مبارزۀ برنامه‌ریزی شده با مواد مخدر، راهی که باید از آن گذشت!

۲۳ قوس (آذر) ۱۳۹۴

کشت خشخاش، تولید مواد مخدر و قاچاق آن در افغانستان، عوامل  بسیار پیچیده و گستردۀ درونی و بیرونی دارد. تاریخ کشت خشخاش در افغانستان و در حوزۀ که ما زنده‌گی می کنیم تاریخ درازی دارد، اما پس از پیروزی مجاهدین در 1992 میزان کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در کشور دامنۀ بیشتری یافت. در زمان حاکمیت طالبان در 1999 بود که افغانستان در صدر فهرست کشور های تولید کنندۀ مواد مخدر در جهان قرار گرفت.  این نکته روشن است که هرگونه مبارزۀ رهبردی با مواد مخدر نیار به آن دارد تا تمامی این عومل کشت خشخاش در کشور شناخته شود، برای آن که بدون شناخت دقیق از شناخته شود، ارزیابی گردد و باین عوامل مشکل خواهد بود ه بتوان این مبارزه را به سرانجام رساند.

باید تلاش کرد تا مبارز با مواد مخدر را به یک برنامۀ بزرگ ملی بدل کرد. وقتی یک مشکل ابعاد همه گانی پیدا می کند، در این صورت مبارزه با آن نیز نیاز به بسیج همه نیروهای ولتی و ملی دارد. این در حالی است که در سال‌های پسین هرچند کشت خشخاش در شماری از ولایات کاهش یافته و یاهم ریشه کن شده است؛ اما به سبب نا امنی ها و نبود یک برنامۀ ستراتژیک ملی در جهت مبارزه علیه مواد مخدر ، میزان کشت و تولید آن در شماری از ولایات رو به افزایش بوده است.

بر بنیاد یک گزارش پژوهشی در سال های اخیر، سالانه در افغانستان 375000 کیلوگرام هیرویین تولید می شود که  20000 کلیو گرام آن را سالانه معتادان کشور به مصرف می رسانند وباقی مانده که به 355000 کیلو گرام هیرویین می رسد از مرزهای غربی، جنوبی، شمالی و شمال شرقی افغانستان به کشورهای همسایه واز آن جا به کشور های غربی قاچاق می شود.

در این گزارش گفته شده است که بهای یک کیلو گرام هرویین در بازارهای غرب به  150000 دالر می رسد و شبکه‌های قاچاق جهانی مواد مخدر از درک قاچاق و فروش هرویین تولید شده در افغانستان، سالانه دست کم هفتاد ملیار دالر به دست می آورند که تنها دو میلیون چهارصد هزار دالرآن به  کشاورزان افغانستان می رسد و باقی مانده در جیب  شبکه‌های قاچاق داخلی و خارجی می ریزد.

بر بنیاد این  گزارش هم اکنون شمار معتادان به مواد مخدر، در کشور دست کم به سه ملیون تن می رسد که اضافه از 250000 تن آنان را کودکان و ده ها هزار تن دیگر را زنان تشکیل می دهند. دراین گزارش شمارمعتادان در شهر کابل 720000 تن گفته شده است که سالانه 18000کیلو گرام مواد مخدر را به مصرف می رسانند. در گزارش هم­چنان آمده است که هزینه­ی سالانۀ معتادان در افغانستان به بیش از دو ملیار نه صد میلیون دالر می رسد.  گفته شده است که هم اکنون افغانستان 90 در صدر مواد مخدر جهان را تولید می کند.

اخیراً رییس جمهور اشرف غنی احمد زی  به رسانه‌ها گفته است که به گونۀ کلی شمار معتادان در کشور به 13 درصد  می رسد. بخش بیشتر این معتادان را جوانان و نوجوانان می سازد. این یک رقم بسیار تکان دهنده است که دست کم به سه ملیون تن می رسد و این رقم  بیشتر از نفوس بسیاری از کشورهای جهان است. افغاستان کوشر فقیری است ، و این سه ملیون تن نیز بار دوشی است که باید بر دوش خانواده‌ها و در نهایت بر دوش مردم افغانستان!

