مردی برای گفتن
۱۱ عقرب (آبان) ۱۳۹۴
بخشیده به :
مردی که کفش خویش را به سوی «جورج بوش» دوم پرتاب کرد .
مردیست
مردیست در سرشتش
خوابیده خوی پلنگان
ـ در روزگار ِآتش .
[ ] [ ]
مردیست چون جنونی
آفاق
پیداست در پیامش .
[ ] [ ]
مردیست مثل یک شب
مخدوش ومنکسر وگاه
لبریز ِ قصهء باران .
[ ] [ ]
مردی
برای گفتن
مردیست همچو طوفان .
---------------------------------
برلین
دوهزاروپانزده ترسایی
تحریرنهایی
))) ))) )))
)))
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته