ساز عشق

۱۵ قوس (آذر) ۱۳۹۵

بی شوق عشق ومستی یک لحظه سال گردد

با یار خـوب و همـدل عمـری به حـال گردد

عشــق و امـید در دل نـیـروی جاودان است

بـا رنـگ و بـوی خـالص نـور وصال گردد

در دل اگــر نـبـاشــد زنگ ریـا و تــزویــر

چــون چـشــمـۀ گــوارا پـاک و زلال گـردد

در اضـطـراب دل هـا مهـــر و وفــا بمـیـرد

در مجـمع تـنـاقـض جـنـگ و جــدال گـردد

گـر چـشـم دل نبـیند راهـی که عـشق پـویـد

هـرســو قــدم گـذاری پـر کـنـد و کال گردد

ورگـوش دل گـشایی با سـازعشـق و مستی

والله کـه زنـــدگانــی بــس ایــــده آل گــردد

احسـاس عـشـق در دل گـر غـرق آز باشــد

نــور لطـیـف دل هــا محـــو ضــلال گـردد

افـرشـتگان خـوشـخـو مهـر پـری گـزیـنـنـد

ذهــن طـلـسـم دیــوان پــر جـنّ و آل گـردد

عـشـق و وفــا در دل آیـیـن وصـل گـیـرنـد

تا عـمــق عـمــر انـسـان اوج کـمـال گـردد

در ســیـنـۀ هــراســـان نــور یـقـیـن نـتـابـد

بر لـوح وهـم و تشـویـش محـو جمال گردد

از زور و زر نـیــابـی آرامـش دل و جــان

در گـیـرو دار قــدرت عمــری زوال گردد

در ذهـن و دیـده و دل گـر عـشق یارداری

هـم نـور جـان گیری هـم دیـد و فـال گردد

عشق و وصال دل هـا بنیان زندگانی است

یک روز عیش و مستی روزی عیال گردد







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



رسول پویان