جدایی طلبی در سین کیانگ و رویکرد چینی سازی پکن

٤ سنبله (شهریور) ١٣٩٢

دولت چین تلاش می‌کند با مرتبط کردن ناآرامی‌های سین کیانگ به شبکه‌های تروریستی خارجی، حمایت جامعه بین‌المللی را جلب و مانع از واکنش آمریکا و اروپا و کشورهای اسلامی چون ترکیه و ایران و عربستان گردد.

 

بیان رخداد:

درگیری در منطقه و استان خودمختار سین‌کیانگ چین ( یا از نگاه مخالفان اویغورستان و یا ترکستان شرقی) از سالها قبل جریان دارد. در واقع سین کیانگ با ویژگی های امروزی ، در سده هجدهم وارد امپراتوری چین شد و به پاره ای از خاک چین تبدیل بدل شد اما در 120 سال گذشته بیش از صد قیام بر ضد چین صورت گرفته است. در سال های 1933 تا 1934 و 1944 تا 1946 هم پان ترکیست ها و مسلمانان کوشیدند در بخشی از منطقه یک جمهوری مستقل اویغورستان ایجاد کنند، اما با پیروزی کمونیست ها در جنگ های داخلی چین و با به رسمیت شناختن خودمختاری سین کیانگ، پکن خودگردانی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اویغورها را در چارچوب جمهوری خلق به رسمیت شناخت. با این وجود مخالفت‌ها با حضور چین در این منطقه کاهش نیافت و در شدیدترین این درگیری‌ها در سال 2009 حدود 200 نفر کشته شدند. در ادامه این مخالفت ها و همزمان با سالگرد رخدادهای سال 2009 در تازه ترین درگیری میان نیروهای امنیتی چین با اویغورها طی یک ماه گذشته حداقل 35 نفر کشته شده اند. درگیری هایی که مرگبارترین رخداد پس از سال 2009 اعلام شد. در این نوشتار با پرداختن به اهمیت سین کیانگ نگاهی به جدایی طلبی و رویکرد چین و متغیرهای دخیل در آینده این بخش مهم از سرزمین چین و همسایه آسیای مرکزی می کنیم. پیشینه سین کیانگ منطقه سین کیانگ (ترکستان شرقی) تقریبا معادل سرزمین ایران و یک ششم کل مساحت چین در غرب این کشور با جمعیتی بیش از20 میلیون نفر قرار دارد. این منطقه با هشت کشور از روسیه در شمال تا پاکستان در جنوب غربی جمعا 5600 کیلومتر مرز مشترک دارد. چینی ها این استان را سین کیانگ (به معنای سرزمین نو) می خوانند، اما اویغورها ترجیح می دهند از این ایالت به عنوان اویغورستان یا ترکستان شرقی یاد کنند. این بخش در گذشته در حوزه ی فرهنگ ایرانی محسوب می شد و به دلیل واقع شدن در محل برخورد مرزهای غرب چین و شرق ایران باستان، راههای تجاری جاده ی ابریشم محل تلاقی فرهنگ ایرانی و چینی نیز بود. همچنین سین کیانگ پیش از سکونت مهاجرین مغول و اقوام ترک، سرزمینی ایرانی بود و با مهاجرت اقوام ترک با ساکنان بومی نژاد جدید اویغورها پدیدار شد. اویغورها با زبان ترکی اویغوری سخن می گویند، خط آنان فارسی و دارای 35 درصد کلمات فارسی است. اکثریت ساکنان غیر چینی سین کیانگ را اویغور ها و مسلمانان اهل سنت تشکیل می دهند. در کنار حضور اویغور ها در این منطقه با بیش از 8 میلیون نفر اقلیت هایی دیگر چون تاجیک ها، ازبک ها و قرقیزها که دامنه فرهنگی آنان آسیای مرکزی است در سین کیانگ حضور دارند.

جدایی طالبان اویغور در سین کیانگ

دو گروه عمده و جدایی‌طلب سین کیانگ عبارتند از «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» و « کنگره جهانی اویغور» است. جنبش اسلامی جنبش اسلامی ترکستان شرقی (در واقع) در سال 1993 بنیان گذاشته شد، این سازمان با توجه به فروپاشی شوروی توانست با احزاب و گروه های بنیادگرا در آسیای مرکزی ارتباط برقرار و سپس با حضور طالبان والقاعده در افغانستان همکاری هایی با آنها داشته باشد.

هر چند جنبش اسلامی ترکستان شرقی با سرنگونی طالبان همکاری های خود را به نواحی وزیرستان پاکستان کشاند، اما با توجه به همکاری ها و هماهنگی ها با سایر جنبش های همگرا و بنیادگرا اقتدار خود را حفظ کرده است. در بعد دیگری «کنگره جهانی اویغور» که گروهی استقلال طلب است در منطقه خودمختار سین کیانگ فعالیت میکند. پس از تاسیس این گروه در سال 2004  سعی میکند به عنوان نماد دموکراسی خواهی و حقوق بشر در سین کیانگ مطرح گردد.

این کنگره معتقد است حرکت اعتراضی آنها یک حرکت دینی نیست و با جنبش اسلامی ترکستان شرقی رابطه ای ندارد. رهبران کنگره که در امریکا مستقر هستند نیز تلاش میکند تا با افزایش حمایت اروپا و امریکا به فشار بر ضد پکن بپردازند. مخالفان در این کنگره بر این باورند که ترکستان شرقی یا سین کیانگ با داشتن بیش از  130 نوع ماده معدنی اگر قادر به بهره بری از معادن خود گردد  جزو کشورهای ثروتمند قرار میگیرد اما رویکردهای چین در آنچه که منطقه خودمختار سین کیانگ اویغور نامیده میشود باعث شده است جدا از هجوم گسترده زبان چینی عملا به نسل کشی فرهنگی اویغور ها و نادیده گرفتن  فرهنگ و هویت اویغور ها بیانجامد.

در همین راستا مخالفان اویغور خودمختاری سین کیانگ را بر روی کاغد دانسته و بر این نظرند که اکثریت اویغورها از ادعاهای توسعه اقتصادی و بهره وری که توسط چین تبلیغ میشود بهره ای نبرده اند و حقوق اساسی آنها نادیده گرفته شده است. در کنار این رویکرد حضور رو به افزایش چینی های هان در این منطقه (به باور ربیعه غدیر در سال 1949 تنها دو چینی در منطقه زندگی میکردند) باعث جمعیت برابر چینیها و اویغور ها در شرایط کنونی شده و عملا چینی ها که در مناطق دارای نفت و گاز و مراکز اصلی منطقه زندگی میکنند سلطه همه جانبه ای در این منطقه یافته اند. از این منظر مخالفان تجزیه طلبب معتقدند که چین با بهانه جنگ بر ضد تروریسم در صدد بوده  است تا مساله سرکوب در سین کیانگ را به بنیاد گرای و تروریسم متصل کند.

رویکردهای چین در سین کیانگ:

اهمیت استراتژیک سین کیانگ برای چین:  منطقه ی سین کیانگ چین دارای مرزهای مشترک و استراتژیکی با کشورهایی همچون افغانستان، پاکستان، هندوستان، تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان، مغولستان و روسیه است. هر چند این منطقه خودمختار بیشتر کویری است اما از نظر معادن زیر زمینی غنی است و بیشترین منابع طبیعی نسبت به سایر بخش های این کشور (به ویژه منابع نفت و گاز) در این منطقه واقع شده است.

در کنار این امر  همسایگی این منطقه با کشورهای گوناگون آسیای مرکزی و جنوبی چین را بر آن داشته است تا از این منطقه به عنوان فراهم کننده نفوذ بیشتر در منطقه بهره برد و به شدت با  هر گونه جدایی طلبی قومی و بنیاد گرایی مذهبی برخورد کند. چنانچه در طول چند دهه گذشته نیز این برخوردها همچنان ادامه یافته است.

سرمایه گذاری های اقتصادی و تغییر جمعیتی و فرهنگی یا چینی سازی: با توجه به جمعیت  کم سین کیانگ نسبت به سایر مناطق این کشور چین برآن بوده تا با توجه به رویکردهای گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی و سیاسی ضمن گسترش حضور خود در این  منطقه دست به مبارزه با جدایی طلبی قومی و  بنیادگرایی مذهبی اسلامی بپردازد. در همین راستا از یک سو دولت پکن برای اکتشاف معادن مختلف منطقه سرمایه گذاری های کلانی در منطقه انجام داده و بخش های مهمی از صنایع تسلیحاتی و پایگاه آزمایشهای سلاحهای هسته ای خود  را در این منطقه مستقر کرده است.

از سوی دیگر سیاست چینی سازی همواره مد نظر پکن بوده است چنانچه در  دهه های گذشته دولت چین برای چینی سازی این منطقه تلاش های گسترده ای صورت داده است. به عنوان نمونه رساندن نرخ جمعیت «هان» نژاد منطقه از کمتر از ده یا بیست درصد در نیمه ی سده بیستم به حدود پنجاه درصد در اوایل سده بیست و یکم یکی از این تلاش ها به حساب می آید. یعنی در واقع میلیون‌ها هان چینی در این منطقه ساکن شدند.

در بعد فرهنگی نیز چین با فشار بر فعالیت های اسلامی، امامان مساجد، مبارزه با تروریسم ، تزریق زبان چینی، تغییر جغرافیای جمعیتی، گسترش کنترل های مذهبی ( اغلب فعالیتهای آموزشی و عمومی اسلامی ممنوع شده و حتی تحصیل در خارج از کشور  برای دانشجویان مسلمان مشکل تر شده است و...) را به اجرا گذارده است. این رویکرد ها اعتراض های نهادهای بین المللی چون سازمانهای عفو بین الملل و بازرسان حقوق بشر و .. نیز را  برانگیخته است.

رویکردهای امنیتی و فشار بر حامیان خارجی تجزیه طلب: پس از حملات یازده سپتامبر در آمریکا، چین تلاش کرد تا با هم نوایی با آمریکا در جنگ با تروریسم فشار مضاعفی بر گروه‌های جدایی‏طلب اویغور وارد کند. در این راستا چین و رسانه‌های دولتی این کشور از گروه‌های جدایی طلب این کشور با نام تروریست یاد می کرد. چین همچنین با شدت بیشتری فشارهایی را بر گروه های بنیاد گرا و قوم گرای اویغور همانند «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» و « کنگره جهانی اویغور» وارد کرده است.

چنانچه همکاری های دو جانبه با روسیه و چند جانبه با سازمان همکاری شانگهای و کشورهای منطقه برای فشار بر تجزیه طلبان در این راستا  ارزیابی می گردد.  در بعد دیگری دولت چین، برای سرپوش گذاشتن بر اقدامات خود علیه اویغورها «مبارزه با تروریسم» را مد نظر دارد و عملا رویکرد جنبش اسلامی ترکستان شرقی در همکاری با سازمان های  بنیادگرا در منطقه  همچون القاعده و حزب التحریر و ...

اخیرا جبهه النصره در سوریه  موجب شده است تا چینی ها دامنه فشار را در سین کیانگ افزایش دهند. یعنی چین با پیوند سازمان های تجزیه طالب با القاعده و کشورهای  غربی توسل به زور برای فرونشاندن بحران و متوقف کردن حرکت های جدایی طلبی در سین کیانگ را منتفی نمی داند و جدا از برگزاری رزمایش های بزرگ در منطقه تمام ناآرامی های مسالمت آمیز را هم تروریستی می پندارد.

به عبارتی دولت چین تلاش می کند با مرتبط کردن ناآرامی ها به شبکه های تروریستی خارجی، حمایت جامعه بین المللی را جلب  و مانع از واکنش آمریکا و اروپا و کشورهای اسلامی چون ترکیه و ایران و عربستان گردد. چنانچه چین در سالهای گذشته هم از یک سو غرب را متهم به تشویق اویغور ها به درگیری با پلیس برای ایجاد ناآرامی در این کشور و حمایت از سازمان های اویغوری تجزیه طلب کرده و از سویی هم نیروهای جدایی طلب در سین کیانگ را با شبکه های القاعده و تروریستی مرتبط دانسته است.

چشم انداز رخداد:

در واقع گذشته از مخالفان اسلامی تندرو و مخالفان تجزیه طلب و قوم گرای اویغور، مخالفان داخلی اویغور خواستار آزادی بیشتر قومی، زبانی و مذهبی و کاهش اعمال محدودیت‌های دولت چین ، کاهش محدودیت از سوی دولت بر فرهنگ، زبان و مذهب هستند. در مقابل دولت مرکزی پکن نیز  معتقد است که اویغورها از آزادی کافی برخوردارند و در عین حال فشار گسترده ای بر ضد تندروهای مذهبی و قومی اعمال میکند.

در این راستا چین از یک سو با بهره گیری از سازمان شانگهای و همکاری با پاکستان و روسیه تاحد زیاد توانسته است دامنه نفوذ جنبش اسلامی ترکستان شرقی را محدود کند. پکن همچنان تلاش خواهد کرد تا با همکاری و یا فشار بیشتر بر افغانستان و پاکستان مراکز آموزشی و تمرینی جنبش اسلامی ترکستان شرقی در پاکستان و افغانستان را از بین برده و از دامنه همکاری القاعده با جنبش اسلامی ترکستان شرقی و حتی عربستان بکاهد.

