دو دیدگاه در باره ی زبان

٢٧ میزان (مهر) ١٣٨٩

یادآوری:

دراین نبشته: درباره ی رویکردهای سطحی وژرفی زبان/نگاه"پل ریکور"و"چارلزهیومن"درباره ی زبان/ زبان وفرایند ارتباط وچندلایه بودن آن به گونه ی کوتاه بحث می شود.

 

هر مقوله ای درفرایند دستیابی، بادوریکرد روبه رو می شود؛ یکی سطحی ودیگری ژرفی.

به بیان روشن تر، هنگامی که انسان با مقوله ها (چه فلسفی، چه اجتماعی، چه سیاسی ،چه فرهنگی و...) برخورد می کند، باتوجه به ظرفیت دهنی اش یا آن راسطحی می انگارد ویاهم برای کالبد شکافی  بیشتر، با آن برخورد ژرف می کند.

سرشت فردی انسان در واقع- به گونه ی نسبی- در فرایند دستیابی به مقوله ها، با همین دوکنش (سطحی وژرفی) عمل می کند.

با توجه به همین فرضیه، مقوله ی زبان هم چیزی است که در فرایند دستیابی به آن، ماباهمین دورویکرد سطحی وژرفی مواجه ایم؛ اما در گام نخست ببینیم این دورویکرد (سطحی وژرفی) چیست وچگونه در حوزه ی درک مااز زبان پدید می آید.

 

رویکرد سطحی:

 در رویکرد سطحی، تعریف وتوجیه ما از زبان، برمی گردد به شناخت بسیار عمومی.

در شناخت عمومی، زبان بیشتر وسیله ویا ابزاریست برای انتقال پیام به خاطر فهمیدن وفهماندن.

باآن که این نگاه (شناخت) عمومی تاحد زیادی بازگو کننده مسؤولیت ذاتی زبان است؛ اما این توجیه وتعریف بیشتر جنبه ی ارتباطی{ پیام گیری وپیام رسانی} دارد.

برای کسانی که از چشم انداز کلی وعمومی به زبان می نگرند، زبان ابزاریست که توسط آن گپ می زنند، می نویسند، می فهمند ومی فهمانند، وفراتر ازافهام  وتفهیم، دلچسبی بیشتربه درک حوزه های کاربردی دیگرزبان ندارند).

 

مسأله شناخت یانگاه عمومی ما از زبان که در برگیرنده ی روند "افهام وتفهیم" است، بی تردید به معنای بحث ابزاری بودن زبان است که برمی گردد به همان رویکرد سطحی از زبان.

باتوجه به این که مهمترین اصل در زبان - که خصوصیت ماهوی آن در روند تأمین ارتباط نیز پنداشته می شود- مسأله گیرنده گی ودهنده گی پیام است ؛ اما با پژوهش بیشتر در رویکرد ژرفی، زبان افزون بر ماهیت تأمین ارتباط ووظیفه ی افهام وتفهیم، شکل دهنده ی مقوله ها ومفاهیم دیگر مانند: فلسفه، هنر،هویت و... نیز است که با استناد به مسأله رابطه زبان با همین مفاهیم ومقوله ها ویاهم زاده شدن مقوله های دیگر از دامن زبان، برخورد سطحی ما از زبان عوض می شود ورویکرد دستیابی ما از زبان، بیشتر جنبه ی ژرفی پیدا می کند.

 

رویکرد ژرفی:

 در رویکرد ژرفی، زبان تنها ابزاری برای انتقال پیام وشکل دهی روند افهام وتفهیم نیست؛ بل زبان، پدیده ای است که در ارتباط با مقوله ها ومفاهیم دیگر مانند: تأریخ، فلسفه، ادبیات، هنر، هویت ، سیاست، اجتماع، زیبایی و... بررسی می شود وفرایند ایجاد، وتأثیردهی وتأثیر گذاری آن برخودش، پدیده ها ومقوله های دیگر، مورد پژوهش وشناسایی قرار می گیرد.

 

زبان در حوزه ی مطالعه ژرف (رویکرد ژرفی) تنها از چشم انداز موارد ارتباطی یا آن چه به آن روند فهمیدن وفهماندن می گویند بررسی نمی شود؛ بلکه در حوزه های دیگر مانند: زبان شناسی، جامعه، سیاست فرهنگ و... مورد شناخت قرار می گیرد واز توجیه وتعریف عمومی که همان ماهیت ابزاری بودن آن برای انتقال پیام است، فراتر می رود.

