با تمام حنجره
٤ جوزا (خُرداد) ۱۳۹٣
من با تمامِ حنجره
تنهایی ترا
فریاد می زنم
ای نقشِ ره به عمقِ دیدۀ تو ماندگار
ـ وای ـ
در انتظار گامِ کدامین کسی
بگوی
بر ره نظر مکن
افسانه ها
فضای ذهنِ ترا
سنگ کرده اند
غیر از صدای پای خودت گوش راه را
گامِ دگر ، صدای دگر
در نمی زند !
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته