در گذرگاه زمهریر
۱۲ اسد (مرداد) ۱۳۹۴
درزمستان رگ رگ هرماده را یخ میــزند
رخنۀ دیوار کج بنهــــــــاده را یخ میــزند
درهجــــــوم فصل بهمن ماه بنگــر تا کجا
آب های ساکت و ایستاده را یخ میــــــزند
مـوج دریا پاره سازد قـله های انجمـــــــاد
جویبار ازنفـس افتـــــاده را یخ میــــــزند
رعشه گرافتد به جان جنگل ازبهمـن ولـی
کی نهـــال سرکش وآزاده را یخ میــــزند
جـذبۀ عشـق است معیــــــــاربلـند دوستی
بی حضورعشـق جام وباده را یخ میــزند
هرریاضت گرزگرمای حضوردل تهیست
محتوای مصحف وسجـــاده را یخ میــزند
جـزتحرک نیست دیگرمعنیء رمــزحیات
رهروان سـسـت گام جـــــاده را یخ میزند
رنج انسان ازتعقـل هـــــــرکجا زایل شود
ذهنیت های علیـل وســــاده را یخ میــزند
تا نباشـد سربلـندی درگــــــذرگاه فصول
بنـده یی منت کش درمـانده را یخ میــزند
30 جـــولای 2015
فرانکفورت
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته