به استقبال شعر بید ل
١٢ قوس (آذر) ١٣٨٩
به استقبال شعر بید ل
جنگ را در ملک ما انجام نتوا نست کرد
دروطن بی امنیت ارا م نتوا نست کرد
صلح و آ زادی به آ سا نی نمی آ ید به دست
جرگه های صلح را با نام نتو ا نست کرد
چون به خون بیگنا ها ن است دست آلودگا ن
آشتی با مرد خون آ شا م نتوانست کرد
گرچه بیرون رفت از لست سیا ه اسمای شا ن
مردم بد نا م را بِه نام نتوا نست کرد
بهر آ دمکُش شریعت مید هد حُکمِ قِصا ص
قا تلان را بخشش و انعام نتوا نست کرد
کوش دا یم تا انیس دا نش و دفتر شوی
دا نش و علم و هنررا وا م نتوانست کرد
با همین های که دا رند ادعای رهبری
هیچ کار ی را به نفع عا م نتوانست کرد
با زی طفلان شد ه دولتمدا ری در وطن
با تمسخُر مرغ دولت رام نتوا نست کرد
از درا یت مشکلی را می توان آ سا ن نمود
با دَغل با زی و با اِبها م نتو ا نست کرد
دورخودپرکارواری مشق چرخیدن چه سود
پُخته گی با کله های خا م نتوا نست کرد
مشورت بامردم و شورا بود کا رِ به جا
پُشت پرده کا رها انجام نتو انست کرد
گا مها با استوا ر ی حرف ها با ید شِفا ف
هیچگا هی بو سه با پیغام نتوا نست کرد
با صد اقت با دُرُستی کا رآسا ن می شود
کا ررا با وعد ه های خا م نتوانست کرد
گر نتا زی اسپ را با گا م ها ی تُند تر
خویش را با کا روان همگام نتو انست کرد
هر که لشکر دا رشد با یست با لشکر بود
لشکری را رهبری از با م نتو انست کرد
عا شقی و عشق خوبا ن با متا نت می شود
اتکا با عشق نا فر جا م نتو انست کرد
ما که در بندیم وآزادی مرام ما بود
ازبرای دانه خو با دام نتوا نست کرد
چون امینی گر نسا زی با تغا فل های یا ر
لا نه در آ غوش آ ن گُلفا م نتو ا نست کرد
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته