نام و هویت یک قوم را هیچ مرجعی صلاحیت تغییر دادن ندارد

١٤ جوزا (خرداد) ١٣٩٢

نام و هویت یک قوم و یا یک ملیت را هیچ مرجعی با هیچ عنوانی صلاحیت تغیر دادن ندارد

 

یاایهاالناس، انا خلقناکم من ذکر وانثی، وجعلنا کم شعوباً وقبایل، لتعارفوا،ان اکرمکم عندالله اتقیکم.....

 (ای مردم ما شمارا ازمرد وزن آفریدیم، وشمارا ملت ها وقبیله ها قراردادیم، تا همدیگر را بشناسید، گرامی ترین شما در نزد پروردگار پرهیزگارترین شماست)

 براساس این آیۀ مبارکه، همانگونه که،خلقت زن ومرددر پیدایش عالم زادۀ مشیت الهی است، تقسیم نمودن انسانها هم به قبایل وملت ها محصول ارادۀ پروردگار است که با هدف شناساندن انسانها به همدیگر صورت گرفته است.

  پس همانگونه که ازبین بردن دوجنس زن ومرد خارج از حیطۀ تسلط آدمیان میباشد، امحای انقسام ملی جوامع بشرهم بکلی ناممکن، وهر تلاشی هم که درین مورد صورت گیرد، نوعی مخالفت با ارادۀ پروردگار، وجستجوی راه های تسلط برسرنوشت انسانها با زیر پا گزاری اوامرالهی وقوانین خلقت است.

 

  جامعۀ افغانستان بصورت طبیعی یک جامعۀ چندین ملیتی وموجودیت اقوام وملیت های مختلف در محدودۀ زیست جغرافیاوی این کشور، از زمانه های قدیم تا امروز، یک امرانکارنا پذیروتاریخی است که، در طول تاریخ با تغیرحاکمیت ها وبوجود آمدن گروه های مختلف حکمروا، ازبدنۀ اقوام وملیت های مختلف درین حدود جغرافیاوی، این تکثرقومی وملیتی نه تنها از میان نرفته، بلکه با مراجعه به اصل نیازمندی های همزیستی مجموع باشندگان کشور، متکاملتر ومتمدنانه تر هم گردیده است.

 هویت های قومی ازبیک، تورکمن، هزاره، تاجیک ، پشتون، بلوچ، نورستانی، قزلباش، قرغیز، قزاق، تاتار، ایماق، پشه ای، پامیری، بیات، ندو، سیکه وغیره راهیچ مرجع ومقامی درتاریخ به ایشان اعطا نکرده، وهیچ مرجعی هم با رآی ویا فرمان از ایشان سلب نموده نمیتواند.

 هویت وملیت یک گروه انسانی، هدیۀ اهدایی مقام ریاست دولت، ویا قانون قابل تصویب درپارلمان نیست که، تابع حکم ویا فرمان رئیس دولت، ویا رأی اکثریت درپارلمان باشد.

 یک وکیل پارلمان، بعنوان نمایندۀ مردم، مدافع حقوق ونیازمندی های انسانی رأی دهندگان برای اوست، یعنی نمایندۀ منافع مردم خود، دریک جمع بزرگ ومرجع قانون گذاری کشور، نه نمایندۀ مردم در جهت دست وپا کردن یک نام وهویت تازه، ویا به حراج گذاشتن نام وهویت تاریخی مردمی که به او رأی داده وبه پارلمان اش فرستاده اند.

 بناءً هیچ وکیل پارلمان و پارلمانی حق ندارد که در رابطه با هویت وملیت مردم افغانستان با بالا ویا پائین بردن کارت های سرخ وسبز تصمیم گیری وتعین تکلیف نماید.

 اگرازآقای عبدالروف ابراهیمی که، بعنوان یک ازبیک ونمایندۀ یکی از چهارملیت بزرگ کشوربه این مقام منسوب گردیده است ، پرسیده شود که: ازبیک بودن جناب شمارا کدام پارلمان ومجلس براساس رآی گیری تعین نموده ویا هویت ملیت های پشتون، تاجیک وهزاره را در چه زمانی کدام پادشاه ویا رئیس دولت به ایشان اعطا نموده است؟

 چه جوابی خواهند داد!

 البته که هیچ جوابی ندارند، زیرا تعین هویت ملی ونام یک گروه قومی ازحیطۀ صلاحییت وقدرت نیرومند ترین امپراطوران عالم هم بیرون وبزرگترین اکثریت درعالم هم حق ندارد که از کوچکترین گروه انسانی سلب هویت ونام آنرا بنماید.

 رئیس دولت درعالی ترین موقف وظیفوی خویش، محافظ حقوق باشندگان یک سرزمین درمحدودۀ جغرافیاوی تحت اداره وکنترول خود است، واینوظیفه به او حکم مینماید که پاسدار حق وعدالت در زندگی روز مرۀ اتباع یک کشور باشد، نه سلب کنندۀ حقوق انسانی بخشی از باشندگان به نفع بخش دیگر آن!

   پس اگر از آقای کرزی پرسیده شود که ازبیک ها، هزاره ها، تاجیک ها، پشتون ها، تورکمن ها، قزلباشها، ایماق ها، قرغیز ها، نورستانی ها، بلوچ ها، هندوها، سیکهه ها، پشه ای ها، عرب ها وغیره در چه زمانی وبر اساس فرمان کدام پادشاه، یا رئیس جمهوری این نام ها وهویت هارا از آن خود خود کرده اند که حال بر اساس امر وفرمان ایشان ناگزیر از تغییر آن باشند چه جوابی خواهند داد!

 بازهم ازوکلای محترم مردم درپارلمان کشورکه، آگاهانه ویا غیرآگاهانه به تأیید این پیشنهاد غیرعلمی وغیر منطقی دولت قبیلوی آقای کرزی دست بالانمودند، پرسیده شود که:

در کدام دور تاریخ ودر دورۀ کار کدام پارلمان مردم ازبیک، هزاره، تاجیک، پشتون، نورستانی، بلوچ، تورکمن وغیره نام وهویت خودرا پس از تأیید پارلمان بدست آوردند که، حال شما آنرا با رأی پارلمان منسوخ قرار میدهید؟ چه جوابی خواهند گفت.

 همه میدانیم که این ندانم کاری ها درجامعۀ افغانستان صرفاً یک ریشه دارد که آنهم برتری جویی وحاکمیت طلبی های قبایل حاکم با معیار های قرون اوسطایی در مغایرت با مظاهر تمدنی دنیای معاصر،وارزش انسان را از زاویۀ منافع آزمندانۀ قبایلی ارزیابی نمودن از یک طرف، وروح معامله گری بخاطر دست یابی به امتیازات ملعون وگذرای دولت ها از جانب دیگرکه، با کمال تأسف طی دوصد سال اخیر در حیات سیاسی کشور ما حاکم گردیده، وبه موجودیت خود ادامه میدهد.

شکل گیری وپیدایش اقوام وملیت ها در جوامع بشری، یک پدیدۀ کاملاً طبیعی وتکاملی است که، باتأثیر پذیری از پروسۀ تدریجی ودرازمدت رشداجتماعی انسانهاتثبیت، وضرورت های معرفتی انسانها را با پیدایش یک هویت پابرجای جمعی برآورده میسازد.

 هویت اتنیکی هیچ یکی ازجوامع بشری درکرۀ زمین بصورت خود خواسته وباانتخاب قبلی افراد آن بوجود نیامده، وازبین هم نمی رود، وهیچ مرجعی هم در کرۀ زمین وجود ندارد که، برای افراد وجماعات بشری هویت اتنیکی را اعطا ویا آنراسلب نمایند.

  البته امتزاج وآمیزش گروه های نزدیک بهم با تأثیر پذیری ازعوامل رشد اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی بصورت طبیعی میتواند باعث شکل گیری هویت های مشترک داوطلبانۀ جدیدوتکامل یافته تری در میان گروه های قومی خویشاوندگردیده ومناسبات جدید را در عرصۀ روابط اتنیکی افراد بوجود بیاورد.

   ولی باید است متوجه بود که درتأمین وشکل گیری این امرهم، مهم ترین عامل اختلاط ها، قرابت های فرهنگی واجتماعی جوامع، در انطباق با نیازمندی های تکاملی ایشان است، تا عوامل دیگری همچون زور، تعذیر، تزویروغیره!

 

 تعویض جبری نام اقوام وملیت های مختلف افغانستان، در تذکره های الکترونیکی نفوس به افغان که، این نام عملاً وبصورت انکار ناپذیرآن، نام یکی از گروه های قومی مسکون، دریک ساحۀ جغرافیاوی معین کشور کنونی افغانستان میباشد، بصورت قطعی یک عمل فاشیستی ودورازمعیار های همزیستی باشندگان این سرزمین بدوراز تفوق طلبی های قومی، قبیلوی ونژادی در کنار همدیگراست که، مهمترین حق انسانی ومدنی بخش های بزرگی از باشندگان کشور راکه همانا حق داشتن هویت ومشخصه های معرفتی ایشان باشد، مورد تجاوز قرار میدهد.

هویت یک پدیدۀ ذاتی ومعرفتی افراد وجوامع انسانی، دردوران حیات ودرین کرۀ خاکی است که، پیوند ناگسستنی با اصل پیدایش آدم ومراحل مختلف تکاملی آن از مراحل اولیۀ حیات، تا رسیدنش به ساختار های کنونی در حیات مادی ومعنوی خویشتن دارد.

 پس دست زدن به هویت اقوام وملیت های ساکن افغانستان، یک امر جاهلانه ودورازمعقولیت های منطقی در حیات باشندگان این کشور است.

مردم افغانستان از دولت صلح، امنیت، عدالت، رفاه، کار، تحصیل، خدمات صحی وغیره تقاضا دارند، وتلاش درتغیر نام اقوام وملیت ها بجز ازدامن زدن به اختلافات وتبعیض ها، نه شکم گرسنه ای را سیر خواهد کرد، نه آدم بیکاری را صاحب کار خواهد ساخت ونه هم بیماری را شفا خواهد داد.

  این بازی یعنی تلاش درجهت افغان ساختن هویت تمامی باشندگان افغانستانِ یک بازی منحوس قبیله سالاری در جهت تحمیق خلق پشتون وقرار دادن ایشان در مقابله با تمامی باشندگان دیگر، این سرزمین است، و هیچ دردی را که همین اکنون خلق پشتون گرفتار آن اند دوا کرده نمیتواند. بجز اینکه فرزندان خلق پشتون را به سربازان دایمی وقربانی بی زبان قبیله سالاران مبدل ودر یک جدال پایان ناپذیر تاریخی با دیگر هموطنان ایشان قراردهد.

 امید برآن داریم که فرهنگیان ودارندگان تفکرسالم درافغانستان، در قبال این موضوع اختلاف برانگیز، بادقت ودرایت موضع گیری نموده ، ومانع از عملی شدن خواسته های نفاق افگنانۀ دشمنان مردم افغانستان، درین مرحلۀ حساس تاریخ شوند!!!

 با آرزوی اتحاد وهمبستگی آگاهانۀ تمامی نیروهای متعهد کشور در جهت تأمین عدالت وبرابری واقعی درسرزمین افغانستان.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



توردیقل میمنگی