از سوی دیگر هم چین تلاش میکند تا کنگره جهانی اویغور و رهبر آن ربیعه غدیر نقشی چون دالایی لاما رهبر تبتی نیابد و تبدیل به کارتی برای اعمال فشار غرب به چین نشود. در این حال آنچه مشخص است هر گونه تشدید فعالیت تجزیه طلبی در سین کیانگ عملا وابسته به متغیرهای داخلی( نوع نگرش پکن در تشدید فشارهای مذهبی و سیاسی، تداوم چینی سازی منطقه، و..) همچنین متغیرهای منطقه ای و بین المللی چون میزان همکاری جنبش ها و کشورهای اسلامی با جریان های تجزیه طلب اویغور ، نگاه اروپا و امریکا به سازمان های تجزیه طلب و میزان همکاری روسیه و کشورهای شانگهای با چین در نابودی مخالفان اویغور دارد.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

شروین09.09.2019 - 18:55

 منطقه سین کیانگ پیش از سکونت مهاجرین مغول و اقوام ترک، سرزمینی ایرانی بوده که اقوام و قبایل ایرانی همچون سکاها و سغدها، یعنی گویشوران زبان‌های ایرانی شرقی در آن به سر می‌بردند. در کتب تاریخی از سکونت شاخه‌هایی از اقوام آریایی در منطقه سین کیانگ نام برده شده که برخی از آنان دارای حکومت‌های محلی نیز بوده‌اند که رواج زبان سغدی از آثار ماندگار فرهنگ ایرانی قدیم در منطقه به‌شمار می‌آید. عبور جاده ابریشم نیز از این منطقه موجب شده نژادهای گوناگونی با فرهنگ‌های مختلف در آن ساکن شوند. در اثر افزایش تعداد مهاجرین، جمعیت قبایل آریایی و ایرانی رو به کاهش گذاشت و کم‌کم در جمعیت غالب ذوب شدند، در قرن نهم (۸۴۰ میلادی) به علت بروز قحطی و خشکسالی و بحران اجتماعی در فلات مغولستان، تعداد زیادی از مغول‌ها از محل سکونت خود مهاجرت و به سرزمین سین کیانگ وارد شدند که از اختلاط مهاجرین و سایر اقوام ترک با ساکنان بومی (سکاها- آریائی‌ها) نژاد جدیدی به وجود آمد که بعدها به اویغورها معروف شدند. نقاشی‌ها و آثار کشف شده از قبرستان باستانی شهر گائوچانگ و اجساد مومیایی کشف شده از واحه‌های حوزه رودخانه تاریم که هم‌اکنون در موزه تاریخی شهر اورومچی مرکز سین کیانگ نگهداری می‌شود، و همچنین سکه‌های فراوان دوره‌های مختلف ساسانی که از این منطقه کشف شده و آثار بر جای مانده از آیین مانوی و زرتشتی در منطقه سین کیانگ به ویژه در غار هزار بودای تورفان و غار دون هوان حکایت از حضور فرهنگ‌های بودایی و ایرانی در این منطقه دارد

تورک05.02.2019 - 16:03

 ما مسلمانان تورک یک کشور واحد خواهیم شد بعد روسیه و چین را فتح خواهیم کرد.

Amin20.12.2018 - 23:09

  نه بابا اخه ۱۰۰ سال قبل اصلا ایران وجود داشت که اترکستان شرقی هم در باستان از اون باشه دوما سین کیانگ از اول تورک هست وخواهد بود وبه استقلال میرسد

فرهاد12.12.2018 - 18:23

  افزایش گرویدن چینی ها به گروهک داعش منابع متعددی اعلام کرده اند که اخیرا داوطلبان چینی زیادی به گروهک داعش پیوسته اند. گزارش های امنیتی حاکی از آن است که عناصر چینی در داعش به ویژه در شمال شرق سوریه در سمت های بالای فرماندهی و رهبری قرار دارند. «تییری میسان» روزنامه نگار فرانسوی در گزارشی مطبوعاتی در ژوئن 2014 تصریح کرد: صدها پیکارجوی چینی از اقلیت مسلمان ایغور به داعش در شمال شرق سوریه پیوسته اند و برخی از آنها در مدت کوتاهی به خاطر تجارب جنگی که در منطقه «سین کیانگ» کسب کرده اند به درجات عالی فرماندهی رسیده اند؛ حتی برخی از آنها در زمینه تکنولوژی های نوین و برخی دیگر در زمینه سلاح های سنگین دارای تخصص هستند. برخی منابع از آنها به خاطر اینکه نسبت به دیگر عناصر داعش کمتر افراطی هستند، تحت عنوان «داعشی های چینی» یاد می کنند. آنها بعد از اینکه کنترل موصل عراق به دست گروهک داعش افتاد به این گروهک پیوستند.

