کسی سخن میزد
٥ حوت (اسفند) ۱۳۹۲
به خواب می دیدم :
[ ] [ ] [ ]
برای قُلۀ کوهی
کسی
سخن می زد
وصحبت از گذرِ کُندِ سالیانِ خون و هراس
وجستجوی عبث در کتابِ نبضِ شب و روز
و انتظارِعبث از پیمبر باد
و " کیست ؟ "
" کیست ؟ " گفتنِ زندانیانِ کورِ عهدِ شکستن
وگُمشدنِ بانگِ عاشقانِ بشارت بود .
[ ] [ ] [ ]
و می دیدم
که کوه
سنگ
به سنگ
آب
می گردد !
[ ] [ ] [ ]
چه خانه بر انداز و تلخ بود
خوابِ دیشبۀ من .
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته