از قبیلۀ آوازهای غمگین
۱۲ اسد (مرداد) ۱۳۹۴
ایا مسافرِ دلتنگِ دشت های شکستن !
کـَـسیکه از قبیلهء آواز های غمگینست
و نحو و صرفِ زبانِ درخت را می داند
و باد و آتش و خاک
ز دوستان وی اند
سلام می گوید.
[ ] [ ]
و می گوید :
که غمگنانه ترین شعر زندگانی اوست
فرو فتادن کوهی.
[ ] [ ]
و می گوید:
که از خرابی میخانه آفتاب نوحه نمود .
[ ] [ ]
و می گوید :
که در نواحی ایمان ، دگر به هیچ امیدی
ـــــــ ز هیچ کتابی ـــــــ
به چنگِ عشق ، ورق پاره یی نمی افتد.
[ ] [ ]
و می گوید :
صدای بودن خود را، برو، بلند بساز
وبا سرودِ برگِ سپیدار عاشقانه برقص
ودر تمام ِفصول
برای قطره قطرۀ باران
ز غم و شب و راهِ خود حکایت کن .
[ ] [ ]
ایا مسافرِ دلتنگِ دشت های شکستن
خدا حافظ !!
-----------------------------------
برلین ،
دوهزاروسیزده ترسایی
تحریر نهایی
() () ()
()
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته