تصمیم روسیه به بستن مسیر ترانزیتی تدارکات سپاهیان امریکا و ناتو به افغانستان
١٠ حوت (اسفند) ١٣٩٠
گزارش تارنمای «انالیتیک» از گفتگو با:
پروفیسور داکتر الکساندر کنیازیف، پژوهشگر ارشد پژوهشکده خاورشناسی پژوهشگاه علوم روسیه
گزارنده: عزیز آریانفر
در آینده بسیار نزدیک اوضاع در افغانستان می تواند به شدت دگرگون گردد که روشن است به گونه ریشه یی کلیت نظام امنیت منطقه یی را متحول خواهد گردانید.
الکساندر کنیازف- کارمند ارشد علمی انستیتوت خاورشناسی آکادمی علوم روسیه به نقل قول از منابع نزدیک به محافل مدیریتی سازمان همکاری شانگهای، به رسانههای گروهی اعلام کرد: «در رهبری روسیه عملا در باره بسته شدن در آینده بسیار نزدیک شبکه نامنهاد «شمالی» رس رسانی مسیر ترانزیتی اکمالات سپاهیان ناتو در افغانستان تصمیم گرفته شده است.
انگیزه های رهبری روسیه از گرفتن این تصمیم، ناشی از نادیده گرفتن مواضع روسیه در رابطه به اوضاع در سوریه، بی توجهی امریکا به پیشنهادهای روسیه در زمینه استقرار سپر دفاع موشکی در اروپا و اوضاع پیرامون ایران می باشد.»
کنیازیف پیوند این تصمیم را در آستانه انتخابات پیش روی روسیه به کارزار انتخاباتی منتفی نمی داند.
کنیازیف می گوید: «عامل مهم در اتخاذ این تصمیم، برافروختگی رهبری روسیه از مداخله آشکار امریکا در امور داخلی روسیه، پشتیبانی بی پرده از اپوزیسیون «خارج از سیستم» (غیر قانونی) این کشور و تلاش های علنی برای جلوگیری از پیروزی پوتین در انتخابات می باشد.»
به گمان کنیازیف، کشورهای متحد روسیه در سازمان همکاری شانگهای و سازمان پیمان امنیت جمعی می توانند در قبال این تصمیم ارزیابی های متفاوتی داشته باشند. زیرا ازبیکستان و به پیمانه کمتری تاجیکستان و قرغیزستان روی درآمدهای حاصله از شبکه ترانزیت شمالی، حساب هایی باز کرده اند. تصمیم روسیه به معنای آن است که برای این کشورها هم شبکه رس رسانی شمال به فعالیت خود پایان خواهد بخشید.
کنیازف می افزاید که هنوز روشن نیست که سخن بر سر بستن دهلیزهای هوایی هم است یا نه؟ چنانچه دولت روسیه تصمیم به بستن حریم هوایی خود به روی امریکا بگیرد، آن گاه سرنوشت پایگاه ماناس در قرقیزستان و پایگاه نیروی هوایی فرانسه در تاجیکستان و پایگاه بوندس ویر آلمان در ازبیکستان نیز زیر سؤال خواهد رفت.
کنیازیف خاطر نشان می سازد: «با توجه به آن که کنون90 درصد همه انتقالات نیروهای امریکایی و ناتو از طریق همین شبکه شمالی انجام میشود و ظرفیت مسیر پاکستان بسیار اندک، محدود و ناامن است، این به معنای تجرید و امزوای عملی ائتلاف امریکا-ناتو خواهد بود و با توجه به وضع پیچیده نظامی افغانستان، این کشور را میتواند برای امریکا به ویتنام دوم مبدیل گرداند.»
تبصره گزارنده:
در این اواخر آوازه هایی شنیده می شود دال بر این که امریکایی ها تلاش های گسترده یی را به راه انداخته اند تا به کمک عربستان سعودی و قطر و دیگر کشورهای خرپول عربی با پرداخت مبالغ گزاف چند میلیارد دالری، پاکستان را ترغیب به دست برداشتن از حمایت طالبان نموده، خود کنترل آن ها و نیز پاکستان را در دست بگیرند. در هیمن راستا قرار است کشورهای عربی حاتم بخشی های بی نظیری به پاکستان نمایند. از جمله، قطر مقادیر بزرگی از گاز مایع را به بهای ارزانی به پاکستان فروخته و وعده سپرده است در ازای چشمپوشی پاکستان از قرار داد گازی خط لوله صلح با ایران، شش میلیارد دالر در میدان های گازی این کشور سرمایه گذاری نماید.
همین آوازه ها گواه بر آن اند که محافل و حلقاتی در امریکا می کوشند تا با پول های عربستان با دادن چندین میلیارد دالر رشوه، شاخه ملاعمر را از پاکستان خریده و در کابل بر سر کار آورند و در اختیار خود بگیرند. همچنین در برنامه است تا کنترل مناطق جنوب و شرق افغانستان به دست گروه او سپرده شود.
همین گونه به کمک قطر قرار است شاخته ملا معتصم از پاکستان خریده شده و زیر کنترل امریکایی ها قرار گیرد.
در پهلوی همه این ها، آوازه پیاده شدن طرح ایجاد کشور «بلوچستان» که روشن است جدایی بخش هایی گسترده یی از سرزمین ما (ولایت نیمروز و بخش هایی پهناوری از ولایات فراه و هلمند) را از پیکر کشور در پی خواهد داشت، نیز بسیار گرم است.
به گمان غالب، تشکیل کشور بلوچستان زیر حمایت امریکا و افتادن بندر استراتیژیک گوادر به دست این کشور، جلو رسیدن چین به خلیج پارس و گنجینه های نفتی-گازی آن را خواهد گرفت. و این به گونه ریشه یی کانفیگوراسیون جیوپولیتیک و جیواستراتیژیک منطقه را دگرگون خواهد گردانید.
در این میان، برخی از کارشناسان مسایل منطقه از دستپاچگی در رهبری افغانستان در رابطه با برنامه های امریکایی ها دال بر آوردن طالبان نیز سخن می گویند. به گونه یی که سازماندهی تظاهرات اخیر در پیوند با سوختاندن قرآن از سوی سربازان امریکایی را به دولت کرزی نسبت داده و آن را چونان نشان دادن چنگ و دندان به امریکایی ها ارزیابی می کنند.
با توجه به این که روس ها به شدت مخالف تجزیه افغانستان و برافتادن کرزی و در کل گروه ناسیونالیست های تندرو پشتون اند (که به گونه سنتی متحد و ابزار پیاده ساختن راهبردهای روسیه در منطقه اند)، از قدرت و روی کار آمدن دو باره طالبان که برای آن کشور خطر راهبردی می باشد، از این رو، برای جلوگیری از پیاده شدن سناریویی که گویا امریکایی ها روی دست دارند، مصمم به زیر فشار گرفتن امریکایی ها گردیده باشند.
به گمان غالب، منظور نویسنده از عبارت «در آینده بسیار نزدیک اوضاع در افغانستان می تواند به شدت دگرگون گردد که روشن است به گونه ریشه یی کلیت نظام امنیت منطقه یی را متحول خواهد گردانید» همین باشد.
پرسشی که مطرح می گردد، این است که برای جلوگیری از تجزیه کشور و بازآمدن طالبان به قدرت چه باید کرد؟
در این باره، در آینده بسیار نزدیک این قلم نوشته یی را زیر نام « از تنش بزرگ به سوی سازش بزرگ» پیشکش خواهم نمود.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته