تو میتوانی، تو ای زن!

۲۸ حوت (اسفند) ۱۳۹۵

آریانا سعید  از محدود زنان آوازخوان نسل جدید در افغانستان است  که  موسیقی را هدفمندانه دنبال میکند . آهنگ هایش از جمله اثر گذارترین آهنگ های  دهه اخیر درجامعه افغانستان بوده است .

او گرچه  در میان جامعه سنتی افغانستان  مورد حمله ،  توهین و تحقیر گروه های محافظه کار بسیار قرار میگیرد ولی با شهامت بینظیر  همه را نادیده گرفته صدایش را بیشتر بلند میکند و به راهش با شجاعت  ادامه میدهد

 

آریانا در آهنگ  جدید  اش بیشتر خودش را در قالب سرود اش مییابد . بغض های  چندین ساله مانده در گلو اش  را میشکند  و از این همه اذیت ها و توهین های را  که در طول سال ها ی متمادی  تحمل کرده است  پرده برمیدارد

 

  در جایی از آهنگش در حالیکه گلویش را بغض سنگینی گرفته بود  میخواند .

گهی فرخنده روی جاده میشی ....قلم میشی اگر ایستاده میشی *

گهی میشی به صحرا سنگ باران .. اگر رخشانه ی دلداده میشی

 

آریانا وقتی روی صحنه ستاره افغان  فریاد میزد که بلند شو!  نعره شو !  فریاد سر زن !

دیده میشد که خودش  یک توته ی فریاد  شده بود . نعره اش رگ رگ بدن  خودش  را بیشتر میلرزانید .دستهایش توان گرفتن  میکروفون را روی ستیژ نداشتند   ،او نتوانست به مقابل میکروفون ایستاده شود . دیده میشد  که  پاهایش  هم دیگر تحمل ایستاده شدن را نداشتند  .

 اووقتی گفت

گهی میشی به صحرا سنگ باران

اگر رخشانه ی دلداده میشی

صدایش دیگر قدرت کنترول خود را از دست داد  . میخواست دریا های از اشک و  فریاد شود و هر چه در دل دارد آنجا به مردم فریاد بزند  و گریه کند و بخواند و بگوید . صدایش میلرزید و بدنش فشرده شده بود   کمرش را  این همه فریاد  به جلو خم کرد  میخواست نفس عمیق بکشد ولی نتوانست .بااین همه درد که در گلویش داشت و با اشک که به دور چشمان حلقه زده بود بود اگر اهنگش را ختم نمیکرد با صدای بلند گریه میکرد  . آریانا فریاد خودش شده بود  . گویی همه خاطره های که از بد و رد گفتن مردم به خاطرش داشت  .آنجا در دیوار ها بجای تصاویر  فرخنده و رخشانه  تصویر خودش را  میدید  .

او با این آهنگش  به مردم میگفت  که ای مردم از این همه تحقیر و توهین که در طول ها به من کردید میدانید که من سخت تر از  سنگ صبور هستم  که شما حتی فکرش را هم  نمیکنید .

اگر چه من همین رخشانه هستم ولی اینجا هستم وحالا  فریاد شده ام .  من همین فرخنده هستم . گرچه بار ها زیر انبوه از عراده جات افکار سنگین  شما انداخته شدم و میخواستید  جسم مرا له کنید ولی من له شدنی نیستم  حالا اینجا ایستاده ام  و فریاد میزنم  و دل کوه ها و دره های این سرزمین را میشگافم و گلوی فریاد و درد هزاران  زن مظلوم این سرزمین میشوم  . اگرصد بارهم  فرخنده وار به کنار  دریای کابل بیاندازیدم و  به روی جسدم تیل بپاشید و جسد بی روحم را در میان زباله های دریای کابل  بسوزانید ولی من از میان توده های از دود و خاکستر  انبوه  بلند خواهم شد و باز هم   فرخنده وار آن آتش را اینجا دود خواهم  کرد . و  چشم های انهایی را که  زنان هدفمند  راسرکوب میکنند کور خواهم کرد وبا  شعله هایش  در و دیوار افکار تحجر و سن ستیزی را  اینجا  آتش خواهم زد  ومن باز هم  فریاد بلند تر از این  خواهم شد و خواهم خواند که

