ترسانیدن اقوام غیر افغان از خارجی ها

۷ جدی (دی) ۱۳۹۶

حاکمان پشتون در طول یکصد سال گذشته کوشیده اند که خارجی ها را طرفدار خود و دشمن سایر اقوام قلمداد نموده و آنها را بترسانند... و چنین تبلیغ کرده اند که در صورت عدم پذیرش حاکمیت پشتون ها، توسط انگلیس ها و امریکایی ها سرکوب خواهند شد!

 

متاسفانه اقوام غیرپشتون هم از این تبلیغات ترسیده، از لابیگری با خارجی ها پرهیز نموده و دل خود را فقط با جاسوس گفتن و مزدور خواندن پشتون ها تسکین کرده اند... و در حالیکه پشتون ها را مزدور خارجی ها می دانند، خود شان مزدوری پشتون ها را «تحمل» کرده اند!

 

به گواهی تاریخ، در جریان همین یکصد سال گذشته کدام یک از اقوام غیرپشتون در مقابل این حاکمیت به مقابله برخاسته که از طرف غربی ها سرکوب شده باشد؟ صرفنظر از اینکه پشتون ها خود را اکثریت و صاحبان اصلی کشور و سایر اقوام را اقلیت و مهاجر گفته اند... و در تمام مقام ها و ارگان های غربی این «روایت» را پخش نموده و گسترش داده اند. برعلاوه، سایر اقوام در کجای تاریخ رسمی افغانستان دیده می شود؟ کدام مقاله یا پژوهش قابل اعتباری در مورد نقش تاجیک ها و سایر اقوام در منابع غربی وجود دارد؟ آیا تمام رهبران و بزرگان اقوام غیرپشتون در تمام محافل و منابع و گزارش ها خود را «افغان» نه گفته اند (در حالیکه خارجی ها می دانند که افغان مساوی به پشتون است)؟

 

اگر اقوام غیرپشتون همت به خرچ دهند و در میدان مبارزه و مقاومت ایستاده شوند، هیچ قدرت غربی جرات و جسارت سرکوب آنها را نخواهد داشت؛ اگر کمی هم لابیگری و کار سیاسی صورت گیرد، وضع به سرعت تغییر خواهد کرد!

 

تا حال هیچ سندی وجود ندارد و یا هیچ مرجع مشخصی در غرب وجود ندارد که عاشق چشم پشتون ها و دشمن تاجیک ها یا سایر اقوام در کشور ما باشد... در اینجا احزاب مخالف، پارلمان و دهها مرجع قدرت و رسانه های مستقل وجود دارد که باید همرای آنها کار و لابیگری صورت گیرد؛ وضع اصلی و ترکیب جمعیت کشور به آنها تشریح شود و در جریان دقیق اوضاع قرار داده شوند...

 

متاسفانه یکتعداد دوستان ما آگاهانه یا ناآگاهانه این تیوری را تبلیغ می کنند که «همه چیز در اختیار غربی ها قرار دارد؛ یا همه چیز به مشوره آنها صورت می گیرد» و به این ترتیب «ارگ» را برائت داده و آب سردی بر روحیه مردم و مقاومت آنها می ریزند... در حالیکه این ها حق ندارند، در امور داخلی کشور ها مداخله کنند!

 

+  +  +

 

خوشبختانه ماهیت اصلی این تبلیغات زهر آگین و توطیه ارگ نشینان در حال فروریزی است و مردم ما دیگر از این ترفند های ارگ نشینان نمی ترسند!







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

شاهنشاه 04.01.2018 - 04:28

  آقای مهاجر! امیدوارم بی مورد مداخله نکرده باشم. مطلب کوتاه یک و نیم خطی شما با متن مقالۀ اصلی این صفحه ارتباط ندارد، من شک کرده ام که ممکن حرفهای شما متوجه نظریات من (شاهنشاه) است، اگر چنین باشد، جان برادر! باز هم سر در نیآوردم که اصلاً چه میخواسته اید، بگویید؟ مشهد، مرو، هرات و افغان، کلماتی است که شما روی آن تأکید کرده اید، امیدوارم واضحتر بنویسید، تا مانند دو برادر و دو هموطن گپ بزنیم و تبادل افکار نماییم و درد و دود دل خود را برای یکدیگر اظهار کنیم. به امید سلامتی شما.

مهاجر03.01.2018 - 20:48

  1 - چرا در مشهد افغانها نیستند 2 - چرا در مرو افغانها نیستند؟ مشهد و مرو هردو خاک خراسان بودند 3 - هرات را ایرانیان گرفته بودند و کدام مهاجرین هرات را پس از ایرانیان گرفتنند؟ بخیالم افغانها؟؟؟

شاهنشاه 31.12.2017 - 07:07

  دکتر لعلزاد، من بیچاره نیز قسماً با تصورات شما موافقم؛ زمانی که آقای عبدالله، دو پا را در یک موزه کرد و خواست از رأیهای بدست آوردۀ خود دفاع کند، جان کیری ناگزیر راه کابل را در پیش گرفت، و معاملۀ بعدی در پرده قرار دارد و جزئیات آن چندان روشن نیست. من نمیدانم شما در کجا زندگی میکنید، ولی اینجا در افغانستان شرایط زندگی برای مردم خیلی محدود است و برای مبارزات سیاسی چندان مجالی باقی نمانده، ورنه شما حق بجانبید تا مردم خود بجنبند. در این راه، رهبری سالم و نقش سرخیل کاروان خیلی برازنده است، که تا اکنون این سرخیل با نشانیهایش ظهور نکرده. بنااً آقای غنی احمدزی و یارانش وقتی چنین حالت آشفته میان سایر اقوام را میبینند، کاملاً چاقوی شان دسته یافته، هرچه که میخواهند انجام میدهند؛ اول قانون توزیع تذکرۀ الکترونیکی را مطابق فیصلۀ شورای ملی توشیح میکند، بعداً امضای خود را بی اعبتار اعلان میکند، کسی هم او را چیزی گفته نمیتواند. میان اقوام غیر پشتون، فقط لاف و پتاق خیلی زیاد زمزمه میشود، ولی از گام عملی چیزی بظهور نمیرسد. بنااً پشتونها حق دارند هرگونه باداری که دل شان بخواهد انجام میدهند. این مهاجرین ناخواسته در طول موجودیت خود همه جا را آرام آرام تسخیر کردند، ولی در زمان غنی احمدزی دست به خیلی بیحیایی زده اند، و گلوی باشنده های اصلی این سرزمین را با پای خود خفه میکنند، میبینید که اکنون از باشنده های اصلی کابل هیچ کسی در کابل وجود ندارد و همه جا و ملکیت شان را پشتونها به تصرف خود آورده و بالاتر از آن اکنون خود را "باشندۀ اصلی" این سرزمین اعلان مینمایند. از لحاظ روحی نیز امروز در کشور خیلی زیاد از اقوام غیر پشتون خود را "افغان" حساب میکنند و حتی به آن "میبالند"، که عذر بدتر از گناه است، شما هم ممکن شاهد چنین ذهنیتی حتی در خارج از کشور نیز هستید. امیدوارم، تا به گفتۀ شما این ذهنیت مهاجر بودن پشتونها از طریق هر رسانه و هر جا زمزمه شود و مردم کشور بطور اخص و دنیا بطور عام بدانند که پشتونها در این سرزمین بیگانه و مهاجر هستند و همیشه با دسیسه و توطئه در این کشور زیسته اند و امروز با بیحیایی خود را باشندۀ این سرزمین میدانند، صرف بخاطر آوردن واژۀ "افغان" در نام این سرزمین تاریخی. بسلامتی!

یما31.12.2017 - 12:57

  لعلزاد عزیز! ماموریت لابیگری را به عهده بگیر من ازداخل حمایتت میکنم.
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



دکـتـور لـعـل زاد