طرح گشایش ظرفیتها در انجمن فرهنگی ناظم هروی

٢٤ سرطان (تیر) ١٣٩٠

با تحلیل و بررسی اوضاع عمومی در می بیم که جنگ و بحران هستی سوز وطن به سبب شاخ به شاخ شدن قدرتهای جهانی و منطقوی بر سر منابع انرژی منطقۀ ما به درازا کشیده است. این زورآزمایی آشکار و پنهان جهانی که مرکز ثقل آن در افغانستان قرار گرفته، همسایه های ما را به طمع خام انداخته است. فشارهای طاقت فرسای وارده شیرازۀ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور ما را بسی سست و پاشان کرده است. برای دفاع از موجودیت تاریخی، فرهنگی و تمدنی خود ضرورت به جنبش پرفراخنای فرهنگی و تمدنی یی می داشته باشیم که از تاریخ چند هزار سالۀ میهن مایه می گیرد.

در طرح گشایش ظرفیتها در انجمن فرهنگی ناظم هروی این دورنمای اساسی و این استراتیژی بنیادین روشن شده است. اگر زورمندان و زرپرستان بی خبر از ریشه های اصلی تاریخ، فرهنگ و مدنیت این سرزمین سرگرم مبارزۀ بی نتیجۀ قدرت، حیف و میل دارایی عامه، فساد تباه کنند و پاره پاره سازی قلب میهن اند، بیایید ما و شما به همت دانش و قلم رایت فرهنگ و مدنیت این آب و خاک را برافرازیم و عاشقانه در این راه فداکاری کنیم. ما اعضای انجمن فرهنگی ناظم هروی دست همکاری و همیاری به تمام قلم بدستان، شاعران، هنرمندان، عالمان، فرهنگیان و دیگر همو طنان دلسوز داخل و خارج دراز می نماییم  و همکاری و همدلی همگان را تمنا داریم. در اینجا یادآوری و مرام فشردۀ انجمن را می خوانید.   

 

یادآوری:

وطنگاه ما که روزگاری آریانا، زمانی خراسان و اکنون افغانستانش گویند، ریشه در ژرفنای تاریخ و تمدن آدمیزادگان دارد. فرهنگ و مدنیت اوستایی، یونانی، هندی و خراسانی در این مرز و بوم شکل و شکوفندگی داشته و براساس آن امپراتوریهای بزرگی شیرازه بندی شده است. این فرهنگ پردرازنای تاریخی از تمدنهای پرآوازه خاور و باختر تغذیه نموده و بطور استادانه شخصیت حقیقی و مستقل خود را پرورانیده است.

درخت تنومند فرهنگ و مدنیت تاریخی ما در دورۀ اسلامی بار دیگر در پروتو آئین اسلام شکوفه باران شد و در شکل دهی و حیاتمندی تمدن اسلامی نقش اساسی ایفا کرد که مدنیت خراسان کبیر محصول بارز آن بود. برمبنای فرهنگ و تمدن خراسانی دولتهای قدرتمند و امپراتوریهای پهناوری در سرزمین ما ایجاد شد که می توان به دول طاهری، صفاری، سامانی، غزنوی، غوری و تیموری اشارت نمود.

پس از فروپاشی امپراتوری تیموریان هرات، قلمرو مشترک و وسیع خراسان زمین در میان دولتهای نو بنیاد تجزیه و تقسیم شد و فرهنگ و مدنیت خراسان دچار رکود، انحطاط و میرندگی گردید. در این جریان افغانستان بیش از همه از ریشه های اصلی خود دور و در آتش عصبیتهای گوناگون سوزید؛ خطه ای که روزگاری مرکز اصلی و قلب تپندۀ مدنیت خراسان بزرگ نامیده می شد.

درسده های اخیر کشور ما را بسان گندم در زیر سنگهای گران آسیای رقابتهای کشندۀ مذهبی، قومی و قبایلی، خانه جنگیهای تباه کننده، فرهنگزدایی و تاریخ کشی آرد کردند و گرد آنرا برگورستانهای خاموش و فراموش شدۀ فرهنگ و مدنیت اجدادی ما پاشیدند، که دورۀ خونین جنگهای درازدامن و بحران فراگیر کشور نتیجۀ واقعی آن است.

افغانستان کنونی به کودک نوسالی می ماند که از مادر و پدر حقیقی خود دور افتاده و بطور فطری در برابر لالایی های بیگانه تندخویی می کند و احساس نیاز شدید به مادر تاریخی و پدر فرهنگی و تمدنی خویشتن در عصر علم، تکنولوژی، ارتباطات و پیشرفتهای شگفت آور بشری می نماید؛ تا شاید با شناخت، گزینش و بازیافت مجدد این مربیان مهربان بتواند در مسیر غبار کمرنگ شدۀ کاروان ترقی و پیشرفت امروزین چندگامی بردارد و خرابی های ناشی از جنگهای هستی سوز و بلاهای وارده را با دیدگان باز، آگاهی زلال، عقل سالم و تلاش شبانه روزی بازسازی و نوسازی کند.

احیای مجدد وطن و ساختن کشوری آزاد و آباد بدون کار درازمدت، عمیق و خستگی ناپذیر فرهنگی و مدنیتی هرگز امکان پذیر شده نمی تواند. برای پیدا نمودن ریشه های اصلی خود و یافتن توان و استعداد بهره وری از ارزشهای خوب و گزیدۀ تمدن نوین جهان مدرن نخست از همه می بایست جامعۀ فقیر، عقب مانده و تشنه کام افغانستان را به سرچشمه های حقیقی تاریخ و مدنیت این مرز و بوم رهنمائی و دامنۀ مطالعه و پژوهش را در این عرصه گاه پهناور بگسترانیم؛ زیرا با داشتن هویت تاریخی، فرهنگی و مدنیتی می توان در کنار ملل دیگر اظهار وجود کرد و در عرصه گاه گسترده، پرکشاکش و پیچیدۀ داد و ستد رایج و روابط منطقوی و بین المللی حاضر شد.

در وطن ویران شدۀ ما دستان مخرب بسیاری در کار است؛ هنوز انگشتان ناپاک از ماشۀ تفنگ دور نشده و هوای قدرت و زراندوزی، شیوع فساد، ارتشاء و حیف و میل دارایی عامه دلهای لطیف و مهربان زیادی را پر از کینه و انتقام ساخته و خالی از عشق و دوستی به مردم و زادگاه کرده است؛ وظیفۀ منورین، پژوهشگران راستین و فرهنگیان دلسوز کشور از جمله هراتیان بسیار سنگین و سرنوشت ساز گردیده و زمان رسالت بس بزرگی را بردوش قلم و قلمبدستان نهاده است.   
انجمن فرهنگی ناظم هروی که میراثدار واقعی انجمن دوستداران سخن و انجمن شعرای مهاجر افغانستان است، با درک رسالت انسانی، ملی و فرهنگی بر آن شده تا بیاری سایر فرهنگیان، پژوهشگران، شاعران و خامه بدستان کشور خاصه هراتیان فعالیتهای خود را مطابق به نیازهای زمان در جامعه توسعه بخشد و با طرح گشایش ظرفیتها به میدان آید. از فرهنگیان، روشنفکران، شاعران، هنرمندان، قلم بدستان، کارشناسان و همه مردم وطن خاصه هراتیان تمنا داریم تا در این امر خطیر ما را تنها نگذارند.

 

 

مرام ما

 

1-     مطالعه و تحقیقات پیوسته در فرهنگ و تمدن ریشه دار میهن جهت شناخت و دریافت هویت تاریخی، فرهنگی و ملی.

2-     پژوهش ژرف در فرهنگ و آداب اقوام و ملیتهای ساکن کشور بویژه هرات به منظور شناخت، پرورش، شیرازه بندی و غنامندی فرهنگ ملی و معیاری وطن.

3-     حفاظت و نگهداری از گنجینه های پربار زبان و ادب دری(فارسی).

4-     تلاش در زمینۀ ایجاد همکاری متقابل محققان، هنرمندان و فرهنگیان در راه اعتلای فرهنگ و مدنیت افغانستان.

5-     مطالعه و تحقیق در نظامهای آموزشی جهان بخاطر اصلاح و بالندگی نظام تعلیم و تربیۀ مملکت.

6-     کوشش در راه رشد استعدادها و یاری به جوانان و نوجوانان وطن بمنظور فراگیری ادب، فرهنگ، هنر، تکنولوژی، صنایع اصیل تاریخی و معماری عنعنوی.

7-     نگاه ژرف به ریشه های مشکلات زنان در کشور جهت گسترش فرهنگ مساوات و تعادل در بین جامعۀ زنانه و مردانه.

8-     یاد و بزرگداشت پیشینیان و معاصران فرهنگ و ادب میهن.

9-     تشکیل و برگزاری محافل، گنگره ها و نمایشگاههای فرهنگی و هنری.

10-جستجوی منابع کمک به فرهنگیان جامعه و دفاع از حقوق مادی و معنوی آنان.

11-تأسیس انتشارات ناظم هروی و جستجوی منابع و امکانات چاپ و نشر مجلات، کتب و دیگر آثار قلمی، هنری و ارائه فرآورده های تزئینی و مستظرفه اعم از داشته های معاصران و گذشتگان.

12-تلاش در راه رشد، توسعه و تأمین زمینه های آزادگی، خودسازی و پرورش روحیۀ علمی و انتقادی، نقد و تحلیل و تحمل و درک همدیگر در همه ابعاد فرهنگی، هنری و اجتماعی.

13-ایجاد روابط فعال با مراکز پژوهشی، فرهنگی و هنری منطقه و جهان به ویژه همسایگان.

14-بیان فواید و اضرار اخذ و تحصیل ارزشهای گزیدۀ تمدن نوین جهانی و ملل دیگر و دفاع از ارزشهای فرهنگ و تمدن خودی در مقابل تهاجم منفی فرهنگ استعماری.

 

باعرض حرمت

رسول پویان عضو هیئت رئیسۀ انجمن فرهنگی ناظم هروی
20 سرطان 1390 مطابق به 11 ژوئیۀ 2011







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



رسول پویان