ترورهای تباری در سایه‌ی دستار طالبان

۱۷ جوزا (خُرداد) ۱۳۹۵

از گروگان‌گیری و کشتن هزاره‌ها تا گروگان‌گیری و کشتن تاجیک‌ها و ازبک‌ها همه یکی پی دیگر سازمان‌دهی شده به‌پیش می‌رود. کسانی‌که با استفاده از نام انتخابات و رای مردم بر چوکی‌های حاکمیت این کشور تکیه زده اند، دوام خویش را در انداختن تفرقه میان مردم و تبارکشی در این کشور می‌بینند. خودشان خوب می‌دانندکه اگر نفاق افگنی نکنند، مردم دیگر پشت سر شان نمی ایستند و این‌ها همان‌گونه که در چوکی‌ها از بیرون پرتاب شدند همان‌گونه مردم از پشت دیوارهای بلند و کانتینری‌شان به بیرون پرتاب‌شان خواهند کرد.

کسانی‌که حالا بنا به‌هردلیلی بر سرنوشت این مردم حاکم شده اند، می‌خواهند روی ناتوانی‌ها و عده های سرخرمن خود به گونه‌ی پرده بکشند. این پرده کشیدن‌ها جز با انداختن پراکنده‌گی و اتفاقات این چنینی بین مردم میسر نیست. بنا براین هر از گاهی با یک خبر وحشت‌ناک ذهنیت مردم را منحرف می‌سازند و بودن خویش را برای چند روزی بیمه می‌کنند.

حادثه‌ی اندوه‌ناک راهِ بغلان- کندز در افغانستان تازگی ندارد، اما در سمت شمال تازگی دارد و باید به همین سادگی از کنار آن رد نشد. چون کسانی‌که صاحب قدرت اجرایی و تصمیم‌گیری هستند، به‌چیزی‌که در گذشته گفته بودند حالا به راحتی عمل می‌کنند. راه‌کارهای که به خاطر حذف تبارهای بومی و جا به‌جایی تبارهای آن‌سوی مرز دیورند در کتابچه شیطان(سقاوی دوم) برای بیماران تباری و مستبدین انسان‌ستیز پیش‌نهاد شده بود حالا یکی پی دیگر دارد عملی می‌شود و مارا در خاک خودمان به همین سادگی به چالش می‌کشاند.

پیش ازاین 220 تن از دهشت‌گران وحشی در مسیر پروان- شمال دستگیر شدند اما گروه‌هایی در درون همین نظام تلاش دارند تا آن‌ها را به‌نام های کارگر و ... آزاد سازند. همه می‌دانندکه تروریزم از جنوب به شمال صادر می‌شود و تصمیم براین است که شمال کشور را در کوتاه‌مدت به پای‌گاه‌های تروریستی و جنگ‌های خان‌مان برانداز تبدیل کنند. سکوت مرموز سران جهادی و تفگن‌دران ما وضعیت را بیش‌تر ازاین بدتر می‌کند و شمال را در یک جنگ ناخواسته خواهد کشاند.

سران سمت شمال باید بسیار روشن موضع خویش‌را آشکار کنند. اگر کاری می‌کنند که همین حالا زمانش است و اگر کاری نمی‌توانند کردن به‌تر است که مردم را ازاین چشم به‌راهی رهانیده و بگویند که از دست ما کاری ساخته نیست بنا براین خودتان دست به‌کار شوید و از جان، فرهنگ و ناموس‌تان پاس‌داری کنید. آن‌زمان مردم خود دست به‌کار خواهند شد و درسی به تروریستان خواهند دادکه هرگز جرئت نا امنی شمال را نخواند کرد.

فرزند جمعه‌خان هم‌درد و یکی از بچه‌های حکمت‌یارکه هر روز در برگه‌های مجازی به‌ریش مردم می‌خندند و هر چیزی‌راکه تامین کننده‌ی منافع مردم افغانستان باشد، آن‌را سود «شمال تلوالی» می‌گویند و مردم شمالی راکه با نان و نمک آن‌ها بزرگ شدند و در خاک و زمین آن‌ها جان گرفتند، حالا به سخره می‌گیرند؛ اما حکومت را خبری نیست که نیست.

دولتی‌که شاه‌راهِ همه‌گانی‌اش را نتواند تامین امنیت کند، پس چه‌گونه می‌شود آن‌را دولت گفت؟ نبود مشروعیت این حکومت که یک‌سو، نبود مدیریت و ضعف دانش و تجربه مردم داری و سیاست ورزی این آدمان بی‌درد و وجدان مرده کارد را به استخوان مردم رسانده است. شغل که نداشتیم، عدالت که نبود، توازن در بودجه و دیگر امتیازهای بزرگ که نبود، امنیت هم که نبود، حالا گروگان گیری هم به آن افزوده شده است، پس این مردم به کدام دلیل از شما اطاعت کنند؟

باآن‌که مردم می‌دانند حکومت کار جدی و عملی‌ای در این زمینه نخواهد کرد اما بازهم فریاد دادخواهی خویش را بلند می‌کنند تا اتمام حجتی باشد برای کنش‌های پسین‌شان. هم‌چنان حکومت با اجراات نکردنش در این زمینه تروریستان و دهشت افکنان را تقویت می‌کند و آن‌هارا جرئت بیش‌تر می‌بخشد تا به خاطر آرام انسان بکشند، دزدی کنند و مردم را تباه کنند.

خوب است اگر روشن‌تر موضوع را مطرح کنیم، بیش‌تر دزدی ها، ره‌گیری‌ها و گروگان‌گیری‌ها در جاهای می‌شود که آن‌جا ناقلین زندگی دارند. اگر چشمه‌ شیر است، اگر گرداب بغلان است، اگر علی آباد است یا کندز. کسانی که در شمال مردم را بی روز می‌کنند و آرامش‌شان را برهم می‌زنند این را باید بدانندکه عصر عبدالرحمان‌خانی و امان الله‌خانی دیگر گذشته است و تاک‌سوزی ها و یغماهای منگلی‌هم دیگر نه تنهاکه کارگر نیست بل مجالی در شمال کشور ندارد و این فرصت را دیگر به تروریستان و انسان‌کشان خرد ستیز نخواهند داد.

به گفت عزیزالله آریافر تا زمانی که قریه ها و خانه‌های طالبان، مصئونیت داشته باشند، آن‌ها هرگز شکست نخواهند خورد!. پس به‌ترین راه ویران‌سازی ُسنگر های آن‌ها در درون خانه های‌شان است.

مردم شمال باید هرچه زودتر تصمیم بگیرند و موضع خویش را روشن کنند. پس ازاین اگر در هرجای شمال از طرف ناقلین به‌مردم بومی آسیب و یا تهدید متوجه می‌شود، باید ساکنین آن‌جاها کوچانیده شوند تا آرامش مردم نگه‌داشته شود. گرچند ازاین دولت امیدی نیست اما بازهم خواهش ما اینست که در این زمینه جدی عمل کند در غیر جنگ‌های انتقام جویانه آغاز خواهد شد و سپس به این چوکی پرستان هم فرصت این داده نخواهد شد تا دیگر بیش ازاین برگرده‌های مردم نادار و ستم دیده سوار شوند.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نصرالله نیکفر