همبستگی می تواند سپری باشد

۱۵ سنبله (شهریور) ۱۳۹۴

سالهای دراز و طولانی  است که کوشيده ايم تا به عاليجنابان "منادیان ملت سازی" مان توضيح دهیم که "ملت سازی" و "دولت ملی" در ظل حکومت ايدئولوژيک "مذهبی – غیر مذهبی" و در محوریت "یک قوم – خاص" لااقل در کشور ما ممکن نيست.  این قباء قدرت که در قامت شما خودنمایی میکند سال ها قبل توسط "دیزاینرهای" استعمارگر خارجی به منظور رسیدن به اهداف راهبردی مشخص شان دوخته شده بود و اعتبارش نیز در گروِ همان  اهداف بوده و است، نه قابلیت خاص شما. اما حالا بازیگران جدید و دارای قابلیت های بالا وارد بازی شده و این قباء برای شما بزرگی میکند!

دیگر آن باور و اعتماد به نفس کاذب "هژمونی پشتونیسم" که با اتکاء به قدرت های خارجی، د ر بین نخبه گان پشتون شکل گرفته بود و خود واقف اند، از آنجایی که با واقعیت های موجود قومی، فرهنگی و تاریخی در کشورمان همخوانی ندارد، از طرف سایر اقوام باشندۀ کشور طرد و مورد انکار قرار گرفته است.

در مجموع حوادث گذشتۀ تاریخی (جهاد –دوران مقاومت – انتخابات) نیز حقانیت این "انکارتاریخی" و مبارزه ضد استبدادی سایر قومیت های کشور؛ وباطل بودن تفکر پشتونیسم را به اثبات رسانده است. دیگر دیوارهای بلند توهمات دیرینه "مسئله اکثریت – افغان سازی – لوی افغانستان..." فروریخته است. بهتر است از خیالات واهی و توهم بیرون بیایید. بیش ازین، قدرت سیاسی در این سرزمین ملکیت و میراث انحصاری به حساب نمی آید و تفکرات کهنه جای خود را به عصر مبارزه برای عدالت خواهی خالی کرده است. این امر، نشانه ایست از بیداری وآگاهی مردم و از نگاه تازه به تاریخ معاصر کشور مان. حالا زمان آن فرارسیده تا به تحقیرها و بی عدالتی های اجتماعی پایان داد، شکیبائی مردم در برابرتحمیلات و سوءاستفاده ها واقعاً به پایان رسیده است.

دیگر قرار نیست، چند تا آدمک ناشی و متناقض گفتار-کردار با ظاهر دموکرات، نامتعادل و بيمارگونه که عصبیت و روان درهم ریخته شان باعث تعجـّب و حیرت همگان است و معمولاٌ یک برچسب (زی) را نیز به دنبال خود یدک می کشند، از ما "ملت" بسازند. مزخرف تر از این نمیشه!

این حضرات با پایان نامه  های جامعه شناسی، مردم شناسی،دکتر اقتصاد...دست ساخت سازمان های استخباراتی(آی –اس –آی) یا(سی –آس -اِی ) یا(ام –آی 6)یا( کی –جی – بی سابق).... و  تراوش های ذهنی مالیخولیایی خود ،باید بدانند که با این روش ها ما ملت نخواهیم شد، زیرا تجربه تاریخی از حکومت "عبدالرحمن خان" تا طرح های دلقک درباری « محمود طرزی» و تا حالا چنین چیزی را نشان می دهد .

ازطرف دیگر، بی اعتنائی تاریخی "پشتون" به وجودیک اقتصادسالم وتوانا و چسبیدن به کشت"تریاک" ، غارت اقوام دیگر و پولهای کمکی کشور های کمک کننده و عدم درک اینکه  در روزگارما استقلال سیاسی بدون یک اقتصادتوانا مفهومی ندارد وتوسعهء اقتصادی،شرط لازم وواجب تحقّق دموکراسی سیاسی ونیل به ترقی اجتماعی و وحدت ملی و دولت رفاه ملی است . اما  دریغا ،وقتی فهم ای "حامدکرزی – اشرف غنی" از دولت داری و "ملت سازی!"این است که می بینید، حالا حساب سایر«شُتُر»چران ها ی (بی مدرک تحصیلی)پاک روشن است!!.

حالا با همه "صغارت پشتون(=افغان) - من هندو- من هزاره-من ازبک- من تاجیک ...ـ با وجود  مواضع و صف های عقيدتی مختلف، آرمان ها و برنامه های گوناگون، و حتی در تخالف تام با این "صغیر" ـ باز هم می توانیم همگی با هم بنياد کارمان را بر مبارزه ای مشترک عليه حکومت پاکستان ، علیه جهنم ساخت پاکستان در کشور مان، علیه فقه و شرعيات خونبار ساخت پاکستان بگذاریم. تا باشد مبارزه علیه سلطه پاکستان ودست آموزهای «باسُور»  آن چون "داعش –طالب"را با کارزارهای ضد ستم زبانی، قومی ، ملی و مذهبی همراه سازیم و این باتلاق هایی که در آن ها سیاست های آمریکا –انگلیس – روس – وهابیت عرب وپاکستان  شکوفا می شوند را بخشکانیم . در ادامه همرافرا خوانیم برای برپایی نظمی مبتنی برمردم سالاری مشارکتی و خود حکومتی محلی این  نظم می تواند چتری به وجود آورد که گوناگونی های اجتماعی را به رسمیت شناسیم و آنها را در یک پیکار ضد هر مداخلی خارجی بسیج وهمبسته کنیم.این هم بستگی می تواند سپری باشد که پس آن ملتی شکل گیرد ،که خود برای خود تصمیم گیرد تا«اسم اش چه»و«سرنوشت سیاسی اش - چه» باشد.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



وحید غیاثپور کاظمی