در اندوه سه هنرمند چیره دست

۳۰ قوس (آذر) ۱۳۹۴

هنرمندان، هنردوستان، فرهنگیان و مردم افغانستان، در داخل وخارج ازکشور، برعلاوه این که از اوضاع نا به سامان افغانستان رنج می برند، درطول یک ماهی که گذشت در غم واندوه سه هنرمند ممتاز وشناخته شده جهان موسیقی وتیاترنشستند. همه به خوبی میدانند که هنرمند شدن، هنرمند بودن و هنرمند ماندن کار هرخس وخاشاکی نیست که نیست. هرکدام ازاین هنرمندان درطول سال های متوالی با قبول هزار گونه مشکلاتی که سد راه فعالیت های هنری شان قرار داشت، سینه سپرکردند وخود را تا آن جا ها رسانیدند که هنرشان مورد قبول  هنردوستان قرار گرفت .

مومن خان بیلتون

استاد مومن خان بیلتون یکی از هنرمندان ممتاز افغانستان بود که با تاسف  به روز ۱۸ عقرب مصادف به ۹ نوامبر سال ۲۰۰۱۵ به اثر مریضی که عاید حالش شده بود، جهان فانی را وداع گفت.


مومن خان بیلتون درسال ۱۳۱۱ هجری خورشیدی در شهر مزارشریف دیده به جهان گشود . پدرش جمعه خان نام داشت و پیشه اش دهقانی بود. بیلتون پیش از آن که به اوج شهرت ومحبوبیت دربین مردم قرار بگیرد، سال های قبل، یعنی آن گاه که کودکی بیش نبود با آلات موسیقی آشناشد و علاقه زیادی به موسیقی از خود ابراز نمود. وی هنوز چشم به دنیا نگشوده بود که پدرش دنیای فانی را وداع گفته و هنوز طفل کوچکی بیش نبود که مادرش را از دست داد وطفل محروم از نوازش والدین در خانه خواهرش در ولایت لوگربه زندگی اش ادامه داد. بیلتون با وجود همه مشکلات فقرو بیچاره گی  با توله یی که از نی ساخته شده بود،  آهنگ هایی را می نواخت و گاه گاهی  آهسته آهسته آهنگی را با خودش زمزمه می کرد .  دوستان و همسالانش وی را تشویق می کردند و درپی تحسین آوازش بر می آمدند. همزمان او با پشتکار وعلاقمندی روانش را با نغمه ها و آواز ها هماهنگی می بخشید وبا سازها خلوت می کرد وزمانی هم با پنجه های کوچکش تارهای تنبورش را نوازش می داد.

بعضی اوقات به اثر اصرار دوستان بزم دوستانه همسالانش را با صدایش گرم می ساخت و گاهی هم چار دیواری های بلند قلعه های گلی منطقه لوگر را باساز و سردوش رونق می بخشید و پیوسته اینجاو آنجا تحسین همگان را بر می انگیخت وشمار علاقمندانش از همان آوان روز تا روز بیشتر و افزونتر می گشت. بیلتون  زمانی که در لوگر بود به حلقه شاگردان بهایی جان پیوست و چهار سال تمام خدمت وی راکرد واز او شعر های زیادی آموخت. ( ۱ )  تا بالاخره برای بار نخست با معرفتی که با استاد دری لوگری پیدا کرد، پایش به عقب میکروفون رادیو افغانستان کشانیده شد و اولین آهنگش را از طریق امواج رادیو تقدیم هنر دوستان کرد .

 بیلتون هنرمندی بود که درمیان مردم خود زندگی کرد وهنرش را باصفاو صمیمیت در خدمت جامعه ومردمش قرار داد، زیرا او هر باری که در محافل وکنسرت ها ظاهرمی گشت با علاقمندان آوازش هر نوع فاصله را می برید و خود را با مردم خود نزدیک ونزدیکتر احساس می کردوهمان بود که باز تاب های احساس مردمش را به خوبی درک  می کرد.

بیلتون در طول  دورۀ فعالیت های هنری اش، چار بار به حیث هنرمند سال « موسیقی محلی » از طرف مردمش شناخته شده و پنج مدال هنری را ازآن خود ساخت  وآخرین بار از طرف تلویزیون آریانا ی کابل نیز منحیث هنرمند سال دربخش موسیقی محلی انتخاب گردید.