بلند شو نعره شو فریاد سر زن ... برای حق خود دستی تو بر زن

 

   . اگر در صحرای سوزان افکار خشک و متعصبانه خویش  سنگبارانم میکنید  ولی من از میان توده های از دود و خاکستر  انبوه ازمیان  سنگ های سنگسار  شما بلند خواهم شد  و خواهم خواند  و باز هم فریاد خواهم زد و  نعره هایم بلند تر از فریاد خواهد شد    و دیگران را هم به فریاد شدن فرا خواهم خواند که..... تو میتوانی تو میتوانی تو ای زن

 

 *****

ولی این همه درد آریانا سعید ها  و امثال آن از کجا میاید و چرا ؟

شاید شما هم این سوال را داشته باشید که  در این اواخر تعداد بیشمار و روز افزون  از زنان و دختران جوان  در افغانستان بنام  آوازخوان با ظاهر تقریبا خلاف اعتقادات سنتی و مذهبی افغانستان  درصحنه های تلویزیون ها  ظاهر میشوند و با حرکات  تحریک آمیز واکثرا  بیگانه به چشم مردم افغانستان  هنرنمایی مینمایند  ولی  چرا آنقدرها که آریانا سعید در چشم مردم  افغانستان  مورد انتقاد است  آنها نیستند ؟ بر عکس تعجب آور تر این است که  بعضی این زنان آوازخوان  مورد حمایت مالی بعضی از مردان پولدار و قابل نفوذ جامعه  و حتی  محافظه کاران هم قرار میگیرند

پس چرا فقط آریانا سعید  بیشتر مورد بحث  و انتقاد شدید محافظه کاران سنتی و مذهبی است  ؟ این سوال است که اکثریت زنان افغانستان و شاید خود آریانا سعید هم داشته باشد ؟

اینجا با همین انتقادات است  که نبض مشکل اساسی جامعه افغانستان در برابر زنان پیدا میشود . و کسانیکه واقعا هوشیار باشند میدانند که  محرومیت زنان افغانستان از کجا سرچشمه میگیرد .

 

*جواب این سوال شاید همان هدفمندانه فعالیت  کردن آریانا سعید باشد  . چون اندیشه سنتی  فرهنگ مرد سالاری درجامعه  افغانستان سبب میشود  آن مردان که هدفمندانه در رهگذر اعمال سلطه بر زنان و کنترول آنان در حوزه های خصوصی  و فضا های عمومی فعالیت میکنند ساکت  نمینشینند  . میخواهند  قدرت   خود را در سلطه بر زنان  حفظ کنند و به این شکل هویت مردانه  و قدرت مرد سالاری خود را در جامعه در پیوند با سرکوب زنان هدفمند و با سواد و اثر گذاردر جامعه  تقویت کنند.

 

من فکر میکنم که مردان  که با آریانا سعید مخالفت میکنند با شخص  آریانا سعید مخالفت ندارند با اندیشه و خط فکری و هدفمند بودن او برای تغییرجامعه در میان زنان  افغان مخالفت میکنند .هر زن که بجای آریانا سعید همینطور در جامعه سنتی افغانستان  هدفمندانه برای تغییر گام بردارد و درجامعه با افکار جدید نفوذ کند  مورد حمله گروه های محافظه کار قرار میگیرد و سرکوب میشود .

 همین امر سبب شده است که امروز اکثر زنان که شایسته نمایندگی از زنان افغان را ندارند به طور سمبولیک توسط همینگونه گروه ها و  مردان با نفوذ در جامعه به نسبت اشتراک  سمبولیک زنان در قدرت آورده شده اند تا اینگونه مردان هم لعل به دست بیاورند  و هم یاررا نرنجانند

 ولی متاسفانه با حضور و یا به  صحنه کشیدن  زنان سمبولیک و غیر شایسته  فعالیت های حقه  مدنی زنان شایسته و واقعا مظلوم را به انحراف کشانیده و صحنه را برای فعالیت زنان نخبه و شایسته  این سرزمین تنگ ساخته اند.

 







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



داکتر جلیله سلیمی