 

دودید گاه در باره ی زبان:

 دید گاه نخست مربوط می شود به "پَل ریکور".

"ریکور" درکتاب"زنده گی دردنیای متن" (ترجمه ی بابک احمدی) دربحث جالبی که در باره ی زبان شعر دارد، مسأله ابزاری بودن زبان را در شعر (وبه همین قیاس در حوزه ی ادبیات) رد می کند وبه این باور است که:" زبان، ابزاری برای بیان صرف نیست؛ بلکه در حوزه ی شعر، زبان برای تعالی بخشیدن خود زبان است".

 

این اشاره ی ریکور در مورد زبان شعر، بی تردید خصوصیت ابزاری بودن محض زبان را رد کرده وبرای رشد زبان ، فضای گسترده تری را باز می کند.

این نگاه "ریکور"، درست خلاف نگاه متفاوت در حوزه ی دید عمومی است که زبان را تنها پدیده ای می داند ابزاری که فقط در خدمت مطلق بیان است  وفراتر از عملیه ی ابزاری بودن، کنش دیگری ندارد.

باآن که این نگره ی "ریکور" در زمینه ی رابطه زبان وشعر(زبان شعر) صرفا" در برگیرنده ی زبان ادبی ونگاه ادبی به زبان است ونه واکاوی همه فرایند های علمی زبان ؛ اما از آن جایی که زبان شعرهم بخشی از فرایند تأمین ارتباط است، بحث ابزاری بودن محض زبان از دیدگاه اومنتفی دانسته می شود.

 

دیدگاه  دوم مربوط می شود به "چارلز هیومن" انگلیسی که زبان را افزون برخصوصیت کلی تأمین ارتباط وپیام رسانی، مقوله ی بسیار گسترده تری می داند که با فلسفه وفرهنگ همزاد است.

هیومن می نویسد: "زبان، همزاد فلسفه وفرهنگ است؛ زیرا وقتی نخستین اندیشه در ذهن شکل گرفت وسپس برزبان آمد، نخستین اندیشه ی فلسفی ورویکرد فرهنگی که همانا در ذات زبان است، نیز زاده شد"  (1)

اشاره ی "چارلزهیومن"، در فرایند رویکرد ژرفی (یانگاه ژرفی ، در باره ی زبان) بدون تردید، بحث ابزاری بودن زبان را در رویکرد سطحی از زبان اگر به گونه ی قطع، منتفی ویا رد نمی کند، دست کم این نکته را روشن می سازد که تنها وظیفه ی ماهوی زبان، انتقال پیام وکنش افهام وتفهیم نیست؛ بلکه ازچشم انداز ژرفتر ، زبان در تولید، باز آفرینی وگسترش مقوله های دیگر نقش برازنده ای دارد وهمپا باپدیده های دیگر در فرایند ژرفی، باید مورد پژوهش وشناسایی قرار گیرد.

 

فرجام بحث:

بربنیاد موارد ی که در بحث رویکرد های "سطحی وژرفی"، در باره ی تعریف وتوجیه ما از زبان مطرح گردید، گفته شد که زبان در دریافت سطحی ما، پدیده ای است که تنها عملیه ی انتقال پیام را در مرحله ی گیرنده گی ودهنده گی برای ایجاد ارتباط شکل می دهد؛ اما در مرحله ی دریافت ژرفی ما، زبان پدیده ای است که افزون برایجاد روند افهام وتفهیم، در تولید، بازآفرینی ورابطه با مقوله ها وپدیده های دیگر مانند: فلسفه، فرهنگ، هنر، جامعه، هویت، سیاست و ... نقش ویژه یی دارد.

 

نقش فزاینده ی زبان در تولید، بازآفرینی ورابطه با مفاهیم ومقوله های دیگر، به درستی این نکته را روشن می کند که زبان، افزون برهمان کنش کلی وعمومی ایجاد رابطه(شکل دهی روند افهام وتفهیم ) مقوله ی چندلایه ای است که باید به دقت- درزمینه های دیگرنیز- مورد پژوهش قرار گیرد.

 

 

پانوشت:

1- چارلز هیومن، نگرشی برزبان،ترجمه: امیرالهی کلام، مجله ی توشه،ایران، شماره 27، بهمن 1388 ، نشر کاپو، ص 47 .







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



جاوید فرهاد