سروش 27.11.2018 - 21:28

  با مطالعه تاریخ پی به ایرانی بودن از زمان زرتشت و سپس گسترش آن در زمان ساسانیان هستیم. ولی بیشتر دولت‌های مسلمان بخصوص ایران به خاطر روابط تجاری با چینی‌ها وجلب نظر آنها حقوق مسلمانان آن ناحیه را نادیده گرفته واین باعث آزادی عمل چینی‌ها نسبت به بدترین سرکوب علیه آنهاست. درحالیکه ثروت چین از آن منطقه تامین می‌شود مسلمانان همان منطقه فقیرترین افراد درچین به حساب می‌آیند.

فرامرز خرد20.11.2018 - 09:23

 می 7, 2018 مدارس مجهز، الگوی چین برای آموزش دانش آموزان روستایی چین از طریق سرمایه گذاری هنگفت و با هدف فراهم آوردن استانداردهای آموزشی مطلوب برای تمامی دانش آموزان مناطق روستایی و دور افتاده، اقدام به ساخت مدارس بزرگ مجهز به امکانات آموزشی مناسب از قبیل آزمایشگاه، کارگاه و کتابخانه در شهرهای کوچک همجوار کرده است. دفتر اطلاع رسانی شورای دولتی چین در نخستین روز معرفی بخش مرکزی جاده ابریشم به خبرنگاران اعزامی از کشورهای واقع در جنوب و جنوب شرق آسیا، با برگزاری برنامه بازدید از مدرسه راهنمایی شماره 66 شهر ارومچی استان ‘شین جیانگ’ واقع در شمال غربی چین، بر اهمیت توسعه آموزشی از نگاه مسئولان این کشور تاکید کرد. دانش آموزان این مناطق پس از پایان مقطع شش ساله ابتدایی، به مدارس یاد شده می روند تا دوره سه ساله راهنمایی را بگذرانند دولت، تمامی مخارج تحصیلی این دانش آموزان تا پایان مقاطع تحصیلی عالی را بر عهده گرفته است. به گفته رییس مدرسه راهنمایی مورد اشاره، دانش آموزان این مدرسه که از خانواده های کشاورز و دامدار روستاهای اطراف هستند، 10 ماه سال را در کنار یکدیگر در مدرسه به تحصیل، زندگی و بازی می پردازند و تنها برای تعطیلات به خانه می روند. «کیو دایینگ کایی» افزود: پس از پایان این سه سال، آنها تحصیلات خود را در دبیرستانی واقع در شهرهای بزرگ و با امکانات بهتر ادامه می دهند. وی که مدعی بود تمامی دانش آموزان این مدرسه علاوه بر زبان اویغوری که زبان مادری آنهاست به زبان چینی و انگلیسی نیز مسلط هستند، در اثبات این ادعا از تعدادی از آنها خواست تا در برابر خبرنگاران به هر سه زبان صحبت کنند که همگی از این امتحان، سربلند بیرون آمدند. کیو تاکید کرد: این سیاست دولت برای اطمینان از باز نماندن دانش آموزان مناطق روستایی دورافتاده از تحصیل است. همچنین به گفته مدیر مدرسه یاد شده، یکی از مهمترین اهداف راه اندازی این مدارس، آموزش مسالمت آمیز اقوام در کنار یکدیگر و زیر لوای یک پرچم است. وی اضافه کرد: 50 تا 60 درصد دانش آموزان این مدرسه را دختران تشکیل می دهند.

ارش27.07.2018 - 19:51

  سین کیانگ یا همون ترکستان شرقی کشور و منطقه ای مستقل بود که چین به همراه تبت اونجا رو 250 سال قبل اشغال کرد

سعید 27.07.2018 - 03:10

  بله اگه به شاهنامه فردوسی مراجعه کنید به گذشته بزرگ و درخشان ایران باستان و حضور پر رنگ ایرانیان در سین کیانگ آشنا می شوید

ارش06.03.2017 - 12:04

  اساسا از قدیم الایام ترکها حلقه ارتباطی بین شرقیها و غربیها و مسلمانان و بودائیان بودند

اتابک07.06.2016 - 08:58

  شما نوشتید منطقه سین کیانگ قبل از اویغورها مسکن اقوام ایرانی بوده لطفا نام این قوم ایرانی را ذکر کنید تا ما بدانیم و در چه منطقه ای از سین کیانگ اینها ساکن بوده اند .

امید23.03.2016 - 03:32

  خوب بود،ممنون
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



فرزاد رمضانی بونش