پارسی دری - نگاهی به خاستگاه و ریشه های این زبان چند کانونی و سنتزی (آمیزه یی) – بخش یکم

۲۶ جوزا (خُرداد) ۱۳۹۴

 

برای خوانش این نوشته به شکل پی دی اف، به اینجا اشاره کنید.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

aziz arianfar24.06.2015 - 20:53

  با درود و مهر استاد رویین گرانمایه! روزگار به نیکویی و شادکامی. از شاگردنوازی آن استاد بزرگوار جهانی سپاس. در پیوند با پرسش های جناب شما: نوشته دست داشته که ناخواسته در سیمای یک کتابواره در آمده است، در واقع گلچینی است از پاسخ های این کمترین به شماری از دانشجوبان که با مرور زمان در بایگانیم انباشت شده است. روشن است بخشی از نوشته ها از خودم است که در اثر پافشاری های برخی از دوستان دانشجو ناگزیر به گستاخی گردیده و چهارنعل در پهناهای تاخته ام و مرزهایی را پیموده ام که بیرون از دایره صلاحیت علمی ام بوده است. همین گونه، بخش بزرگی از نوشته دست داشته ترجمه از سرچشمه های روسی است. برای نمونه، آن چه که در باره مرحله پیش از تاریخ و زبان انسان های هوموسایپی و بوریالی و نیااوستایی و... آمده است، برداشت هایی اند که از مطالعه آثار فزونشمار روسی به دست آورده ام. چون در کتاب «خاوران، ایران و توران در سپیده دم تاریخ» به تفصیل در زمینه نوشته شده و همه منابع و ماآخذ را آورده ام؛ در این جا برای جلوگیری از فربه شدن بیش از حد نوشته، فشرده آن را که در واقع بازنویسی چند صد برگ است، به قلم شکسته خود بدون ذکر سرچشمه ها آورده ام. همین گونه، پیوست شماره یک که نزدیک به یک سوم نوشته دست داشته را می سازد، بخشی از کتاب خاستگاه و پرورشگاه تاجیک ها نوشته داکتر شیشف است، که خودم آن را از روسی ترجمه نموده ام. تنها در این جا اندکی فروتنی و شکسته نفسی نموده، ننوشته ام که ترجمه است و آن هم به قلم خودم. گذشته از این، در پیوست شماره دو، بیش از نیمی از نوشته از کتاب « زبان های ایرانی و سلاوی نوشته پروفیسور داکتر ژوی ائدلمان استاد کرسی زبان شناسی پژوهشکده زبان شناسی پژوهشگاه علوم روسیه است. در چند مورد دیگر، برای نمونه فشرده زندگانی پروفیسور آبایف و پروفیسور راستورگویوا را از ویکی پیدا به زبان پارسی برگرفته ام. دلیل آن هم این است که هر دو زندگینامه در ویکی پیدیا از زبان روسی به سایر زبان ها از جمله پارسی ترجمه شده اند و نیازی به ترجمه دوباره نبود. من تنها ویرایش هایی اندکی در متن کرده ام و آن را فشرده تر ساخته ام. عین چیز در باره گستره فرهنگ اندرونووا صدق می کند. آن چه در ویکی پیدیا به زبان پارسی آمده آست، عین متن روسی است. روشن است خوردن لقمه تیار و آماده برای آدم تنبلی مانند بنده، همانند مائده آسمانی است. از همین رو هم زحمت ترجمه تازه را به خود ندادم. آن چه مربوط به دوره های پیشدادی و کیانی می شود، روشن است در منایع روسی مطالبی در باره آن هست. ولی دشواری در این است که باید نخست ترجمه شوند و سپس هم تایپ!!!! حالا کو آن مردی که این کار را بکند!!! تازه چز بیشتری از آن چه که در ویکی پیدا به زبان پارسی آمده است، در دسترس ندارم. گذشته از این ها، برعکس جناب شما که به دلایل کارشناسانه مایل به خواندن مطالبی به زبان روسی هستید، شماری از هم میهنان پیوسته بر من می تازند که با یکجانبه گرایی بیش از حد به منایع روسی تکیه دارم. ازهمین رو هم است که می کوشم برای مقایسه مطالبی را از منابع پارسی هم بیاورم. تا خواننده این شانس را در دسترس داشته باشد که منابع روسی را با منابع دیگری ور انداز (مقایسه) نماید. آمدیم بر سر این که چرا پارسی دری نوشته ام. به جناب شما بهتر روشن است که بر سر این که نام زبانی که اکنون در ایران، افغانستان و تاجیکستان به آن سخن زنده می شود، چه است، دست کم در نیم سده اخیر جر و بحث های فراوانی روان بوده است. از جمله در کشور ما خود جناب شما در زمینه بارها مقاله هایی نوشته اید. شادروان استاد حبیبی نوشته اند. استاد یمین نوشته اند، آقای داکتر مهدی نوشته اند، داکتر نجاور احمد زیار و استاد داوری، آقای نیکومنش و آقای غیاثپور و آقای راوش و.... آن چه مربوط به این کمترین می گردد، بارها و بارها در زمینه با شماری از استادن بزرگوار چون استاد باختری، استاد ناظمی، استاد رهنور زریاب، شادروان استاد بیرنگ کوهدمنی زنده یاد، استاد زیار، استاد داوری و همین گونه شماری چند از استادان برجسته و زبانشناسان روسی، تاجیکستانی، ایرانی و آلمانی به جر و بحث و کنکاش پرداخته ام و خود نیز مطالعاتی نموده ام که تقریبا همه همآواز به یک صدا، نام این زبان را پارسی دری می گویند. خوب، جناب شما صد در صد حق به جانب هستید که این نام به گونه ترکیبی متاخر است. اما باید متوجه بود که در جهان چیزهای بسیاری اند که مشروط و مفروض اند. برای نمونه نام سرزمین و کشورخود ما که هرگز در درازای تاریخ چنین نبوده است و با همه واقعیت های تاریخی و فرهنگی در مغایرات قرار دارد. اما همه جهانیان آن را به عنوان یک واقعیت د فاکتو پذیرفته اند. اکنون هم چه بخواهیم یا نخواهیم، در همه محافل اکادمیک جهان همین نام پارسی نو یا پارسی دری پذیرفته شده است و در یونسکو هم زیر همین نام ثبت و راجستر است و شناخته می شود. بنده به سال 2003 از مرکز یونسکو در پاریس بازدید رسمی داشتم و به چشم سر دیدم که چنین است. حالا اگر بسیار سختگیری نماییم، «زبان پارسی باستان»، زبان «اوستایی» و .... همه و همه قرار دادی و مفروض و مشروط اند. حتا در همین کشور خود ما تا چند دهه پیش تقریبا در همه جا سخن از زبان فارسی در میان بود و تنها سر از 1964 بود که اصطلاح زبان دری رایج شد. پیش تر از آن دست کم من در آثار چاپی با آن برنخورده ام. در تاجکستان هم تا چند دهه پیش خبری از زبان تاجیکی نبود. در ازبیکستان هم در اوایل سده بیستم بود که به زور نام زبان ازبیکی را رایج ساختند. البته، پیش از آن زبانی به نام ازبیکی وجود بیرونی نداشت. در یک سخن، پارسی دری نامی است پذیرفته شده. بحث دیگری است که نام راستین آن چه است؟ در این باره، اکنون کمی پیش از وقت است که چیزی بگویم. البته، دیدگاه جناب شما در زمینه روشن است. اگر اجازه بفرمایید، پس از انتشار کامل نوشته که هنوز دو بخش دیگر آن زیر کار است، و تنها یک بخش دیگر آماده نشر و پخش به این موضوع بر گردیم. روشن است، بنده چشم انتظار به راه دوخته ام و منتظر راهنمایی ها و آیینه داری های استادنی چون شما و دیگر دوستان هستم. زیرا روشن است نوشته دست داشته به هیچ رو نمی تواند رها از کاستی ها و کژی ها باشد. کامگار باشید.

دکتور رازق رویین23.06.2015 - 07:47

  آقای آریانفر ! من به بژوهشهای جناب عالی حرمت بسیار قایلم .به ویژه میدانم که به زبان بربار روسی دسترسی دارید و ازآن منبع فیاض فیض بسیار برده اید و میبرید . دو برسش داشتم . نخست اینکه همه جا ترکیب « زبان بارسی دری »را به کار گرفته اید .علت آنرا چگونه توجیه میکنید ؟ چون این ترکیب از ساخته های معاصران ما هستند وآن یک مورد هم که از فردوسی نقل کرده اند مجعول است .دو دیگر اینکه آیا در این تحقیق که انتظار داشتم بیشترینه از منابع روسی استفادمیبردید چرا از منابع ایرانی سود برده اید ؟ یک نکته را نیز بیفزایم که در بژوهشهای روسها مانند مینورسکی یا برتلس و . . . بیشترینه با دید باز تر رو برو میشویم تا بژوهشگران دیگر . بهتر نبودتا دیدگاه آنان را هم در باره موضوع می آوردید ؟نظر شما چیست ؟.
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



عزیز آریانفر