زمان برتری جویی به سر رسیده است

۱۶ عقرب (آبان) ۱۳۹۶

خودکامگی افراد، قبیله ها و اقوام در طول تاریخ بشری بالای افراد و اقوام دیگر ادامه داشته و در نتیجه اصطکاک و برخوردها، یکی پیروز می گردید. برندگان نه تنها در قلمرو خود، بل در سرزمین های دیگر نیز هجوم می بردند. در آن زمان هنوز خط کشی های مرزی میان کشورها صورت نگرفته و نشانه های از دولت-ملتها وجود نداشت. سرزمین های عظیمی توسط اربابان، مالکان، حاکمان، امپراطوران و پادشاهان اداره می شد. خودکامگی قبیله ای در ممالک حاکم بود و در تمام عرصه ها تنها یک فرد و یا یک قبیله حکمروایی می نمود. مردمانی که در این قلمروها می زیستن، به عنوان رعایا و یا رعیت این ممالک محسوب گردیده و سرا پا و بدون تعلل از فرمان اربابان و مالکان شان اطاعت می نمودند.

افغانستان نیز در ادوار مختلف تاریخ از چنین افراد و قبیله خالی نبوده و طی دو صد سال گذشته افراد و قبیله ای در این سرزمین حاکم بوده که قبیله ها و اقوام دیگر را در حاشیه رانده و به عنوان جنس دوم به آنان نگاه می کرده است. اقوامی که خواهان حق و حقوق خویش می شدند، آنان به شدت سرکوب و به طور گروهی به کام مرگ کشانده می شدند. اکنون تسلسل قومی حاکمیت به قبیله ای احمدزی از قوم پشتون رسیده است. این شخص به عنوان رییس حکومت وحدت ملی مانند سلف خویش همه اقوام دیگر را از دور و بر خود رانده است.

به باور توماس هابز، در انسان، «خواستی سیر ناپذیر و همیشگی برای رسیدن به قدرت بیشتر و بیشتر وجود دارد که تا مرگ ارضا نخواهد شد.» و جمله انسان، گرگِ انسان است نیز به این معناست که با زندگی اجتماعی، انسان‌ ها بر سر ارضای امیال خود دچار نزاع می‌شوند و در این نزاع تنها آن ‌کس که قدرت بیشتری دارد پیروز می‌شود، اما با این حال این پیروزی نیز دوام چندانی نخواهد داشت. در حقیقت این اندیشه ها قبل از ایجاد دولت-ملت ها، چیزی معمولی بود. بر این اساس در گذشته ها چیزی به نام دولت-کشور، حقوق شهروندی، حقوق سیاسی، میثاق های اجتماعی، هویت های جمعی و منافع ملی وجود نداشت. در آن زمان رعایا حق هیچ نوع اظهار نظر و تصمیم گیری در مسایل اجتماعی و سیاسی شان را نداشته اند. حاکمان هرچه که می خواستند انجام می داند و رعایا نیز  احساس می کردند که این دستورات، قوانین منزل الهی است و اگر از اطاعت آنان سرباز زنند، نزد خدایان شان محکوم به مرگ و یا تا ابد عذاب وجدان می کشیدند.

بعد از دوره های قبیله ای، فیودالی، حکمرانی، امپراتوران و پادشاهی؛ دوره جدید دولت-کشورها و یا دولت-ملت ها بعد از صلح وستفالیا در سال ۱۶۴۸ میلادی- در اروپا شکل گرفت. در دولت-کشورهای جدید ارزش های حقوق شهروندی، حقوق بشری، حاکمیت ملی، منافع ملی، انسان محوری، حق آزادی، حق انتخاب مسایل سیاسی و اجتماعی برای همه انسان ها به طور یکسان در قلمروهای شان که کشور نامیده می شد، فراهم گردید. بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و پایان جنگ سرد که روند جهانی شدن آغاز گردید، دولت-ملتهای مدرن شکل گرفت. در دولت های جدید شهروندان تصمیم گیر نهایی در عرصه های سیاسی و اجتماعی شناخته شد. بر اساس حقوق شهروندی، شهروندان در امور کشوری و منافع ملی از صلاحیت های بسیار زیادی برخوردار و دولتها نیز ملزم به خواسته های آنان گردیدند. دولتمردان برای پیشبرد مسایل کلان کشوری، به رای اکثریت مردم و شهروندان خویش تاکید و احترام می گذارند.

با در نظرداشت همه این مسایل و عصر جدید دولت ملت های مدرن، دولتداری در افغانستان هنوز هم به شیوه قرن های سیاهِ گذشته به پیش می رود. هنوز هم قبیله، قوم، نژاد به عنوان یک ارزش اجتماعی شناخته می شود. نسل های که در خارج از کشور تحصیل کرده و مدارک معتبر از بهترین دانشگاه های جهان آورده اند، قبیله و قوم برایش مهم تلقی می گردد. حقوق شهروندی، رای اکثریت، حقوق سیاسی، نفع عمومی، اهداف کلی، میثاق های اجتماعی و معیارهای شایستگی و تخصص در این کشور وجود ندارد. واقعا در این عصر همدیگر پذیری، جای بسا شرمساری است که هنوز هم شنیده میشود، جای تاجیکان تاجیکستان، هزاره ها گورستان، ازبکان ازبکستان، ترکمنان ترکمنستان، عرب ها عربستان، است.  با این حال رنگ و بوی قومی و قبیله ای به حد بالای از تبعیض رسیده است که روزانه این مرض در حال پخش و نشر مکروب خود در میان نسل جوان این جامعه نموده است.

اسناد مخفی نشر شده ای اداره امور نشان داد که قوم پرستی از بالا به پایین ترویج و رهبری می شود. مطابق به این اسناد مخفی، استخدام افراد در منصب های دولتی برای قوم پشتون به ویژه قبیله غلجایی نزدیک به رییس جمهور و اطرافیانش اختصاص داده شود. چندی پیش معاون اول ریاست جمهوری به رسانه ها اعلام نمود"در این حکومت اگر پشتو گپ بزنی خوب و اگر لوگری گپ بزنی بیخی خوب است". مدت ده سال است که بحث توزیع شناسنامه های برقی به افتضاح کشیده است. شناسنامه های برقی که نشان دهنده هویت تمام اقوام است، به منظور عدم پذیرش کلمه افغان از طرف شهروندان و با رد اکثریت آرا از سوی پارلمان و پا فشاری این واژه از سوی ارگ ریاست جمهوری، روند کاری و توزیع شناسنامه های برقی بارها متوقف گردیده است. استدلال حاکمان بر اینست که بر روی شناسنامه باید کلمه افغان درج گردد. اما اقوام دیگر می گویند این کلمه منتسب به قوم پشتون است و نوشتن این واژه بالای اقوام دیگر تحمیلی و غیر قابل قبول است. اگر واژه افغان درج شناسامه های برقی شود، اقوام مختلف در خارج از کشور به عنوان قوم پشتون معرفی می گردند. جنجال بر سری واژه دانشگاه و پوهنتون شانژده سال است که قانون تحصیلات عالی افغانستان از مجلس نمایندگان رای تایید نمی گیرد. پشتونستان خواهی حاکمان در دوره های گذشته و اکنون، موجد ناامنی های گوناگونی گردیده و این سرزمین را به خاک و خون کشانده است. از زمانی که اشرف غنی به عنوان رییس حکومت وحدت ملی کارش را آغاز نموده، صلاحیت های معاونین ریاست جمهوری، وزرا، روسای عمومی و حتی آمرین حوزه های امنیتی و آمرین استخدام بست های خدمات ملکی را نیز به دوش خود گرفته است. 

سلطه طلبی، برتری جوی و خودکامگی یک قبیله بر اقوام دیگر، نمایانگر اینست که هنوز هم قانون جنگل در این سرزمین حاکم گردیده و به شهروندان به چشم رعیت نگریسته می شود. مبادرت ورزیدن به چنین اعمال و رفتارها واقعا شرم آور و خجل کننده است. این طرز دید فاقد ارزش و حیثیت انسانی بوده و افغانستان را از یک جایگاه دولت-ملت به یک مملکت قرون وسطایی تنزیل داده و در مجامع بین المللی بی ارزش ترین کشور معرفی نموده است.

برتری جویان آگاه باشند که قرن بیست و یک میلادی، مانند قرن های برتری جویی و سلطه گری گذشته نیست. در این عصر هیچ قبیله زیر بار و تاثیر قبیله دیگری نمی رود. یکی از ویژگی های روند جهانی شدن اینست که اقوام و اقلیت ها در هر گوشه از جهان سر برآورده، خواهان حقوق شهروندی، عدالت اجتماعی، آزادی های مذهبی، حقوق سیاسی و اجتماعی شان می گردند. این نکته است که برتری خواهان قبیله ای باید بدانند و درک نمایند که شرایط امروزی جهان برای سرکوب اقوام، قتل های دسته جمعی، زنده به گور کردن و کله منارها مساعد نیست. در این اواخر برخورد مقامات دولتی، شهروندان، جامعه مدنی و احزاب سیاسی در برابر بی عدالتی های حکومت وحدت ملی نشان داد که برتری جویی قومی و قبیله ای، دیگر قابل قبول اقوام افغانستان نیست.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

عاطف نظری09.11.2017 - 08:29

  بدون شک در این عصر جهانی شدن و عصر دهکده جهانی واقعا شرم آور است که ما هنوز هم به مسئله زبان، قوم و قبیله چشپیده ایم. دقیق و بجا فرموده اید هاشمی صاحب.
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



سید نقیب الله هاشمی