فرا خوان سراسری میهنی - طرح اعلام جهاد فرهنگی در برابر رژیم دست نشانده - ١ بازگشت برویۀ نخست

 

بخش یکم

 

هم میهنان آزاده و آزادمنش!

فرهنگیان فرهنگمند، فرهیخته، ورجاوند و نستوه- پاسداران ارزش های شکوهمند و بالنده میهن باستانی ما!

دانشمندان، دانشوران، فرزانگان، دست اندرکاران رسانه های گروهی، تحلیلگران، کارشناسان و خبرگان سیاسی کشور  !

جوانان دلیر، نیرومند و آگاه – پیشتازان و پیشاهنگان توانمند جنبش رهایی بخش میهنی کشور!

بانوان و دوشیزگان رادمنش میهن!

راهیان راه آزادی، استقلال، بهروزی، رستگاری و شگوفایی کشور!

مجامع و نهادهای مدنی و فرهنگی سرزمین آبایی!

...همه باشندگان پاک سرشت و پاکنهاد مرز پرگهر  میهن!

اوضاع اندوهبار، مصیبت بار و فاجعه بار کشور که هستی میهن ما را در آستانه بربادی، نابودی و تباهی قرار داده است و ره آوردی جز خون و اشک و آه و سیه روزی و ویرانی برای مردم رنجدیده و سوگوار ما نداشته است، داستان پر آب چشمی است که همگان آن را نه تنها شنیده ایم، بل با گوشت و خون و استخوان و پوست خود لمس کرده ایم و به بازگویی آن نیازی نیست.

سوگمندانه سرنوشت ما به دست یک مشت آدم های خود فروخته و آبرو باخته افتاده است که  اندیشه یی جز از زراندوزی، قدرت پرستی و فزونخواهی ندارند و در این راه نامقدس به هیچ چیزی و هیچ ارزشی و آیینی پابند نیستند.

اشاعه فرهنگ معامله و  داد و ستد، زد و بند و تاراجگری، به راه و رسم و شیوه آن ها مبدل گردیده است. سرنوشت کشور و مردم به سان کالایی است که این بیدادگران، آن را برای رسیدن به اهداف و مقاصد شوم خویش در بازارهای مکاره سیاسی داخلی و خارجی در معرض داد و ستدهای بی شرمانه گذاشته اند.

در هفت و سال و اندی که گذشت، تیم بی هرزه و بی کفایت حاکم با توجه به چاکرمنشی و نوکر ماآبی گرادنندگان آن، با از دست دادن فرصت های طلایی نتوانست کمترین کاری در راستای خود سازی، دولت سازی و ملت سازی، تامین امنیت سراسری، آوردن ثبات در کشور و پیشگیری یک سیاست خارجی مستقل، متوازن و پویا  انجام دهد و همه امیدهای کسانی را که به امید دستیابی به یک فردای بهتر به کشور باز گردیده بودند، بر باد داد و بیگمان مسوول به هدر رفتن و به تاراج رسیدن میلیاردها دالر پول کمکی جامعه جهانی که حق تک تک مردمان آزاده و نسل های فردای کشور بود، به شمار می رود، اند.

با این هم؛ کسانی که با تاراجگری و یغماگری این گنج بادآورده را به جای هزینه کردن در سازندگی و آبادانی و ساخت و ساز کشور ویرانه و برباد رفته به سپرده های چشم خیره کننده خود افزوده اند، با آن که  به پیشگاه مردم آزاده و سر فراز کشور رو و آبرو ندارند، به جای این که سر در گریبان فرو ببرند و از پیشگاه مردم پوزش بخواهند و برای بخشودن گناهانشان از بارگاه پروردگار آمرزش، بار دیگر تلاش می نمایند دیده درایانه و بی شرمانه با چشم سپیدی و چشمپارگی زندگی سیاسی ذلت بار  و ننگین خود را برای یک دوره دیگر هم تمدید نمانید و بار کمرشکن شوم خود را بر سر شانه های مردم تحمیل.   

در همین راستا، اینک، جناب آقای کرزی که در پی یک انتخابات ساختگی و قلابی و ننگین با حمایت آلایشمندانه کشورهای خارجی (که در تاریکی شب صندوق های پر از رای را برای شان آورده بودند)، روی کار آمده بودند، اعلام نموده اند که بار دیگر می خواهند خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری نمایند!.

روشن است در این بستر، گروه ها و باندهای سیاسی استفاده جو و بدنام، مهره های سیاسی معامله گر و سودجو، افراد بی هویت و خود باخته، قاچاقچیان مواد مخدر و روسپی های سیاسی رنگارنگی که منافع آزمندانه و نامشروع خود را در گرو ابقای ایشان می دانند، بار دیگر در پیرامون شان حلقه زده اند و در پی آن اند تا با راه اندازی کارزار زد و بند با محافل خارجی و داخلی و با دستکاری در انتخابات و خرید و فروش رای ها .... فرمانروایی ناروای شان را برای پنج سال دیگر تمدید نمایند.

 

بر نیروهای آگاه کشور پوشیده نیست که تداوم کار جناب آقای کرزی با تیم بیمار، مافیایی و بی کفایت شان برای پنج سال آینده، دستاوردی جز سیه روزی، تباهی و بربادی برای کشور نخواهد داشت و به هیچ رو مقرون به مصلحت ملی کشور نیست. چنانچه در  هفت سال و اندی که گذشت، ایشان در اثر بی کفایتی و ندانمکاری خود و تیم تاراجگر شان، گروه های مسلح غیر قانونی را دو باره  و سر از نو جان بخشیده، طالبان شکست خورده را با رهاسازی هزاران اسیر شان از زندان ها سر از نو به جان مردم بیچاره کشور انداخته و تولید هیرویین را به 8200 تن رسانیدند که پیش بینی می شود تا پایان سال روان به ده هزار تن برسد. این در حالی است که شمار معتادان سر به چند میلیون نفر می زند. هر چند آمار دقیقی از قربانیان این پدیده شوم در دست نداریم، مگر می توان گمان زد که سر به هزاران زندگی جوان می زند.

آری!

آزموده را آزمودن خطاست. تداوم کار تیم مافیایی کنونی برای پنج سال آزگار دیگر، لغزش بزرگی است که کشور را از لبه پرتگاه سهمگین کنونی به سوی نابودی و تباهی محتوم خواهند افگند و نسل های آینده کشور ما را به خاطر این کار ذلت بار و ننگین هرگز نخواهند بخشید و هرگاه در جلوگیری از آن پیروز نشویم، کارنامه سیاه ما با خطوط درشت بر برگ های تاریخ خونبار کشور ثبت خواهد گردید.   

برای جلوگیری از این مصیبت ملی و فاجعه تاریخی، تنها راهی که برای لایه های روشنگر و آگاه کشور می ماند، راه اندازی کارزار گستره  نافرمانی سراسری و جهاد فرهنگی است. زیرا ما جنگ افزاری جز از تفنگ و زبان نداریم. نه پول داریم و نه کدام دستاویز دیگر.

جهاد فرهنگی، مبارزه نرم افزاری یی است که از کودتاها، و جهادهای مسلحانه و  شورش ها و  دیگر انواع خیزش های خونین و خشونتبار سخت ابزاری تفاوت سرشتی دارد. در جهاد فرهنگی خون کسی به زمین نمی ریزد. راهیان آن  از کشت و کشتار و آدمکشی و ویرانی و خونریزی و تبهکاری بیزاری و تنفر عمیق دارند و به رستگاری و رهایی انسان و آبرومندی و بالندگی آن و پاره کردن زنجیرهای بندگی و دربندی وی عشق بی پایان.

جهاد فرهنگی در برابر رژیم فاسد و بی کفایت کنونی، می تواند با پیشگیری راهکارهای زیر به راه بیفتد:

1-      راه اندازی کارزار گسترده تبلیغاتی هماهنگ با بسیج همگانی رسانه های گروهی، توان قلم و اندیشه خبرگان، نیروهای فکری و اندیشمندان کشور در داخل و خارج، مبنی بر وادار ساختن آقای کرزی و ترغیب ایشان به خود داری از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری.

2-     آوردن فشار بایسته رسانه یی روانی و اخلاقی بر رهبران کشورهای دیگر و مجامع بین المللی از راه گسیل نامه های سرگشاده، نوشتن مقالات، برگزاری همایش ها، راهپیمایی ها، راه اندازی سیمینارها و کنفرانس ها و میز گردها، نوشتن مقالات و انجام گفتگوهای تلویزیونی، رادیویی و مطبوعاتی مبنی بر عدم حمایت از نامزدی دوباره آقای کرزی و ابقای تیم بی کفایت شان برای پنج سال آینده و نشاندهی نیاز تاریخی کشور به انجام دگرگونی ها و دگردیسی های بنیادی و ریشه یی و روی کار آمدن یک دولت و تیم کارا و نیک نام جدید به جای دولت مافیایی بدنام و بی کفایت کنونی.

3-       هر گاه آقای کرزی و مجامع بین المللی در شنیدن به ندای مردم افغانستان گوش کری داشته باشند و آقای کرزی خود را باز هم نامزد نمایند، راه اندازی تبلیغات گسترده و روشنگرانه سراسری با همه امکانات دست داشته در میان مردم مبنی بر این که رای دادن به ایشان خیانت بزرگ ملی و جنایت سترگ تاریخی است.

4-      مردم ما سر انجام باید بیدار شوند و آگاهانه نگذارند گروه های خون آشام  معامله گر بار دیگر با سرنوشت شان بازی نمایند و جلو سپردن کیان خود به دستان ناپاک رهبری فاسد کنونی را بگیرند.

5-       جدا از این که آقای کرزی بتواند با زد و بندهای اسارتبار با محافل خارجی و با در گرو گذاشتن آبرو و حیثیت ملی در اختیار باندهای خون آشام داخلی و دستکاری در انتخابات و خرید رای و تطمیع عناصر جاه طلب و سودجوی داخلی بار دیگر به اورنگ فرمانروایی بنشیند یا نه، نفس راه افتادن جهاد فرهنگی در برابر دستگاه مافیایی کنونی، چونان یک راهکار نوین و تازه در راستای مبارزات رهایی بخش و دادگرانه مردم ما و به عنوان یک دستاویز بزرگ فشار ملی بر رژیم های مزدور، بیگانه پرست، دست نشانده، ستمگر و خودکامه در آینده کشور نقش به سزایی بازی خواهد نمود و به مکانیزم فشار آوری ملی کارایی مبدل خواهد گردید.

6-      تجربه تاریخی جهانی نشان می دهد که یک اپوزیسیون توانمند و متعهد بارها از یک دولت ناتوان و بی کفایت و بدنام بهتر است و آرایش چنین اپوزیسیونی در اوضاع پراگندگی کنونی نیروهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی کشور چه در داخل و چه در خارج امریست بس دشوار. از این رو، یگانه شعاری که می تواند در اوضاع کنونی کاراآیی داشته باشد و تجربه بسیج نیروی همگانی جامعه را به پیروزی بکشاند، شعار راه اندازی تدبیرهای سراسری همگانی با انگیزه های میهنی در پیرامون محورهای ملی است که دردمندانه در کشور در درازای تاریخ خونبار خود کمتر به آن دست یافته ایم. همانا در این برش تاریخی، راه اندازی جهاد سراسری فرهنگی می تواند به عنوان یکی از نخستین تجربه های پیروزمند از این دست به شمار رود و در صورت به بار نشستن؛ در آینده می تواند به یک دستاویز نیرومند ملی مبدل گردد.   

7-      از همه نیروهای آگاه، میهن پرست، روشنفکر و آزاده کشور دعوت می نماییم با پشتیبانی همه جانبه خود از این روند و پیوستن به آن، رسالت تاریخی خود را با راه اندازی کارزار جهاد فرهنگی و رسانیدن پژواک فریاد مردم و ندای بر خق شان در برابر مادر میهن ادا نموده و به آن بپیوندند.

به امید پیروزی، بهروزی، شگوفایی و بالندگی



عزیز آریانفر
29 اپریل 2009
  
  
بخش دوم
بخش سوم
بخش چهارم
Copyright © 2005-2009 www.khorasanzameen.net