باور بود که برای یکپارچه نگه داشتن کشوری مثل افغانستان که در آن تنوع قومی وجود دارد، نیاز به یک دولت مقتدر مرکزی است.
رهبری این ساختار باید همواره با بزرگترین اقلیت افغانستان، یعنی پشتون ها باشد. پشتون ها آنطرف مرز هم مرکزیت دارند، جایی که مهد خیزش طالبان است. یک جبهه متحد ضد طالبانی باید از گروه های مختلف قومی که انگیزه زیادی برای مبارزه با حملات طالبان دارند، ایجاد شود.
این کرزی است که والی ها، شهردار ها، رئیس پلیس و حتی استادان مکاتب/مدرسه ها را منصوب می کند. همه چیز از زیر دست او می گذرد. هر صدایی که برای انتقاد و یا اصلاح بلند می شود، کرزی آنرا "مداخله در امور داخلی" کشور می خواند و کشور را با خود مترداف می داند.
شاید به همین دلیل است که عده ای نگران اند که شاید کرزی بعد از ختم دوره دوم ریاست جمهوری خود که در سال ۲۰۱۴ خواهد بود، به دنبال باقی ماندن در قدرت باشد.
اگر روشن تر بگویم، جنگ افغانستان جنگ داخلی است. در سال ۲۰۰۱ این جنگ میان طالبان و جبهه شمال بود.
آمریکا وقتی وارد این جنگ شد که القاعده بعنوان شریک طالب، در روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در یک حمله ۳۰۰۰ آمریکایی را کشت.
جبهه شمال به دعوت ما لبیک گفت و ما با هم (آمریکا و جبهه شمال) طالبان را از کشور بیرون کردیم و آنها را به مراکز امن شان در پاکستان فرستادیم. بنا بر این درگیر بودن ما در امور داخلی افغانستان ضروری و مداوم بوده است.
آمریکا ۸۰ در صد بودجه دولت افغانستان را می پردازد. ما در کنگره آمریکا مسئولیت داریم که مطمئن شویم نتیجه آنچه مردم آمریکا هزینه اش را (در افغانستان) می پردازند، ایجاد یک دولت باثبات و توانا و جامعه ای است که می تواند از عهده مسئولیت های خود برآید و با افراط گرایی مبارزه کند.
جنگ داخلی افغانستان مداخلات خارجی فراتر از آمریکا و ناتو نیز داشته است. القاعد یک گروه خارجی بود. پاکستان که آرزوی تسلط بر افغانستان را دارد، از طالبان حتی حمایت نظامی کرد. روسیه و هند منافع مشترکی در ممانعت از گسترش افراط گرایی مورد حمایت پاکستان دارند. ما باید با هند و روسیه همکاری کرده و کمک مالی و همکاری با پاکستان متخاصم را پایان دهیم.
دوره کاری کرزی در سال ۲۰۱۴ تمام می شود. کرزی باید قبل از خروج نیروهای ما از افغانستان از ریاست جمهوری کناره گیری کند. این بهترین وقتی است که ما باید با تمام رهبران گروه های مختلف افغان صحبت کنیم و در مورد ساختار نظامی که از خود در این کشور به جا می گذاریم به توافق برسیم. تمام اقوام افغانستان باید در این ساختار حضور داشته باشند.
ما باید بهتر از گذشته عمل کنیم. ما در برابر مردم آمریکا و افغانستان مسئولیت داریم. باید مردم افغانستان را در ایجاد آینده بهتر کمک کنیم، و مردم آمریکا را از حملات جدیدی تروریستی محفوظ نگهداریم.
برگرفته از تارنمای بی بی سی
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته