آیا اردوی ملی به اسلامی شدن ضرورت دارد؟

١٦ حمل (فروردین) ۱۳۹٣

«مه اردوی ملی ره اسلامی میسازم»

ازسخنان داکتر اشرف غنی احمدزی

 

درکارزارکمپاین انتخاباتی ریاست جمهوری که اینک به نقطۀ دلهره بار پایانی خود رسیده است، درتعریف برنامه های اکثریت نامزدان، همه روزه صداهای اغواگرانه وحرفهای تخیلی را می شنیدیم که بیشترینۀ آن با رویکردهای عوام فریبانه و حرکتهای تکتیکی چنان در پیوند بود که ازیکسو ازواقعییت های عینی جامعه فاصله داشت وازسوی دیگر زمینه های دسترسی به این وعده های بلند پروازانه، دورازتوان اقتصادی نظام ودورازظرفیت کاری این کاندیدها بوده که دربرابر مردم آنرا به چلنج میگذاشته اند.

ازجمله می بینیم که آقای احمدزی باهزاران ترفند تبلیغاتی خاک به چشم ملت می پاشید وفقط درانتظار روزموعود یعنی همان 26 حمل لحظه هارا به شمارش گرفته بود تا کارتهای عوام الناس گول خوردهء راکه رهبران قومی ومذهبی شان مانند  دوستم ها، کیانی ها وخلیلی ها،  آنهارادرمعرض حراج قرارداده اند، به صندوق این نامزد خشکیده مزاج ریختانده شود و بعد قصۀ رایگان این اقوام شریف درذباله دان تاریخ جا گیرد.

یکی ازین حرکتهای تکتیکی اشرف غنی اینست که حرمت واقعی اسلام رابه ابزارانتخاباتی خود مبدل ساخته است. درحالیکه خودش به اسلام عقیده ندارد ولی با زرنگی خاصی میداند که درجامعۀ سنتی افغانستان، بهتر ازهرابزار دیگر درپوشش دین میتوان کلان ترین اهداف را شکارکرد. طریقی که ذهن وروان توده های عوام را بساده گی تسخیر میکند وآرای آنهار درسایۀ تبلیغات اسلامی، میتواند بیشتربه نفع خود وحلقات قومی وسیاسی خود استعمال نماید.  بناءً یکی از تکتیک های مبارزاتی اش راهمین جلوه نمائی درقبای اسلام تشکیل داده است که ازحج عمره آغازوتا تهمت زنی به غیر اسلامی بودن اردوی ملی خاتمه پیدا کرده است.

 

آقای احمدزی درین عرصه آنقدر به پیش تازید وعجولانه راه کعبه وحج عمره ، تسبیح وسجاده را به نمایش درآورد که سرانجام روحیۀ کاذب اسلام پرستی اش درین تکتیکهای نمایشی کاملن عریان گردید.  وازجانب دیگراسناد ومدارک بدست آمده نشان داد که اوکیست وهویت دینی فامیلی اش درترکیب یک خانم یهودی الاصل ودوفرزندش ازکجا به کجا پیوند میخورد، صهیونیزم وبانک جهانی مربوط به آن، چگونه ازوی درکمپاین انتخاباتی به شدت حمایت میکند.

چند روزپیش ازآغازکمپاین انتخابات، جناب احمدزی تبلیغ رسانه ای خودرا ازنمایش حج عمره آغازکرد وفوتوهای مراسم حج را، درحالیکه پشتش به خانۀ کعبه ورویش بسوی فلمبردارمتوجه است، به رسانه ها تکثیر نمود.

 

بازهم وقتیکه دریکی ازمناظره ها، خبرنگار ازومیپرسد ، درصورت پیروزی انتخابات اولین سفرت بکدام کشورخواهد بود ؟ اوپاسخ میدهد نخستین سفرم جهت ادای حج عمره به مکۀ مکرمه ودیدار با خادم الحرمین شریفین خواهد بود.

 

ازهمه جالب تر، یک حرکت سخت پرسش برانگیزوحرمت شکنانۀ اودرمورد نیروهای امنیتی کشورکه همه را به تعجب وا داشت، درآن است که وی دریکی ازبرنامۀ انتخاباتی خود اعلام کرد :

درصورتیکه برندۀ انتخابات گردد اردوی ملی را اسلامی میسازد !  سخنانیکه همیشه درقالب ادبیات گروه تحجرگرای طالبان به تکرارشنیده شده است.

درحالیکه آقای احمدزی خودش درمورد نیروهای امنیتی شناخت بهتردارد و میداند که این تبارمظلوم که ازعمق حوادث غمبارسرکشیده و حتا درکمییت بالاترازصد درصد، فرزندان خانوادۀ مومن ومسلمان اما فقرزده وآوارۀ  همان جغرافیای افغانستان اند که نه از اروپا تشریف آورده اند ونی ازامریکا، که به گفتۀ استاد سیاف درچهرۀ تکنوکراتهای غربی با یک دست دریشی آمده باشند وبعد ازجسم وجان همین مادروطن زخمی،  برای خود سرمایۀ بیشماردست وپا کرده باشند.  امروزصفوف قوتهای مسلح از مجموعۀ همین کتلۀ جوانان بیکاروبی روزگار، اعم ازدرس خوانده وبیسواد، مجاهد و تنظیمی تشکل یافته که با نهایت احتیاج وفقرخانمانسوز، به دامن اردو پناه برده  و مومنانه کمرخدمت بسته اند، آنهم که این بیچاره گان خوب میدانند که امروز درشرایط سخت خونبار کشور، پیوستن به اردو وقرارگرفتن درجبهات خطرناک جنگ، با مرگ دست وپنجه سائیدن است، اما دیگر چه کاری باید کرد تا خود وفامیل خودرا ازگرسنگی ومرگ تدریجی نجات داد ؟

 

زمانیکه روند انتقال مسوؤلیتهای امنیتی ادامه داشت وآقای اشرف غنی باتشریفات شانداری، درحالیکه وزرا وقوماندانان ارشد درعقبش روان میبودند، به قطعات سفرمیکرد و بگونۀ مردم فریبی بیرق را میبوسید وبا الفاظ سخت احساساتی در محضرقطعات اعلام میکرد که اگرضرورت شود ما کاه میخوریم وازکشورخود دفاع میکنیم.   اما ازآنسوی دیگربجای آنکه ازین چانس تاریخی باید  استفادۀ معقول میکرد وروند انتقال امنیتی را به نفع قوتهای مسلح ومنافع ملی افغانستان انجام میداد، اما بر عکس با شهرت طلبی باطل خود، اردو رادریک تنگناه خطرناک وخلاء دفاعی قرارداد، وآن اینکه همزمان باروند انتقال میبائیست مسًلۀ تجهیزوتسلیح مطمین دفاعی قطعات، ازجمله تجهیزهوائی واکمال قوتهای ضربتی زمینی را درمتن پروتوکول انتقال نیزمی گنجانید، چیزیکه کاه خوردن نبود بلکه به پاسداری ازشرف وتمامییت ارضی کشوربستگی داشت وامکان آنرا میسرمیساخت تا امروزاردوی ما ازموقف زور وقدرت دربرابر طالبان ظاهرمیگردید و هرنوع توطیه های ویرانگرآنهارا درموقعش سرکوب وخنثا میساخت.  درحالیکه آقای احمدزی به این روند مهم، اصلن باتفکرملی نمی اندیشید وصرف با شهرت طلبی، سناریوهائی رابا بالاکردن وپائین نمودن بیرقهای افغانستان وکشورهای ناتو  به راه انداخت وقطعات اردو را دست خالی درمیدان جنگ رها ساخت . که امروزنتایج زیانبارآن اردوی افغانستان را دربرابر دشمنان داخلی وخارجی، با هزاران چالش ازجمله کمبود  تسلیحات دفاعی وتجهیزات کشفی مواجه گردانیده است. یعنی باچنین رهکار، جناب شان انگیزۀ دفاعی اردو را ضرب صفرساخت وآگاهانه آب را به آسیاب طالبان سرازیر نمود.

 

ولی بجای آنکه امروز ازین فرزندان صدیق وطن که درسنگرهای داغ، درمقابله با گروه طالبان، درگیراند وهمه روزه به ده ها تن قربانی میدهند، با حرمت وسپاس یاد آوری شده وخاطره های شان ثبت تاریخ میگردید، ولی باتاسف که جناب احمدزی مهربی دینی را برجبین این بیچاره گان میکوبد و چیغ میزند که :  من اردوی اسلامی را اساس میگذارم.

آقای احمدزی که دربرنامۀ انتخاباتی خود ادعا دارد اگرپیروزشوم، عقل سلیم را دربدنهای سالم انتقال میدهم، داعیۀ اسلامی سازی اش در اردو که معلوم نیست روی کدام انگیزۀ سیاسی آنرا برخ ملت کشیده است، به هیچ عقل سلیمی توجیه شدنی نیست، تنها یک دلیل میتواند برحق بودن ادعایش را ثابت کند وآن اینکه جناب شان درنظردارند، نظام امنیتی را از بنیاد دگرگون سازد وبجای آن صفوف اردو را ازلشکرطالبان وقوماندانان شان که اززندانها رها میشوند بنام مسلمانان واقعی اکمال نماید.

برخلاف ادعای آقای غنی، یگانه چیزیکه امروزدراردو از اولویت برخورداربوده  و ایدیالوژی عقیدتی دران حاکمییت تام  دارد، سنت های دینی وتعبدات مذهبی است که دردرجۀ نخست برروان منسوبان ازافسرگرفته تا سرباز، عمیقـن اثر بخشی داشته ودرهرحالت، چه دراراضی وچه درمساجد قطعات، نمازومناسک دینی بجا آورده میشود.   

وقتی آقای احمدزی بخاطررسیدن خود به قدرت، چنین اتهام بزرگی را به آدرس نیروهای دفاعی کشوربرچسپ میزند و اسلام را به ملعبۀ سیاسی خود تبدیل میکند آیا رهبران وزارت دفاع، داخله وامنیت درخواب مرگ فرورفته اند ؟  که هیچ صدائی ازحنجرۀ شان دردفاع ازاردو ودفاع ازنیروهای امنیتی شان بالا نمیشود. با این بزرگی اهانت وافترا، ولی در مقابل با این حد محافظه کاری وسکوت، چه معمای تلخ وجانکاهیست که امروزبرجسم وروان منسوبان اردو سنگینی میکند.

 آیا واقعاً عالیجنابان : بسم الله خان وزیردفاع،  عمرداوؤد زی وزیرداخله وسترجنرال کریمی لوی درستیز، درراس رهبری وقوماندۀ وزارتها وقطعاتی قراردارند که آنها ازاسلام بیگانه اند ؟ چه دلیلی وجود دارد که دربرابراین اتهام تکاندهندۀ دومین مغزمتفکرجهان آقای احمدزی که اردو را ازریشه اسلامی میسازد، خاموشی اختیارنموده اند ؟ سخنگویان این دو وزارتخانه که همه روزه با تبلیغات معجون ومرکب، ازپیروزیهای درخشان منسوبان خود دربرابر گروه طالبان دم از ازافتخارات میزنند آیا درپاسخ اشرف غنی که تا این سطح حیثیت اردو پلیس را برخاک ریختانده، هیچ حرفی به گفتن نداشته اند ؟

آیا ارکان رهبری وزارتهای دفاع ، داخله وامنیت ملی نمیدانند که این اهانت جبران ناپذیرآقای اشرف غنی درمورد منسوبان شان تا کجاها انگیزه ومورال قطعات را بخاک برابرمیسازد، آیا یک سخنگو، یک مقام  مسوؤل ازارکان رهبری شان پیدا نشد تا از حیثیت این فرزندان باشهامت وایثارگر که به هویت اسلامی شان تاپۀ  بی دینی زده میشود، جداً بدفاع برمیخاستند و  اعادۀ حیثیت منسوبان خود را یا درعذرخواهی آقای غنی ویاهم پاسخگوئی ایشان دردادگاه عدلی وقضائی کشور، برکرسی حقیقت جا میدادند.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



مهندس خلیل الله رؤوفی