کوتاه تاملی بر خواب های رنگین پروفسور صبغت الله مجددی!

۱۸ جوزا (خُرداد) ۱۳۹٣

دین مقوله هنجاری و رهایی بخش است، دین برای رهایی انسان ها از قید و بند های جهالت عرضه شده است. محور اساسی دین را عقلانیت شکل می دهد هر زمانی که دین از استدلال های عقلی- منطقی فاصله بگیرد به یک مقوله خطر ناک مبدل می شود، آن گاه نه تنها رهایی بخشی خود را از دست میدهد بلکه وسیله ای می شود برای نا بودی انسان های همنوع. از این جا است که تعدادی بهشت را در کشتار انسان های مخالف عقیده جزم گرایانه و دکماتیستی خود جستجو می کنند. دین بازیچه نیست، دین وسیله خود اندیشی، هستی اندیشی و خدا اندیشی بر پایه تعقل و تحلیل ارزش های مادی و معنوی و خدمت به خلق عالم است نه اغواگری و اعمال فریبکارانه.

دین پروری و شکوفایی دینی به میزان درک و شعور دینداران تعلق دارد، به هر اندازه که دینداران از عقلانیت و ضمیر آگاه انسانی برخوردار باشند به همان اندازه، دین استحکام معنوی می یابد و اگر دینداران بیشتر به احساسات و هیجانات متوسل شوند نوع رابطه بر عکس می شود. بروز احساسات در فقدان عقلانیت و استدلال منطقی نوعی جنون و از خود بیگانگی دینی است که عقل را متوقف می کند. هر گاه عقل متوقف شد انسانیت و دین مفهوم اساسی خود را از دست می دهد، آن گاه دیندار نه تنها باعث رشد و پرورش دین نمیشود بلکه مبدل به یک مکروب خطرناکی می شود که بنیاد دین را مانند غده سرطان از بیخ و بن برمیکند و ریشه های مستحکم معنوی آن را می خشکاند.

دین دوستی چه در قالب شعار و چه در قالب عمل مقوله پسندیده و احسن است اما دین ابزاری بر پایه تامین منافع شخصی جرم نا بخشودنی است، دین ابزاری همیشه شمشیر های استبداد را با خود داراست که جان انسان های مخالف عقیده سیاسی را به بهانه مخالفان عقیده دینی می گیرد. استبداد سیاسی در قالب شعار های دینی تراژیدی نیست، فاجعه است که به نابودی یک ملت می انجامد.

دینداری و سیاستداری حق هر انسان است اما به زنجیر کشیدن و صید کردن اذهان مردم برای به قدرت رسیدن از آستین دین جرم آشکار و مطلق است.  همین طور کاندید کردن و حمایت کردن از یک کاندید مورد نظر حق هر شهروند افغان است ولی حمایت کردن از یک کاندید با بنمایه های دین فریبی، اغواگری، روایت گری خواب،  استخاره و اذعان بر مبانی الهام از طرف خداوند .... مسخره است که هم به دین توهین می کند هم به مردم و هم بر عقلانیت بشری. حضرت صاحب مجددی پیر و پیشوای دو عالم در قرن بیست و یکم هر بار در انتخابات ریاست جمهوری خواب می بیند و بنا به گفته خودش «خداوند به او از طریق خواب الهام می کند که به فلان کاندید رای بده که مصلحت خداوند همین است». اگر راوی خواب (مجددی) در برابر نفس خود صادق باشد و واقعا هم خواب دیده باشد، بی خبر از این داده های علم روان شناسی است که خواب را بازتاب دهنده آرزو های سرکوب شده گذشته می داند یعنی هر زمانی که ذهن هوشیار توسط خواب متوقف شد ذهن نا هوشیار (ناخودآگاه) فعال می شود و خواسته های دور از دسترس گذشته را منعکس می کند:

گرسنه نان سنگک خواب بیند

برهنه خرقۀ سنجاب بیند

شتر در خواب بیند پنبه دانه

گهی لب لب خورد گاه دانه دانه

از طرفی هم این استخاره گر بی خبر از این موضوع است که رابطه مستقیم خداوند با بندگانش بعد از رسالت ختم مرتبت (محمد مصطفی صلی الله علیه و آله)، قطع شده است... در دنیای امروز خداوند به کسی وحی و الهام مستقیم نمی کند. خواب و استخاره اقای حضرت صاحب مجددی از دیدگاه علم روان شناسی بازتاب خواسته سرکوب شده است و از لحاظ فکری همان بازیچه های دینی عوام فریبانه، که از طریق دین اذهان ساده دینداران ساده دل را استادانه صید می کند که در اصل این کنش ها اهانت بزرگی است هم به خدا و هم به دین و هم به مردم... بازهم قضاوت به شما جوانان عزیز صاحب اندیشه است، هر آن چه که شما عزیزان بهتر از ما دانید.

 

با احترام

محمد ظاهر فایز استاد دانشگاه بامیان







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



محمد ظاهر فایز