با در نظرداشت چنین ارقامی می توان گفت که عوامل کشت خشخاش و شبکه های قاچاق مواد خدر بسیار پیچیده است. چنین است که مبارزه علیه مواد مخدر باید با در نظرداشت چنین عوامل و شرایطی در چارچوب یک ستراتیژی مشخص و دراز مدت طرح گردد. این نکته را هم باید گفت که هیچ برنامۀ ستراتژیک در یک کشور بدون اشتراک آگاهانه و مسووُلانۀ  مردم نمی تواند به کامیابی برسد.

هم اکنون نهاد‌های گوناگونی دولتی و غیر دولتی در امر مبارزه با مواد مخدر در کشور کار می کنند؛ اما این همه نیروها تا آن‌گاه که یک ستراتیژی تصویب شده وجود نداشته باشد، نمی تواند سودمندی را که انتظار می رود به میان آورد. از این نقطه نظر افغانستان به یک ستراتیژی ملی مبارزه با  مواد مخدر نیاز دارد.

در این ستراتیژی نه تنها باید تمام شیوه‌ها و راهکار های مبارزاتی در داخل کشور در میان تمام نهاد‌ها هم آهنگ شود؛ بلکه نیاز است که بُعد بیرونی میارزه با مواد مخدر نیز در نظر گرفته شود. برای آن که مشکل مواد مخدر در افغانستان  نه تنها یک مشکل گستردۀ ملی است؛ بلکه ابعاد منطقه‌یی و جهانی نیز دارد.

شبکه‌های قاچاق مواد مخدر نیز دارای ابعاد درونی و بیرونی است. این که شبکه های قاچاق داخلی چگونه می توانند با شبک‌های جهانی پیوند یابند و چگونه شبکه‌های داخلی می توانند مواد مخدر را در آن سوی مرز‌ها به شبکه‌های بیرونی برسانند و آن‌ها بر بنیاد چه نظم و با استفاده از چه راه‌کارهای به چنین اهدافی می رسند باید در این ستراتیزی ملی مشخص شود. برای از پای افگندن دشمن باید نخست آن را شناخت و مواد مخدر خود امروزه بزرگترین دشمن امنیت افغانستان است. اگر مواد مخدر اقتصادی را هم به میان می آورد این اقتصاد، یک اقتصاد کاذب است و ثمرآن ، همان‌گونه که در گزارش بالا آمده است در جیب شبکه‌های قاچاق و عمدتاً در جیب شبکه‌های قاچاق بیرونی می ریزد.

با در نظر داشت نکاتی که گفته شد؛ این امر بسیار ضروری به نظر می آید که وزارت مبارزه با مواد مخدر نیاز دارد تا با طرح یک برنامۀ ستراتیژیک مبارزه با مواد مخدر، اهداف درازمدت و راهکار‌های مبارزاتی خود را مشخص سازد. امکانات و سهولت‌ها باید ارزیابی گردد. عوامل شناسایی و تحلیل شوند تا این مبارزه بتواند به گونۀ یک مبارزۀ ملی و سراسری همه شهروندان کشور را به این میدان مبارزه فراخواند. هرچند دولت این برنامۀ ستراتژیک را رهبری می کند، با این حال پیروزی  هر برنامۀ ستراتیژیک ملی به سهم گیری آگاهانه و مسوُولانۀ شهروندان را را نیز نیاز دارد. البته چنین سهم گیریی وجود نخواهد داشت تا  به در زمینه آگاهی داده نشود!

در سال‌های پسین با در نظر این امر دولت خواسته است تا پشتی بانی مردم را با خود امر مبارزه علیه مواد مخدر داشته باشد. بربنیاد چنین نیازمندی بود که برنامۀ تقدیر از اجراآت خوب بر اساس فرمان 99 مقام ریاست جمهوری دولت اسلامی افغانستان در چارچوب وزارت مبارزه علیه مواد مخدر به سال 2007 به فعالیت آغاز کرد که در گام نخست به وسلیۀ  ادارۀ انکشافی  سازمان ملل متحد (UNDP)  تا به ولایاتی که در امر کاهش و ریشه کن سازی کشت خشخاش دست آورد هایی دارند برای شان پاداش داده شود. چنان که در مرحلۀ نخست برنامۀ تقدیر از اجراآت خوب برنامۀ این سه کتگوری زیرین مستحق دریافت پاداش می شدند:

  • ولایاتی که بر بنیاد گزارش سالانۀ سازمان ملل متحد؛ میزان کشت کوکنار را به صفر می رساندند و وضعیت صفری کشت کوکنار را حفظ می کردند.
  • ولایاتی که میزان کشت کوکنار را به میزان ده درصد کاهش می دادند.
  • ولایاتی که هر چند شامل این دو دسته نمی شدند؛ ولی  اجراآت  و دست آورد های خوبی در امر مبارزه علیه مواد مخدر می داشتد.

پس ازتطبیق مرحلۀ نخست  بر بنیاد تجربه های به دست آمده، برنامۀ تقدیر از اجراآت خوب به بازنگری شد که بر بنیاد این بازنگری مرحلۀ دوم برنامۀ تقدیر از اجراآت خوب یا جی پی ای دوم آغاز شد. در این مرحله بیشتر توجه بر تطبیق پروژه های متمرکز شد که باید دهقان محور باشد. در این مرحله ولایت های شامل پاداش برنامۀ تقدیر از اجراآت خوب شناخته می شوند که در کتگوری های  زیرین باید دست آورد هایی داشته باشند:

  • محو و کاهش کشت کوکنار،
  • تنفد قانون،
  •  آگاهی عامه .

با این همه بسیار دشوار به نظر می آید که  بدون آگاهی عامه بتوان به چنین نتایجی دست یافت. این امر نیاز دوامدار آگاهی عامه را به میان می آورد. کشت خشخاش در کشور اگر در یک جهت سبب کاهش تولیدات مواد خوراکی می شود، در جهت دیگر زیانمندی های گسترده یی را درعرصه های گوناگون زنده گی خانواده گی، زنده گی اجتاعی، محیط زیست و عرصه های دیگر نیز سبب می شود. همان گونه که پیش از این گفته شد مبارزه علیه مواد مخدر بدون سهم گیری مردم به نتایج دلخواه نمی رسد؛ البته این امر زمانی می تواند نتایج تاثیرگذار تری داشته باشد که مردم با آگاهی در امر مبارزه با مواد مخدر سهم گیرند!

بر بنیاد چنین نیازمندی بود که  برنامۀ تقدیر از اجراآت خوب  با ایجاد برنامۀ آگاهی عامه  اجرای یک برنامه شش ماهۀ آگاهی عامه در 18 ولایت(بدخشان، تخار، کندز، سمنگان، بلخ، پروان، بامیان، دایکندی، میدان وردک، غزنی، هلمند، قندهار، فراه، ارزگان، نمیروز، هرات، ننگرهار و لغمان) که در بر گیرندۀ 90 ولسوالی بود، از 15 سپتمبر 2014 تا 15 فیبروری 2015 روی دست گرفت. در این دور آگاهی عامه 36 تن آموزگار آگاهی عامه  ( زن و مرد)  مشغول کار بودند که 360 نشست آگاهی عامه را برای زنان و مردان راه اندازی کردند که در کلیت 9000 مرد و زن در این نشست‌ها اشتراک داشتند.  در جریان این نشست‌ها برای اشتراک کننده‌گان مواد آموزشی توزیع شده است. البته این نکته را باید یاد دای کرد که پیش از این که آموزگاران آگاهی عامه  و ناظران به کار خود عملاً آغاز کنند، برای آنان یک دورۀ آموزشی دو روزه در شهر کابل راه انداز گردید تا با شیوه های آموزش و عمدتاً آموزش بزرگ سالان اشنا شوند. این نشست ها به وسیلۀ شش ناظر یا مونیتور نظارت می شد. بر بنیاد گزارش‌های که ناظران و آموزگاران از ساحه برای ما فرستادند چنین بر می اید که مردم با علاقمندی در این نشست‌ها اشتراک کرده و دیدگاه‌های خود را در پیوند به پروژه های مورد نیاز خویش با ما در میان گذاشتند.  این پیشنهادها مورد ارزیابی قرار دارد و در آینده برنامۀ تقدیر از اجراآت خوب در جهت طرح و تطبیق آن پروژه های پیشنهادی که اجرای آن عملی بوده باشد، برنامه هایی را روی دست می گیرد. این نکته را باید یاد دهانی کرد که آگاهی عامه یک امر دوامدار و همیشه گی است و برنامۀ تقدیر از اجراآت خوب در آینده چنین برنامه یی را  بر بنیاد تجارب به دست آمده  با شیوه های موثر تری روی دست خواهد گرفت!

یافته های برنامه :

در پایان این برنامه ناظران و شماری از آموزگاران دریافتهای خود را به گونۀ گزارش‌های تحلیلی به دفتر مرکزی فرستادند. این گزارش ها در حقیقت دریافت های مستقیم آنان در جریان کار 5 ماهۀ شان  در ولسوالی های این هجده ولایت است. با تحلیلی که از این گزارش‌ها صورت گرفت می توان گفت که کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در افغانستان عوامل بسیار پیچده یی دارد که این امر نیاز به تحقیق گسترده و همه جانبه نه تنها در ساحه دارد، بلکه نیاز است که در رابطه به دریافت این عوامل نشست‌های علمی کارشناسانۀ، دانشمندان، کارشناسان و  نیروهای امنیتی در شهر کابل و ولایات کشور راه اندازی شود. بر بنیاد نتایج چنین پژوهش ها و کنفرانس هامی توان راهکارهایی را در چارچوب یک بر نامۀ ستراتژیک ملی مبارزه علیۀ مواد مخدر مشخص ساخت. اما عجالتاً از تحلیل گزارش های ناظران برنامۀ آگاهی عامه  و آموزگاران  می توان موارد زیر را مشخص ساخت.

ناامنی‌ها یا نبود امنیت لازم در شماری ولسوالی‌های بعضی از ولایات سبب شده است تا میزان کشت خشخاش در منطقه  گسترش بیشتری پیدا کند.  این دو پدیده به گونه یی با هم در پیوند اند. اگر در یک جهت نا امنی سبب گسترش کشت خشخاش می شود ، در جهت دیگر کشت خشخاش ، تولید مواد مخدر و قاچاق آن نیز به وضع امنیتی منطقه تاثیر منفی برجای گذاشته و دامنۀ نا امنی ها را بیشتر می سازد. برای آن که با افزایش کشت خشخاش و قاچاق مواد مخدر، پای شبکه های مواد مخدر به منطقه کشیده شده و آن ها در شرایط نا امن و در تفاهم با گروه های تفنگدار غیر مسووُل منطقه می توانند بیشتر  به اهداف خود برسند و امکانات بیشتر قاچاق مواد مخدر را به  بیرون کشور به دست آورند. در این پیوند می توان موارد زیرین را مشخص ساخته اند:

  • ظاهراً دهقانان به وسیلۀ شبکۀ قاچاق  و زورمندان که با شبکه‌های قاچاق پیوند دارند  تشویق می شوند و در مواردی هم وادار ساخته می شوند تا به کشت خشخاش بپردازند.

 

  • در مناطقی که طالبان بر وضعیت حاکم اند، آنها با گرفتن مالیه از کشت خشخاش و تولیدات مواد مخدر، نه تنها به آن‌ها اجازه می دهند، که خشخاش کشت کنند و به تولید مواد مخدر بپردازند؛ بلکه دهقانان را مجبور می سازند که به چنین کاری ادامه دهند. گفته می شود که در چنین مناطقی حتا بعضی از گروه های طالبان  در قاچاق مواد مخدر دست دارند. گفته شده است که کشت خشخاش نه تنها برای شبکه های قاچاق، زورمندان محلی یک منبع در آمد بزرگ است؛ بلکه طالبان نیز از آن به حیث یک منبع بزرگ مالی در جهت  تامین مصارف جنگی خود استفاده می کنند.

 

  • هرچند در بعضی مناطق زعفران به گونۀ کشت بدیل جایگاه کشت خشخاش را گرفته است؛ اما هنوز زعفران نتوانسته است که جایگاه کامل کشت خشخاش را در میان کشاورزان بگیرد!  در این زمینه باید تحقیقات بیشتری صورت گیرد که افزون بر زعفران دیگر چه گونه کشتی را می توان جاگزین خشخاش ساخت.

 

  • نبود بازار مناسب جهت فروش تولیدات کشاورزی، خود مشکل دیگری است که کشاورزان به کشت خشخاش  روی می آورند، برای آن که آن‌ها برای فروش تولیدات کشاورزی  به بازارهای مناسب در داخل و خارج کشور دست رسی ندارند.

 

  • بر اساس دریافت‌های که ناظران و آموزگاران آگاهی عامه داشته اند، گذشته از این که در شماری ولایات بعضی از کارمندان دولتی در جهت کاهش و ریشه کن سازی کشت خشخاش برنامه های دقیقی ندارند ، بل در امر جلو گیری آن نیز اقدامات به موقع انجام نمی دهند. حتا گزارش‌های وجود دارد مقامات  ولایتی خود در امر قاچاق مواد مخدر سهم دارند. چنان که در ولایات جنوب و جنوب شرق کشور عمدتاً پولیس با شبکه های قاچاق در ارتباط بوده و  قاچاق مواد مخدر را در بدل دریافت پول زمینه سازی می کنند.به دریافت‌ها نشان می دهد که ممکن نیست که این همه تولیدات مواد مخدر بدون هم کاری ارگان های محلی به مرز های کشور رسانده شود.

 

  • هم چنان همکاران ما این شکایت‌های مردم را ثبت کرده اند که دولت به آن پیمانه یی که نیاز است؛ در امر حمایت از کشاورزی  و اقتصاد دهقانان به گونۀ دقیق برنامه های ثمر بخشی را اجرا نمی کنند؛ در حالی که باید دولت در چارچوب یک برنامۀ استراتژیک حمایت از کشاورزی افغانستان را در شمار اولویت‌های کاری خود قرار دهد.

 

  • در چارچوب یک برنامۀ استراتژیک دولت  باید مسالۀ آگاهی دهی  به هقانان را روی دست گیرد ، تا آن ها بتوانند به شیوه های مدرن به کار کشاورزی بپردازند و کشاورزی افغانستان از حالت سنتی آن به حالت مدرن برسد ، تا میزان تولید مواد خوراکی در کشور افزایش یابد که این امر خود بهبودی زنده گی  دهقانان را نیز در پی دارد. برای آن که فقر اقتصادی دهقان خود یکی از انگیزه ها و دلایل دیگری است که دهقانان به کشت خشخاش روی می آورند.

 

  • بر اساس دریافت هم کاران مسالۀ کشت خشخاش امروزه نه تنها به یک مشکل گسترده و ملی بدل شده است، بلکه ابعاد منطقه یی و جهانی نیز دارد.  برای مبارزه بر ضد آن نه تنها به یک ستراتژی ملی که در آن همه  ارگان های ذی ربط باید در هم آهنگی و هم سویی کار کنند؛ بلکه باید در میان کشور های منطقه نیز چنین برنامۀ مشترکی ساخته شود. در بُعد دیگر باید توجه جدی  کشورهای غربی نیز به این مساله کشانده شود، برای آن که امروزه بخش بزرگ تولیدات مواد مخدر افغانستان به وسیلۀ  شبکه های قاچاق مواد مخدر به آن کشورها رسانده شده و هم اکنون بخش بیشتر این مواد در آن کشور ها به مصرف می رسد.

 

  • دهقانان هم‌چنان  نیز ابراز داشته اند که اگر کشورهای غربی می خواهند تا کشت  خشخاش  و تولیدات مواد مخدر در افغانستان کاهش یابد، باید آنان در گام نخست، بازار مواد مخدر خود را از میان بردارند، زمینۀ قاچاق مواد مخدر به غرب را کاش دهند و در گام بعدی از میان بردارند! در صورتی که مواد مخدر در غرب بازاری نداشته باشد، در آن صورت  قیمت آن در بازار های داخلی بسیار کاهش می یابد و در آن صورت دهقانان علاقمندی به کشت خشخاش نخواهند داشت.

 

  • در پیوند به گسترش اعتیاد در افغانستان هم کاران ما با دریافت دیدگاه های مردم به این نتیجه رسیده اند که استفاد از مواد مخدر عمدتاً تریاک به صورت سنتی در درمان شماری از بیماری ها مانند سینه بغل  رواج داشته  که ادامۀ چنین وضعی بعداً اعتیاد را سبب شده است. غیر از این در بعضی از مناطق افغانستان که عمدتاً به صعنت قالین بافی سروکار دارند  و مادران با پف کردن دود تریاک بر کودکان،  آن ها را  به خواب طولانی فرو می برند تا با آرامی به کار خود ادامه دهند که ادامۀ این کار  آرام آرام کودکان را با اعتیاد سردچار ساخته است!

 

 

این نکته را باید در نظر داشت که مبارزه با کشت خشخاش، تولید مواد مخدر ، قاچاق آن و در نهایت مبارزه با اعتیاد یک مبارزۀ دراز ، دشوار است که باید در چارچوب یک برنامۀ راهبردی ملی تنظیم شود. وقتی این رقم  به رسانه‌ها داده می شود که که 13 درصد نفوس مردم افغانستان معتاد به گونه گون مواد مخدر این اند، این امر همان زنگ خطر بزرگی است که به صدا در آمده است که اگر جدیدگرفته نشود و بودجۀ بیشتر در امر مبارزه با مواد مخدر هزینه نشود، اعتیاد می تواند به مانند یک بیماری واگیر تمام رده‌های گوناگون جامعه را بیمار ساز.

یکی از راه های که امروزه بر نامۀ تقدیر از اجراآت خوب ان را با جدیت دنبال می کند، ایجاد پروژه های کشاورزی و دهقان محور است که  در ولایتی که در امر مبارزه وآگاهی دهی به مردم در پیوند به مواد مخدر دست آوردهایی دارند.

هم اکنون  گذشته از این که در شمار زیادی از ولایات کشور اجرای برنامۀ تقدیر از اجراآت خوب به پیش برده می شود ؛ بلکه  در مشوره های شوراهای انکشافی و لسوالی‌ها و ولایت پروژههای کشاروزی دهقان محور نیز پیاده می شود. این امر دریک جهت مقام های ولایتی ، دهقانان و زمین داران را تشویق می کند که دست از کشت خشخاش بردارند، بلکه در جهت دیگر چنین پروژه‌های در امر توسعۀ زنده‌گی اقتصادی و اجتماعی دهقانان اهمیت بزرگی دارد!

 

 







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



پرتو نادری