دو روز در استکهلم

٣٠ عقرب (آبان) ١٣٩٠

دهم نوامبر در کنفرانس سالانۀ آموزگاران زبان دری ، دو روز را در استکهلم سویدن مهمان آموزگاران کشور بودم . این انجمن به سر پرستی جوان پر شور و  آگاه و استاد زبانهای دری و پشتو  آقای رحیم غفوری سازمان یافته است  که تا کنون در گرد آوردن آموزگاران و پیشبرد  کارهای آموزشی در مکتبهای ابتدایی و لیسه های کشورهای سکندناوی ، ثمرات و برکات زیادی داشته است .

باید یاد آوری کنم که این کشورها ، بدون چشم پوشی از حق آموزش شاگردان پناهندۀ  کشور های گوناگون ، برای تدریس زبان مادری و ادبیات میهنی آنان ، سالانه ساعاتی را جدا کرده اند و این حق را رسما شامل نصاب تعلیمی مکاتب خود ساخته اند . آموزگاران پناهنده نیز تنخواه برابر با آموزگاران خود این  کشور ها دریافت میدارند .  در  تدریس و تدوین کتابهای درسی بدانسان که استادان بیان داشتند هیچگونه مانعی وجود ندارد و استادان حق دارند  با دست باز  آنچه را که خود میخواهند ، درس بدهند . به همین علت بود که سازمان دهنده گان این کنفرانس ، با فراخوانی از استادان زبان و ادبیات دری و پشتو ،  برای باروری و بهسازی نصاب آموزشی خویش هر ساله به شور و کنکاش میپردازند .

 درفرجام کار دو روزۀ این همایش ، دستاوردی که به دست آمد این بود که  خاکۀ مفردات درسی کتابهای الفبا تا پایان دوره لیسه  از سوی کارگروههای ویژه ، ریخته شد و به هیات رهبری سپرده شد تا با در نظر گرفتن آنها ، مولفانی ، کار  آماده ساختن کتابهای درسی را با در نظر داشت  روش تحلیل و ترکیب آموزشی ، پیش خواهند برد . 

من از تجربه یی که در کشور  برای  ایجاد متود آموزشی  وتدوین کتابهای درسی داشتم  این شیوه را بهترین راه برای دستیابی به اهداف آموزشی و نصاب آموزشی علمی پیشنهاد کردم و آنرا توضیح دادم . زیرا نبود یک متود درسی و حواله کردن آن به ظرفیتهای علمی هریک ازآموزگاران گرامی  ،  کار پیشرفت اهداف آموزشی را  زیان خواهد آورد . زیرا مکتب جاییست که شاگردان ازآن آموزشهای سیسماتیک و منسجم را فرا میگیرند . بنابراین هیچ آموزگاری نباید به روش انفرادی خود بگراید و آن را به کار گیرد . البته این به آن معنا نیست که از ابتکار آموزگاران جلوگیری به عمل آید . استادان در ارایه بهتر درسها و استفاده از مواد و آگاهیهای نو در کار تدریس ، دست باز دارند ؛ ولی به هیچ عنوان حق ندارند از مفردات آزمون شده و نصاب آموزشی یکدست و روش تدریس آزموده شده ، راهی جدا در پیش گیرند .

 این روش البته در آموزش الفبا بر شیوۀ تحلیل و ترکیب آوازی بسته گی دارد و در دوره آموزش میانی (متوسطه ) و پایانی ( ثانوی) برشیوه تحلیل و ترکیب اجزا متکیست  . یعنی در آموزش الفبا از آوازها ( هجاها) آغاز میگردد وسپس به معرفی واکه ها (حرفها ) وترکیب آواها در کلمه ها و جمله های ساده می انجامد . متود این شیوه را دکتر لطف الله لطف دانشمند مشهور تاجکستان برای نخستین بار در افغانستان معرفی کرده بود  . این شیوه البته شیوۀ آزمون شده ییست که بر روشهای معمول آموزش الفبا ها چندین برتری دارد .مهمترین برتری آنست که نو آموزان پیش از آن که آواز را تلفظ کنند و واکه ها  را ببینند چندین کنشها را اجرا میکنند که در کتاب متود الفبا توضیح داده شده است . دوره میانی ودوره پایانی بر متود نموداری از نمونه های ادبیات کهن  (کلاسیک) ، شفاهی (فلکلوریک ) و معاصر و بخش تحلیل تاریخ ادبیات در پنج صنف ، یعنی صنفهای : هشتم ، نهم ، دهم ، یازدهم و دوازدهم شکل خواهد گرفت  که از دورۀ آغازادبیات مزدیسنا تا ادبیات معاصر کشور را در بر میگیرد . این شیوه کمک خواهد کرد تا دانش آموزان ما از آموزشهای لازم معرفتی ، از آغاز دوره خواندن و نوشتن تا آگاهیهای لازم ادبی و سیر تاریخی رشد ادبیات خود بهره ببرند و از آن به گسترده گی شناخت پیدا کنند .

با تاسف باید بگویم که وزارت آموزش و پرورش کشور اکنون یک بار  دیگر فرزندان کشور را به جای آب به سوی سراب کشانده است . نصابی که اکنون مطرح است همان سواد آموزیست و بس . شاگردان تا پایان دورۀ لیسه فقط سواد خواندن و نوشتن را پیدا میکنند و دیگر هیچ . نه از تاریخ ادبیات خویش با خبر میشوندو نه از اهمیت آن گسترۀ بزرگ فرهنگی که در دامان این کشور پرورده شده است .

آنهمه پول و ارز خارجی که در دسترس قرار گرفت ، بسیارش صرف تجملات بی معنی شد و یا به غارت رفت . اکنون سررشته معارف در دست قبیله پرستانی افتاده است  که نه تنها از گنج پنهان فرهنگ کشور بیخبر هستند، که با اندوه آنرا مال این کشور نمیدانند و بر ضد آن عمل میکنند . بیشترین کار اینها ساختن مکاتب است . میپرسیم ، هرگاه مکاتبی که فاقد دانش و ترقی باشند آیا به هدر دادن  عمر گرانبهای دانش آموزان نیست ؟  . کتابهای تهیه شده جز کور سوادی ارمغانی دیگر برای اینان نمی آورد . متنهایی بدون پیوند تاریخی یکی از قرن چهار و یکی از سده سیزده و یکی از قرن نه ویکی از  سده پنجم ! یکی از شرق و یکی از غرب !  اینست کتابهای درسی دری صنفهای دوره لیسه . این خاک پاشیدن به چشم مردم است . سیاست گرایان نشسته در پارلمان ویا بیرون از پارلمان نیز وزارت به اصطلاح معارف را وزارت درجه دوم میشمرند و به آن توجه ندارند . در نظر اینها وزارتهای دفاع و داخله مهم و درجه اول هستند وباید به آنها  بپردازند .  زیرا این دو وزارت به توان نظامی آنان می افزاید و از دیدگاه آنان توان معنوی یعنی خودآگاهی ملی  و معنویت ملی ،  ارزشِ دست دوم ویا هم دست سوم  دارد .

 

دنباله دارد...







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



داکتر رازق رویین