خشونت، پدیده ی غیرمطلوب

١١ سنبله (شهریور) ١٣٨٩

خشونت فی النفسه چیزی غیر مطلوب است و عموماً مورد نکوهش چیز فهمان بوده است . اما اوراق تاریخ بشر شاهد این حقیقت است که خشونت در طول و عرض تاریخ به حیث یک وسیله مورد استفاده بوده و وضیعت حاکم جامعه بشری امروز  حاکی از این امر است که حتی امروز هم،  این پدیده  مورد استفاده برای برآورده شدن اهداف دارد.

آنانیکه در سدد نفی خشونت بوده اند برای نفی این پدیده منحوس بسا چیزهای دیگری را به عنوان بدیل  تجویز نموده اند که یک از این بدیل های مهم و مورد قبول تمام دول دموکرات و معتقد به اصالت مردم عبارت از حرکتهای مدنی میباشد. حرکتهای مدنی برای استحقاق حقوق و برآورده شدن اهداف دارای انواع گوناگون بوده اما مهمترین آن؛ "تظاهرات مسالمت آمیز" میباشد و ماده سی و ششم قانون اساسی نافذه سال 1382 افغانستان  بیان اینکه:" اتباع افغانستان حق دارند برای تأمین مقاصد جایز و صلح آمیز، بدون حمل سلاح، طبق قانون اجتماع و تظاهرات نمایند."،  تظاهرات و اجتماعات را حق مردم دانسته و اجازه داده است که مردم میتوانند بدون حمل سلاح برای تأمین اهداف جایز شان به طور مسالمت آمیز به سرکها ریخته و یا دست به تشکیل اجتماعات زنند.

اما تظاهرات به عنوان یک وسیله قانونی برای برآورده شدن اهداف در جوامع مؤثر است که در آن جوامع  چیزی بنام افکار عمومی شکل گرفته باشد و دولت حاکم هم معتقد به اهمیت افکار عامه بوده و افکار عمومی هم قادر به خلع قدرت حاکم در صورت عدم توجه دولت به خواستهای شان باشد .

در افغانستان که سالهای سال در بند یوغ استبداد داخلی و منازعات میان گروهی بوده و مردم با خشونت حس همنشینی دارد و افراد و سازمانها برای رسیدن به اهداف شان، از خشونت و کودتا کار گرفته اند، تظاهرات و اجتماعات مسالمت آمیز کاملاً غریبه بوده و تا فی الحال جای در افکار عامه ما آنچنان که باید میداشت ندارد بنا به همین واقعیت تلخ اما انکار ناپذیر، با وجود تظاهرات صدها هزارنفری سال 1387 مردم افغانستان در اعتراض به حمله کوچی نماها در مناطق مرکزی افغانستان و تظاهرات و اجتماعات متعدد دیگر در طول این سالها اینهم بعنوان یک اعتراض در قبال حمله کوچی نماها و به هدف تطبیق ماده چهاردم قانون اساسی مبنی بر اسکان کوچیها، تا حال حاضر این معضله پایان نیافته است و امکان استمرار آن در سالهای آینده دارد میرود. که خشونتهای 22 اسد سال 1389 در غرب کابل یکی از پیامدهای عدم حل و فصل این مشکل و توجه دولت به این معضله میباشد البته این هم یک امر قابل تأمل است که شاید یک تعداد سؤاستفاده گراها با سؤاستفاده از این معضله، هیزم آور این آتش باشد اما بزرگترین دلیل خشونتهای 22 اسد سال جاری غرب کابل را میتوان در عدم توجه دولت به تظاهرات و اجتماعات مسالمت آمیز مردم برای حل و فصل این مشکل، خلاصه کرد.

گذشته از دیدهای سیاسی که جناح ها به عدم توجه آنچانی دولت برای حل این مشکل دارد، بزرگترین دلیل  سهل انگاری دولت در قبال این مشکل، عدم شکل گیری افکار عامه در کشور میباشد که در صورت موجودیت این پدیده مقدس، تظاهرات میلونی مردم عاری از تأثیر بر افکارعامه نخواهد میبود که با این حال میتوان از مجرای افکار عامه بر دولت فشار آورد تا اهتمام بیشتر بر اینگونه موضوعات داشته باشد.

آتش زدن دکانها، پاره پاره نمودن عکسهای کاندیدها و حمله بر اماکن عامه و خاصه را به هیچ عنوان نمیتوان به آوردن دلیل فوق الذکر، توجیه کرد و وضییعت 22 اسد سال جاری به هیچ عنوان قابل قبول برای مردمی که علمبردا فصل نوین دموکراسی اند، نیست. اما آنانیکه عملاً به این وضع غیر مطلوب جامه عمل پوشانده اند و ده ها قربانی در پیشگاه این اعمال قربانی کردند نیز قابل تقبیح نیست چون اینها، آنهای نیستند که از اینگونه وضیعت سود میبرند بل اینها، آنهای اند که از احساست پاک شان توسط بسا سؤاستفاده گراها سؤاستفاده شده و ناآگاهانه به هدف برآورده شدن اهداف شان علیه خویش قیام کرده اند پس باید برای جلوگیری از تکرار این گونه فجایع در آینده ها، برای آنانیکه عملاً این وضع را رقم زدند، آگاهی داد وبرای آنانیکه آگاهانه این وضیعت را سازماندهی نموده اند هم مجازات.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



رستم پیمان