روايتي از بدخشان؛ ادارۀ محلي ضعيف است، تندروان بزرگ نما مي شوند

٣٠ قوس (آذر) ١٣٩٠

در ماه هاي پسين فعاليت هاي شورشيان طالب در ولايت بدخشان تا آنجا مورد توجه قرار گرفت كه حتا باري از اشغال ولسوالي وردوج در مسير شاهراه بهارك اشكاشم توسط آنان خبر داده شد و گفته شد كه آنان براي مدت كوتاهي مشكل هايي را فراراه آمد و شد مسافران از اين مسير ايجاد كرده اند.

تاكنون به اثر فير هاي كه توسط شورشيان طالب بالاي كاروان موتر هاي مسافر بري  در مسير شاهراي ولسوالي بهارك - اشكاشم صورت گرفته چندين تن از افراد ملكي كشته شده اند. 

 باشنده گان وردوج و برخي ولسوالي هاي همجوار اين ولسوالي با مشكلات زيادي روبرو شده و همواره از مسوولان امنيتي درخواست كمك مي كردند تا مانع فعاليت شورشيان در اين مناطق شوند، اما به گفته ي مردم محل حدود سه ماه از موجوديت شورشيان طالب در اين ولسوالي سپري شد تا آن كه مسوولان امنيتي دست به كار شدند، آن هم زماني كه شورشيان 11سرباز پوليس را  در اين منطقه اسير گرفتند و چندين موتر نظامي را به آتش كشيدند.

درگيري سه روزه كه هفته گذشته ميان شورشيان طالب و نيروهاي امنيتي در ولسوالي وردوج  صورت گرفت، دست كم 5 سرباز پوليس را قرباني گرفت، اما نيرو هاي امنيتي تنها كاري كه در اين عمليات انجام دادند سربازان اسير شده را از نزد شورشيان آزاد ساخته و دوباره نيرو هاي شان را به مركز ولايت برگردانيده اند.

باشنده گان ولسوالي وردوج مدعي اند كه فعاليت شورشيان هنوزهم در برخي روستاهاي اين ولسوالي ادامه داشته و شب هنگام آنان از خانه هاي مردم به زور خوراكه و لباس جمع آوري مي كنند، اما نيروهاي امنيتي در منطقه وجود ندارند.

در همين حال برخي از آگاهان در ولايت بدخشان نسبت به موجوديت شورشيان طالب در اين ولايت به ديده شك و ترديد نگرسته به اين باور اند كه پيدا شدن سرو كله ي گروهك هايي بنام طالبان در بخش هايي  اين ولايت يك پرو‍ژه ساختگي و سياسي است كه برخي حلقات خاص حتا از درون نظام مي خواهند دامنه ي نا امني ها را به گونه سيستماتيك به اين ولايت بكشانند.

به گفته ي اين آگاهان، برخي از افراد و گروه ها در اين ولايت تلاش دارند با استفاده از احساسات مردمي و فريب دادن افراد احساساتي تحت عنوان آموزه هاي ديني و عقيدتي بي امنيتي را در منطقه ايجاد كنند.

 داكتر صغبت الله خاكساري يك تن از فعالان جامعه مدني در ولايت بدخشان مدعي است كه فساد اداري  و بي عدالتي در ادارات حكومتي بدخشان نخستين عامل  پيوستن افراد و اشخاص به صفوف مخالفان مسلح دولت است، زيرا در ادارات محلي بدخشان فساد به اوج خود رسيده  و بي عدالتي بيداد مي كند.

"در هر ولسوالي يك گروه حاكم است و هر آنچه خواسته باشند به نفع خود شان انجام مي دهند، مردم از اين ناحيه به مشكلات جدي روبرو هستند، بيشتر كساني كه از مردمان محل به صفوف شورشيان پيوسته اند از روي مجبوريت بوده است نه اين آنان طالب ايدولوژيك باشند."

آقاي خاكساري گفت كه مردم بدخشان به هيچ عنوان تمايل به انديشه طالباني ندارند و اين گروه در اين ولايت بستر مردمي نداشته و نخواهد داشت، اما وضعيت فعلي كه در بدخشان حاكم است اگر در ديگر ولايت ها چنين باشد ممكن است بيشتر مردم در برابر حكومت ايستاد شده و طالب شوند.

آقاي خاكساري همچنان گفت، حتا پروژه طالب سازي در اين ولايت به هدف باج گيري و در بيشتر موارد بوده زمينه سازي براي گرفتن پول است و اگر چند تن ناراضي هم در يك جاي جمع مي شوند، افرادي كه از اين پروژه نفع مي برند آمار افراد را چند برابر گزارش مي كنند و براي پيوستن آنان به دولت زمينه سازي مي كنند تا پول به دست بياورند.

"مولوی عبدالهادی يك سردسته شورشيان طالب كه حدود 5 ماه پيش در ولسوالي درايم ولايت بدخشان برضد دولت فعاليت داشت بيشتر از ده تن طالب واقعي باخود نداشت، اما زماني كه اين فرد به دولت پيوست، مسوولان حكومتي و اعضاي شوراي صلح در اين ولايت ادعا كردند كه بيشتر از 110 تن  از شورشيان طالب به پروسه صلح پيوسته  اند، در آن زمان مسوولان حكومتي بدخشان 120 موتر را از ولسوالي درايم كرايه گرفته و باشنده گان اين ولسوالي را به نام طالب به مركز ولايت انتقال دادند كه والي بدخشان در آن زمان گفته بود كه 120 موتر را كرايه گرفته تا ناراضيان حكومت را به مركز انتقال بدهند كه از جريان اين سناريو ساختگي اكثر باشنده گان بدخشان آگاه هستند."

  بربنياد گزارش ها بر علاوه از اين كه اعضاي شوراي عالي صلح براي باج گيري و خورد و برد ها طالب سازي مي كنند، همزمان در چندين اداره دولتي وظيفه دارند. 

از سوي هم افرادي كه از مدارس ديني پاكستان فارغ شده اند از جمله كساني هستند كه مردم را به پيوستن به صفوف شورشيان طالب دعوت نموده و در روستا هاي تبليغات ضد دولتي را براه انداخته و يك بخش مردم را در برابر حكومت ايستاد نموده اند.

 يك تن از باشنده گان ولسوالي وردوج كه نخواست نامش گرفته شود به خبرنگار نخست گفت كه برادرش در يك مدرسه در پشاور پاكستان درس مي خواند، تابستان امسال به خانه امده و بچه هاي همسايه را تشويق مي كرد كه بايد در برابر حكومت جهاد كنند، زيرا حكومت فعلي يك حكومتي كفري است و توسط خارجي ها ( امريكاييان) ساخته شده است.

 او گفت برادرش حتا در خانواده با آنان برخورد خوب نداشته و همواره تلاش داشته تا وي و پدرش نيز بيروند و طالب شوند، اما زماني كه آناني اين خواست برادرش را رد كرده اند خانه را ترك نموده همراي كساني از كابل آورده شده بودند به يك منطقه دور دست رفته در آنجا روزانه بچه هاي محل را گرد آورده و براي آنان "تبليغ" مي كردند.

 وي همچنان گفت كه برادرش از پاكستان كسيت هاي تبلغاتي را كه برضد حكومت افغانستان ملاهاي پاكستاني فتوا داده اند را با خود آورده بود وزماني كه از همسايه ها به خانه مي آمدند اين كسيت ها را براي آنان مي گذاشت و با آنان بحث مي كرد تا در برابر حكومت "جهاد" كنند.

 او مي گويد، براي برادرش در پاكستان گفته شده كه افغانستان ديگر يك كشور اسلامي نيست  و در برابر نيرو هاي حكومتي تان بايد جهاد كنيد، زيرا در افغانستان امريكايي ها آمده اند و حتانماز خواندن در آينجا از نظر اسلامي جواز ندارد. 

قيوم پروا عضو انجمن دريچه باز مي گويد، فرماندهان محلي كه وابسته به حزب اسلامي گلبدين در ولايت بدخشان هستند در رابطه به نا امن سازي و آوردن طالب ها در اين ولايت دست دارند.

او گفت، بيشتر كساني كه در بدخشان به عنوان طالب فعاليت دارند از پاكستان آمده و با سردسته هاي محلي كه مربوط به حزب اسلامي مي شوند يك دست شده و مردم را برعليه حكومت تحريك مي كنند.

 "زماني كه اسامه بن لادن در پاكستان كشته شد، ملا هايي كه تازه از مدارس ديني پاكستان فارغ شده و به بدخشان آمده بودند يكجا با برخي از اعضاي حزب اسلامي  و افراد حزب تحرير براي اسامه فاتحه خواني گرفتند و در چندين مسجد به خاطر كشته شدن اسامه ختم قران كردند ، آنان مردم را دعوت مي كردند كه در برابر حكومت مظاهره كنند، اما مردم محل تمايل به اين كار نداشتند برخي ها هم اگر با شورشيان همكاري مي كنند از ترس اين است كه نيروهاي امنيتي از آنان حمايت نمي كنند و مجبور بودند براي طالبان غذا و لباس بدهند."

در همين حال خانم مريم آماج مسوول دفتر زنان برای زنان در ولايت بدخشان از افزايش گروه هاي تندرو و بنيادگرا در اين ولايت ابراز نگراني نموده گفت، موجوديت گروه هاي تندرو در اين ولايت مانع جدي و سد راه فعاليت هاي زنان در آينده تلقي مي شود، زيرا فعاليت هاي اين گروه ها در تقابل با برنامه هاي اجتماعي و فرهنگي است كه توسط زنان در بدخشان جريان دارد .

خانم اماج از فعاليت هاي حزب تحرير كه بيشتر جوانان احساساتي را دعوت مي كنند نام برده گفت، فعاليت اين گروه در دراز مدت خطر جدي براي امنيت و ارزش هاي مدني در منطقه محسوب مي شود.

" گروهي به نام حزب تحرير در بدخشان از دوسال به اين سو فعاليت  دارند، اعضاي اين گروه كه بيشترشان را تند روان اسلام گرا تشكيل مي دهند، تلاش دارند تا دانش آموزان مكاتب را برضد فعاليت هاي مدني تحريك نموده و مانع رشد آنان شوند."

بنا به اظهارات خانم آماج افرادي كه با حزب تحرير كار مي كنند مخالف جدي فعاليت هاي زنان در اجتماع هستند و تبليغات را به راه انداخته اند كه  فعاليت زنان در بيرون از خانه حرام و مخالف جدي باشريعيت اسلامي است.

 آنان همچنان براي مردم مي گويند كه مولفه هاي حقوق بشر ، حقوق زن، آزادي بيان و حق شهروندي از شعار هاي غرب است كه برضد اسلام براه انداخته و قرار است با عملي ساختن اين شعار هاي شان مردم را به گمراهي بكشانند.

با اين حال نبود مديريت كارآ و موثر حكومتي در ولايت بدخشان از اساسي ترين چالش و عامل همه نا امني ها و گسترش فعاليت هاي گروه هاي بنيادگرا و مخرب به شمار مي رود، زيرا به گفته مردم اين ولايت، بي توجهي مسوولان حكومتي باعث شده است كه افراد و گروه هاي فرصت طلب به صورت آزادانه در ميان مردم رخنه نموده و برنامه هاي شان را عملي كنند، اما انچه براي مسوولان حكومتي در اولويت قرار دارد همانا داشتن قدرت و سلطه جويي بالاي مردم و حفظ جان شان است.

نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.