 بیلتون سفرهای زیادی به خارج از کشور مانند ترکیه ، بلغاریه و یو گوسلاویا داشته و درکنسرت هایش مورد استقبال قرار گرفته است.  بعداز مهاجرت از افغانستان  سفر هنری  به اروپا وامریکا نیز داشت  که با گرمی زیادی مورد استقبال هموطنانش در خارج از کشورنیزقرار گرفت .

استاد بیلتون ازدواج نموده بود وهفت فرزند دارد و یگانه آرزویش این بود که تا پایان عمر به حیث هنرمند در خدمت مردمش قرار داشته باشد. با صد دریغ و درد که در سالهای پر رنج زندگی، استاد بیلتون  بینایی و شنوایی اش را ازدست داده و در کنج خانه زمینگیر شد دیگر پنجه هایش توان آنرا نداشت که تار های تنبورش را به احتزاز بیاورد و دیگر نتوانست آواز بخواند وبه بسیار مشکل سخن می گفت. وزارت اطلاعات وفرهنگ و ریاست عمومی رادیو تلویزیون افغانستان نتوانسته و یا شاید هم نخواستند این هنرمند والا و بی بدیل کشور را جهت معالجه به یکی از کشورهای خارجی مانند هندوستان  بفرستند .

زمانی این هنرمند والا چشم از جهان پوشید وزیر اطلاعات وفرهنگ به منزل اش رفت ولی نخواست جنازه این هنرمند مردمی  را  تا خانه قبر مشاعیت نماید .

رسانه های افغانستان نیز گزارشی از مراسم تدفین استاد بیلتون را به تصویر نکشیدند وهمه رسانه ها مصروف گزارشات تظاهرات مردم، به خاطر به قتل رسانیدن هفت شهروند افغانستان توسط تروریستان طالبی و داعشی بودند.

 داکترمحمد نعیم فرحان

همچنان با تآسف و تآثر فراوان اطلاع یافتیم که دکتور محمد نعیم فرحان از شخصیت های بارز و یکتن از چهره های آشنای دنیای هنرموسیقی وتیاتر نیز به تاریخ  ۲۲ نوامبر درشهر سدنی استرالیا جهان فانی را وداع گفت .


داکتر محمد نعیم فرحان در سال ۱۳۱۷خورشیدی درولایت قندهار دیده به جهان گشود. و پس از با خانواده اش به شهر کابل مسکن گزین شد.

 داکتر فرحان تحصیلات خویش را  درلیسه عالی حبیبه و  لیسانس اش را در رشته تاریخ و جغرافیه در سال ۱۳۴۲ از دانشکده ادبیات دانشگاه کابل دریافت نمود. سپس برای ادامه تحصیل به چکوسلواکیا رفت و در یکی از بهترین دانشگاه های اروپا یعنی دانشگاه چارلز پراگ بمدت ده سال تحصیل نمود و با کسب مقام دکتورا از آن فارغ گردیدو جهت خدمت به کشورش بازگشت .

 مرحوم فرحان  از آوان جوانی به هنر آوازخوانی و تمثیل در تیاتر؛ ابتدا بنام نعیم شعله و بعدآ نعیم فرحان به فعالیت های هنری اش  ادامه داد و بعد از تحصیلات اکادمیک بعنوان کارگردان ، مترجم و کارشناس برازنده عرصه تیاتر از شهرت فراوان برخوردار شد. او نمایشنامه های زیادی نوشت و ترجمه کرد و به همراهی نخبگان تیاتر افغانستان چون خانم حبیبه عسکر، استاد عبدالقیوم بیسد، رفیق صادق، حمید جلیا و مسرور نجیمی بروی صحنه رفت.

موصوف با کسب لقب کارمند شایسته فرهنگ ، مدالها ، نشان ها و جوایزو تقدیر نامه های فراوانی را بخاطر ابتکارات هنری بدست آورد و در دهه شصت ابتدا بحیث استاد و بعدآ به صفت رئیس دانشکده هنرها در دانشگاه کابل کرسی اکادمیک داشت و جوانان هنرمند فراوانی را درین راستا تربیه نمود.

از کارهای شاخص این یازیگر برجستۀ تئاتر افغانستان، می‌توان به نمايشنامه‌هایی چون: شام زندگی، زنان عصبی، شربت غريت، خاطره‌یی يک شب، کور خود بینای مردم، حماسه مادر گورکی، ملالی دوشیزه افغان، جبارخان و جلادخان، میرزا قلم‌ها، عزیزم مرا بکش، تو قهرمان نیستی، همه مادران مادرم است، امشب شاه می‌میرد و تاجر مرگ، اشاره کرد.

جنازه داکتر نعیم فرحان درشهر سدنی استرالیا به خاک سپرده شد روانش شاد باد.

استاد سلیم بخش

وبالاخر به روز سه شنبه اول دسامبر۲۰۱۵ میلادی خبرمرگ هنرمند شناخته شده کشور استاد سیلم بخش پسر شهنشای غزل استاد رحیم بخش از طریق  فیسبوک  جناب انجنیر محمد صدیق قیام انتشار یافت. رسانه های های افغانستان  از فوت استاد سلیم بخش خبری را انتشار ندادند واکر انتشار یافته باشد آن را من ندیدم .


 استادسلیم بخش در سال 1329 خورشیدی در گذر خواجه خوردک خرابات کابل در یک فامیل هنرمند چشم به جهان گشود.تا گوشش احساس کرد ساز شنید وتا چشم باز کرد آلات موسیقی را دید ومانند اکثر اهل خرابات با ساز وسرود بزرگ و بزرگترشد بعد شامل مکتب شده  از لیسه غازی فارغ گردید و بعد به صفت کارمند تخنیکی در ریاست مطابع دولتی شروع به کار نمود. بعدا به رادیو افغانستان رفت ومنحیث عضو اداره موسیقی رادیو افغانستان  ایفای وظیفه کرد.

استاد سلیم بخش هنر موسیقی را نخست نزد پدر خود زنده یاد استاد رحیم بخش فرا گرفت  وبعدا با برادر خود استاد حسین بخش نزد استاد نزاکت علی خان و استاد سلامت علی خان به شاگردی نشست. استاد سلیم بخش و استاد حسین بخش بعداز آن که به وطن عودت نمودند به شکل دوگانه به ثبت آهنگ های کلاسیک و تهمری آغاز کرده وخوب درخشیدند.

زمانی که استاد حسین بخش به هندوستان مهاجر شد هردو برادر ناگزیر شدند به تنهایی هنرنمایی نمایند .         

استاد سلیم  درآرشیف رادیو تلویزیون افغانستان بیش از یک صد و چهل پارچه آهنگ کلاسیک، غزل و تمری ضبط نموده است.

مدتی بود که استاد سلیم بخش از مریضی شکر رنج می برد، تا اینکه دراثر سکته مغزی  دریکی ازبیمارستان های کابل داخل بستر شد. وزارت اطلاعات وفرهنگ جهت تداوی این هنرمند شناخته شده هیچ گونه مساعدتی را روا نداشت . بنا در آخرین لحظات خانواده استاد رحیم بخش وی را به شهر پشاور پاکستان انتقال دادند اما متاسفانه بسیار ناوقت بود و هیچ گونه نتیجهٔ خوبی را در پی نداشت و بالاخردرهمانجا داعی اجل را لبیک گفت . جنازه استاد سلیم بخش به کابل انتقال داده شد و بعداز نماز جنازه  درمسجدعیده درشهدای صالحین به خاک سپرده شد. گفته شده است که در مراسم جنازۀ او از اولیای امور وزارت اطلاعات وفرهنگ کسی حضورنداشت، صرف رییس رادیو تلویزیون ملی در مسجد عیدگاه حضور پیدا نمود ولی وقت تشیع جنازه استاد گرامی را تا شهدای صالحین نداشت .

ناشررنگین وفات این بزرگان حوزۀ هنر را به خانواده های ایشان وبه جامعۀ فرهنگی تسلیت می گوید.

....................................................................................................................

 

۱ ــ  سرگذشت موسیقی معاصر افغانستان  تالیف : استاد عبدالوهاب مددی .







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



محمد حیدر اختر