«بحران عراق» ریشه در تنش های تاریخی یا پیامد خروج نیروهای امریکایی

۳۰ جدی (دی) ١٣٩٢

پیش در آمد

با سقوط شهرک مهم و استراتژیک فلوجه از شهر های مهم ایالت الانبار عراق بدست شبه نظامیان داعش (دولت اسلامی عراق و شام) وابسته به سازمان القاعده، نام عراق بار دیگر بر سر زبانها آمد و بحران آنکشور سرخط خبر ها شد. علت تنش های اخیر ظاهرن خلای بوجود آمده از خروج نیروهای امریکایی و به حاشیه رانده شدن اعراب اهل سنت از متن قدرت توسط نوری مالکی نخست وزیر شیعه مذهب عراق بوده است. با وجود که نمیتوان از تاثیر خروج نیروهای امریکایی و سیاست های ایران محور نوری مالکی به ویژه در دو سال گذشته چشم پوشی کرد، لیکن اختلافات فرقه یی در عراق که در بحران فعلی نیز پّر رنگ است، ریشه در دل تاریخ اسلام دارد و نادیده گرفتن این مهم در تحلیل تحولات آنکشور نقض بزرگی خواهد بود. در نبشته حاضر نخست ریشه اختلافات فرقه یی در عراق را به بر رسی میگریم و سپس به تاثیر خروج نیروهای امریکایی در تنش های اخیر خواهیم پر داخت.

عراق خواستگاه فرق اسلامی

فرقه، به گروه و دسته یی در یک دین گفته می شود که برداشت ویژه یی خود را  از اصول و فروع آن دین داشته و آنها را متمایز و متفاوت از سایر گروها و دسته ها میکند. در دین اسلام از بدو ظهور حد اقل دو فرقه مهم شکل گرفت، اهل سنت و اهل تشیع، برداشت متفاوت هریک از مسایل سیاسی و کلامی منشأ اختلاف این دو گروه گردید و به مرور  توسط اندیشمندان دو طرف بسط و گسترش یافت و تا زمانیکه منافع سیاسی اربابان قدرت ایجاب استفاده از اختلافات مزبور را نداده است، آنچنان پّر رنگ و تنش آفرین نبوده و بر عکس نقش مهم در رشد و توسعه تمدن اسلامی داشته است و زمانی عامل تنش و اختلاف میگردد که منافع سیاسی در کار باشد. در زیر کوشش میگردد به این سوالات پاسخ ارایه گردد: این اختلافات چیست؟ و از کجا آغاز شده است؟

-         اختلافات کلامی: شیعیان معتقد به عصمت اهل البیت استند در حالیکه از نظر اهل سنت به استثنای پیامبران هیچ فردی معصوم بوده نمیتواند.

 

-         اختلافات سیاسی: شیعیان معتقد به امامت حضرت علی استند، بعد از رحلت پیامبر ص وی را جانشین  آنحضرت ص و سلسله امامت را ویژیی خاندان علی میدانند.  در حالیکه اهل تسنن معتقد به خلافت حضرت ابوبکر و سپس سه جانشین وی از جمله حضرت علی استند. این اختلافات از واقعه غدیر خم شروع و تا جنگ صفین در سال 37 هجری قمری میان سپاه حضرت علی و حضرت معاویه در قسمت غربی عراق که هم اکنون شامل ولایت انبار عراق میگردد رخ داد، کامل میگردد، چون نتیجه این جنگ عزل حضرت علی توسط حکمین (ابوموسی اشعری و عمرو بن العاص) و ظهور گروه دیگری بنام خوارج بود که خلیفه چهارم را به شهادت رساندند، و با شهادت آنحضرت به لحاظ سیاسی، کلامی و فقهی صف شیعه و سنی کامل شد.  شیعیان عراق پس از این واقعه تا سقوط صدام حسین توسط امریکایی ها آق شدگان قدرت بودند. و در حالیکه عراق را همیشه فرمانروایی سنی اداره نموده است. خلافت اموی ها، عباسی ها و ترکهای عثمانی و حتی پس از آنکه بر طبق معاهد سایکس پیکو عراق تحت قیمومیت انگلیس قرار گرفت، آنها نیز یک حاکم سنی مذهب از خانواده هاشمی را برای اداره آنکشور انتخاب نمودند؛ این کشور از بدو استقلال تا سقوط صدام حسین حاکم سنی داشته است. اشغال عراق توسط نیروهای امریکایی که متعهد به بر پایی نظام دموکراتیک بودند باعث شد تا شیعیان گم شده (قدرت) خود را بدون اندک رنجی بدست آورند و تحمل این وضع برای اعراب اهل سنت عراق که حالت حیثییتی گرفته است نهایت دشوار و غیر قابل تحمل بود و این مساله به عامل اساسی در عدم پذیرش حاکمیت اکثریت بر اقلیت در آنکشور تبدیل شده است. همچنان قابل یادهانیست که اعراب اهل سنت عراق  متاثر از افکار پان عربیسم بوده و شیعیان را عامل ایران در کشور خود میدانند.

پیامد خروج نیروهای آمریکایی

زمانیکه عراق بدست نیروهای امریکایی سقوط کرد پل برمر حاکم امریکایی عراق قدرت را به گونه ای تقسیم کرد که بعد ها یکی از عوامل اختلاف زا میان طایفه های مختلف در عراق گردید. در تقسیم بندی پل برمر سهم شیعیان از قدرت 50%  اعراب سنی و کردها هرکدام 20%  سایر گروها 10% بود، در حالیکه با برگزاری نخستین انتخابات احزاب شیعه 65 درصد آرا  را به خود اختصاص دادند و این پیش آمد سطح انتظار آنها را از قدرت بالا برد و خواستار سهم هر طایفه بر مبنای فیصدی نفوس آنها گردیدند. این امر برای منطقه خودمختار کردستان که از اختیارات ویژیی داخلی و سهم خود در دولت مرکزی راضی به نظر می رسید، چندان مهم نبود. اما برای اعراب اهل سنت که فرمانروایان همیشگی عراق بودن همان 20% رضایت بخش نبود چه آنکه شیعیان خواستار کاهش آن بودند. از سوی دیگر با تشکیل ارتش جدید که اکثریت آنرا شیعیان تشکیل میدهد اعراب سنی که مناصب بلند ارتشی ویژه یی آنها بود، بیش تر از پیش خود را در حاشیه قدرت یافتند. از اینرو آنها با حمایت از گروهای شبه نظامی سنی و گاهاً القاعده در صدد نشان دادن اعتراض خود به وضعیت موجود شدند. حضور نیروهای امریکایی به عنوان چتر حمایتی از گروهای ضعیف در برابر زیاده خواهی های اکثریت یکی از عوامل تاثیر گذار در استقرار صلح و ثبات در عراق بود، با خروج این نیروها اعراب سنی خود را در برابر اکثریت شیعه تنها احساس نمودند و برای جبران این امر از گروهای افراط گرای سنی نذیر القاعده و امثال آن تا  آنجا حمایت کردند که شهر فلوجه بدست این پیکار جویان سقوط کرد. شهر فلوجه که زمانی دژ مستحکم القاعده بود، در سال 2004 م به صورت وحشتناکی توسط نیروهای امریکایی مورد حمله قرار گرفت ولی در هر صورت حملات مکرر نیروهای امریکایی تا زمانیکه همکاری شورای بیداری که متشکل از نیروهای قبیلوی بود با خود نداشتند برای بازپس گیری آنشهر از چنگ القاعده کارساز نبود. اما همینکه نیروهای امریکای از عراق خارج شد القاعده به فلوجه بازگشت و نقش مهم را در رهبری اعتراضات بر ضد دولت نوری مالکی ایفا نمود.

بحران فعلی عراق و راه برون رفت از آن

عدم حضور نیروهای امریکایی در حفظ تعادل و توازن میان گروهای قومی، زبانی، مذهبی و سیاسی در عراق از یک طرف، و عدم حمایت امریکایی ها از ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری مالکی در انتخابات 2010 و حمایت گسترده کشور های چون عربستان، قطر و ترکیه با چراغ سبز امریکا از ائتلاف العراقیه به رهبری ایاد علاوی، نقش بسیار برجسته ایران در تشکیل ائتلاف مالکی با گروهای همسو با تهران، موجب تغییر رویکرد نرم مالکی گردید، به ویژه آنکه روابط گروهای از اعراب سنی با کشور های بیرونی از جمله عربستان و قطر آشکار گردید. از سوی دیگر بحران سوریه موجب افزایش تنش های فرقه یی در منطقه به ویژه عراق گردید، چون رویکرد حکومت عراق در برابر تحولات سوریه برخلاف اکثر کشور های عربی، محطاتانه و در حمایت از دولت بشار اسد بوده است که نقش مهم و برجسته در افزایش نا رضایتی های اعراب سنی داشته است. عوامل بالا مناطق سنی نشین را به مراکز مهم سربازگیری القاعده مبدل نمود که نتیجه آن سقوط رمادی و فلوجه بدست نیروهای القاعده است. با این وجود در صورت که مالکی همچنان حمایت نیروهای قبیلوی این مناطق را با خود داشته باشد، بدون شک در نتیجه اجماع بین المللی که در حمایت از دولت مالکی در مبارزه با القاعده بوجود آمده است. در برابر افراط گرایی پیروز خواهد بود. و در صورت حمایت نیروهای قبیلوی را از دست دهد و این جنگ شکل فر قه یی را به خود بگیرد، تبعات منفی و نا گوار آن برای عراق غیر قابل پیش بینی است.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



فضل الرحمن رحمانی