هجران تو

١٣ سرطان (تیر) ١٣٩٢

دیشب مه من واله ی چشمان تو بودم

هر دم گــرو نــــــاوک مژگان تو بودم

ای آفت دل کشته مرا هـــجر و فراقت

افتاده به پا تشـــــــنه و ویران تو بودم

با سوز دل و آه ســــــحر یاد تو کردم

شب را همه شب محو خرامان تو بودم

چون برگ خزان دیده ز هر باغ گذشتم

چون اشک ز رخ رفته به دامان تو بودم

من نغمه سرای چمــــــنم جلوه ی راهت

هنگام بـــــهار سوسن و ریحان تو بودم

جانا تو کجایی و من خســـــــته به یادت

پیمانه می بر کف و حـــــــیران تو بودم

در گوشه غم با دل افــــــــــــسرده اسیرم

هردم به خدا کشـــــته ی هجران تو بودم

وزن شعر  (مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن)

نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.